تبدیل شدن همه مردم این منطقه به روح!+عکس

در این دنیای پرسرعت و مدرن، هنوز هم قبیله‌های دورافتاده‌ای وجود دارند که عطای تکنولوژی و پیشرفت را به لقایش بخشیده‌اند و در مکان‌های دور افتاده، بدون هیچ نشانه‌ای از تمدن امروزی زندگی می‌کنند.

تبدیل شدن همه مردم این منطقه به روح!+عکس
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان؛ بازهم یک قبیله عجیب و جالب دیگر در گینه نو! ماجرای قبیله آسارو داستان افراد شکست‌خورده‌ای را روایت می‌کند که پس از شکست به کنار رود آسارو آمده و در آن‌جا پنهان شده‌اند.

پاپوآ گینه نو کشوری در اقیانوس آرام و قاره اقیانوسیه است که در شمال استرالیا و شرق اندونزی واقع شده است. پایتخت آن پورت مورسبی و جمعیت آن نیز حدود شش میلیون نفر است.

طبق معمول قبیله‌های آفریقایی، مردم قبیله آسارو زندگی و فرهنگ عجیب و غریبی دارند. مردان قبیله آسارو کلاه و ماسک‌های گلی و سیمانی بر سر دارند که هنگام قرار دادن آن بر روی صورت‌شان مردم قبایل دیگر را وحشت‌زده می‌کنند. طراحی این ماسک‌ها به‌گونه‌ای انجام می‌شود که این مردها، ظاهری همانند ارواح خبیث پیدا کنند.

جالب است بدانید این قبیله در مکانی بسیار دورافتاده و غیرقابل دسترس قرار دارد و به همین دلیل نیز تا حدود ۷۵ سال پیش، هیچ انسان دیگری در روی این کره خاکی از وجود چنین قبیله‌ای خبر نداشت.

در این بین از قرار معلوم روزگار برنامه‌های دیگری برای مردان گلی این قبیله در سر داشت و افزایش بازدید جهانگردان ماجراجو از این منطقه، این قبیله را به یک نماد ملی تبدیل کرد.

آسارو امروزه به نماد ملی گینه نو تبدیل شده است و سالانه گردشگران و ماجراجویان زیادی برای دیدن مراسم‌ سنتی این قبیله، به گینه نو سفر می‌کنند.

ماجرای ترسناک آسارو به روایت یک گردشگر ماجراجو

کارا گلداسمیت برای روایت ماجرای «مردان گِلی آسارو» در گینه نو برنده جایزه ۳۰۰ دلاری تلگراف شده است.

او گفته است: دقیق یادم نمی‌آید که آن‌ها چگونه آمدند، اما افرادی با قیافه‌های روح مانند به سرعت اطراف ما‌ را احاطه کردند. آن‌ها با ظرافت و در خفا حرکت می‌کردند و حتی یک لحظه هم از ما چشم برنمی‌داشتند. آن‌ها نیزه‌هایشان را سمت ما نشانه گرفته بودند و هر آن ممکن بود حمله کنند.

ما یک گام به عقب برداشتیم و آن‌ها نیز بی هیچ باکی به دنبالمان می‌آمدند. از دیدن کله‌های گلی و بزرگشان که لبخندی رعب‌آور بر روی صورتشان نقش بسته بود، خشکمان زده بود.

گرمای دم و بازدم یکی از آن‌ها را روی گردنم حس می‌کردم، اما تا برگشتم، غیبش زده بود. با چشمم تا هر جا می‌شد، وارسی کردم تا شاید یکی از آن‌ها را ببینم، اما خبری نبود. انگار آب شده بودند و توی زمین رفته بودند.

در افسانه اینطور آمده که مردان آسارو به‌دلیل سمی بودن گل نمی‌توانستند صورتشان را با گل بپوشانند، از این‌رو از سنگریزه‌های کنار رودخانه ماسک‌های بزرگ تهیه می‌کردند. در آن روزها، اکثر قبایل از ارواح ترس داشتند. بنابراین، دشمنان به خیال اینکه ارواح را دیده از آنجا پا به فرار می‌گذاشتند.


ت ت
کدخبر: 147428 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین