مروری بر حوادث تاریخی؛
دوچرخهسوار متجاوز در کمین پسربچههای بینوا
مجرم سابقهدار سوار بر دوچرخه میشد و پسربچهها را به بهانههای مختلف فریب میداد تا با کشاندن آنها به محلی خلوت، نقشه هولناک خود را اجرا کند.
به گزارش منیبان؛ این خبر مربوط به 26 مهر 1400بوده و بیشتر جهت عبرت آموزی در خروجی سایت منیبان بارگذاری شده است
تحقیقات در این پرونده از 25مرداد ماه امسال شروع شد. آن روز پسربچه ای 11ساله به همراه پدر و مادرش راهی اداره پلیس تهران شدند تا از جوان آزارگری شکایت کنند.
پسربچه که هنوز وحشت زده بود و به دلیل بلایی که بر سرش آمده بود، درباره جزئیات حادثه گفت: ساعت 12ظهر بود که برای خرید نان از خانه خارج شدم. نانوایی در نزدیکی خانه ماست و راه افتادم به سمت آنجا که جوانی که سوار بر دوچرخه بود سد راهم شد. او ماسک بهداشتی داشت و از من آدرسی پرسید که شروع کردم به راهنمایی او. اما ناگهان وسط حرفم پرید و گفت خودت کجا می روی که گفتم نانوایی. بعد خواهش کرد تا سوار بر دوچرخه اش شوم تا آدرسی که قرار بود برود را به او نشان بدهم. من هم از همه جا بی خبر، سوار دوچرخه شدم اما او از محله مان دور شد و وقتی اعتراض کردم چاقویی از جیبش بیرون آورد و روی پهلویم گذاشت.
پسربچه 11ساله ادامه داد: مرد غریبه تهدیدم کرد که اگر حرفی بزنم، مرا می کشد و من هم از ترسم سکوت کردم. او وارد یک کوچه بن بست خلوت شد و درحالی که گریه می کردم، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد تهدیدم کرد که اگر به خانواده ام حرفی بزنم مرا به قتل می رساند. با این حال نتوانستم سکوت کنم و وقتی به خانه برگشتم، همه چیز را به مادرم گفتم.
نقشه های سریالی
با این شکایت، به دستور قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای شناسایی و بازداشت متهم آغاز شد اما هنوز ردی از او به دست نیامده بود که ظرف مدتی کوتاه دومین شکایت مشابه نیز پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت.
دومین قربانی پسربچه ای 9ساله بود که به دام آزارگر دوچرخه سوار گرفتار شده بود.
او در توضیح ماجرا گفت: داخل کوچه در حال بازی بودم که مرد دوچرخه سوار صدایم زد. به من گفت دوستانم داخل پارکی در آن حوالی منتظرم هستند و از او خواسته اند که ماجرا را به من اطلاع دهد. من باور کردم و او خواست سوار دوچرخه اش شوم تا مرا پیش دوستانم ببرد. وقتی سوار دوچرخه شدم و به پارک رفتیم ناگهان او با چاقو تهدیدم کرد و مرا پشت شمشادها برد و با تهدید چاقو نقشه اش را عملی کرد. بعد هم تهدید کرد که اگر به کسی حرفی بزنم جانم را می گیرد.
مجرم سابقه دار
شکایت دوم، حساسیت پلیس را روی این پرونده بیشتر کرد و مأموران برای کشف سرنخی از متهم، 2کودکی که به دام او افتاده بودند را به اداره آگاهی دعوت کردند تا شاید با بررسی بانک عکس آزارگران سابقه دار و چهره نگاری، سرنخی از متهم به دست آید. از سوی دیگر تصاویر دوربین های مداربسته ای که در مسیر متهم تحت تعقیب بود بررسی شد و همه اینها باعث شد که هویت وی شناسایی شود.
متهم مردی 35ساله و مجرمی سابقه دار بود که سال ها قبل به اتهام آزار و اذیت پسربچه ها بازداشت و به حبس محکوم شده بود. اما پس از پایان دوره محکومیتش از زندان آزاد شده و ظاهرا بار دیگر نقشه هایش را از سر گرفته بود.
با این سرنخ، کارآگاهان راهی محل زندگی متهم شدند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند
او در بازجویی ها به فریب و ربودن 2کودک و آزار و اذیت آنها اقرار کرد و گفت به شدت پشیمان است.
متهم ادامه داد: پس از آنکه دوران محکومیتم تمام شد و از زندان آزاد شدم توبه کردم و تصمیم گرفتم که هرگز سمت خلاف نروم. در یک مغازه به عنوان کارگر مشغول به کار شدم و به صورت حرفه ای دوچرخه سواری می کردم که سرگرم شوم اما یک روز چشمم به پسربچه ای افتاد و آنجا بود که شیطان وسوسه ام کرد و تصمیم گرفتم با ترفندی کودک را ربوده و نقشه ام را عملی کنم.
متهم 35ساله ادامه داد: فقط همین 2کودک فریبم را خوردند و حالا هم به شدت پشیمانم و فکرش را نمی کردم به این زودی دستگیر شوم.
متهم پس از اقرار به اجرای نقشه های شوم خود با قرار قانونی روانه زندان شد و قاضی رحیم دشتبان پس از تکمیل تحقیقات کیفرخواست این پرونده را صادر کرد تا به زودی متهم در دادگاه کیفری محاکمه شود.