فریب شیطانی دختر جوان تهرانی توسط کارگر رستوران

به گزارش منیبان؛ چندی قبل دختر جوانی به پلیس رفت و از سرقت 400 میلیون تومانی طلاهایش به دست یک خواننده زیرزمینی شکایت کرد. او گفت: پدر و مادر ثروتمندی دارم و وضع مالی خانواده ام خیلی خوب است. از آنجا که علاقه زیادی به خوانندگی دارم در دانشگاه رشته موسیقی را انتخاب کردم تا با این هنر به صورت آکادمیک آشنا شوم چرا که خیلی دلم می خواست خواننده شوم.

او ادامه داد: مدتی قبل در اینستاگرام کلیپی دیدم که پسری جوان در حال نواختن گیتار و خواندن بود. از صدایش خوشم آمد و درخواست دوستی در صفحه اینستاگرامش دادم. بعد از آن با هم آشنا شدیم و او گفت خواننده زیرزمینی است و در مجالس و میهمانی ها می خواند و در ترکیه هم استودیوی مجهزی دارند.

دختر جوان ادامه داد: کیانوش به من گفت که در خارج از کشور با خواننده های سرشناس آشناست و می تواند کلیپ های زیادی از من درست کند و در شبکه های ماهواره ای پخش کند. من که آرزویم رسیدن به چنین جایی بود به او اعتماد کردم. بعد از آن ماجرا چند باری با کیانوش قرار ملاقات گذاشتم. او پسری خوش تیپ بود که با خودروهای گرانقیمت به محل قرار می آمد. در دیدارهایمان کیانوش گفت می تواند در ایران از من کلیپ بسازد و در شبکه های ماهواره ای پخش کند. اما این کار نیاز به دستگاه های مجهز داشت. کیانوش به من گفت برای خرید دستگاه نیاز به پول دارد اما چون برای استودیو خودش در ترکیه کلی سرمایه گذاری کرده بود، پولی برای سرمایه گذاری در ایران ندارد. من به او گفتم می توانم طلاها و دلارهایی را که متعلق به پدر و مادرم و خودم است ، بیاورم. او هم قبول کرد و روز حادثه من با کیفی از طلاها و دلارها که حدود 400 میلیون تومان بود به محل قرار رفتم.

دختر جوان ادامه داد: سوار خودروی کیانوش شدم تا باهم به طلافروشی برویم. در بین راه گفت هوا گرم است و دلش نوشیدنی می خواهد و در مقابل سوپرمارکتی توقف کرد. از آنجایی که جای پارک نبود از من خواست که پیاده شوم و آبمیوه بخرم من هم قبول کردم اما وقتی برگشتم خبری از کیانوش و طلاها نبود. هرچه با تلفنش تماس گرفتم جواب نداد و تازه فهمیدم همه اینها نقشه و کلاهبرداری بوده است.

با شکایت دختر جوان تحقیقات برای دستگیری کیانوش آغاز و چند روز بعد وی دستگیر شد.

متهم در حالی که به جرم خود اعتراف می کرد، گفت: من در رستوران کار می کنم از آنجایی که صدای خوبی هم دارم گاهی اوقات در رستوران می خوانم. گاهی هم به میهمانی ها می روم و خوانندگی می کنم، اما با شیوع کرونا و تعطیلی رستوران ها و مجالس کار و بارم کساد شده بود.وقتی فرنوش به من پیام داد و دیدم وضع مالی خوبی دارد تصمیم گرفتم از طریق او برای خودم استودیویی بزنم و کار و کاسبی راه بیندازم. با این فکر که فرنوش پولدار است و پول هایی که من از او می گرفتم آسیب زیادی به او و خانواده اش نمی زند، نقشه ام را اجرا کردم.

او گفت: برای جلب اعتمادش هر بار با یک خودروی کرایه ای به سر قرار می رفتم. به دروغ می گفتم وضع مالی خوبی دارم. به او گفتم خانواده ام ساکن ترکیه هستند و حتی از او خواستگاری کردم که مطمئن شود دل به او بستم.

بدین ترتیب متهم با صدور قرار قانونی بازداشت شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.