قتل زن میانسال بعد از رابطه سیاه و پنهانی
پسر نوجوانی که به اتهام قتل زن میانسال دستگیر شده در حالی قتل را انکار میکند که دو همدست او فراری هستند.
به گزارش منیبان؛ پسران نوجوان که زنی را برای رابطه به باغی کشانده و آنجا او را به قتل رساندهاند، محاکمه شدند.
متهمان که سه پسر نوجوان هستند به منظور برقراری رابطه، زنی 49 ساله را به باغی در لواسان کشاندند و در آنجا با او رابطه برقرار کردند اما بعد بر سر مبلغ کرایه تاکسی اینترنتی با زن درگیر شدند و او را کشتند.
خبر گم شدن این زن به نام رویا را خانوادهاش به پلیس دادند. مادر رویا به ماموران گزارش داد دخترش مدتی است ناپدید شده است.
مادر رویا که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: دخترم رویا مدتی است از همسرش جدا شده و به تنهایی در خانه اجارهای خودش زندگی میکند. چند روزی است از او خبری ندارم و نگران هستم. او حتی موبایلش را هم پاسخ نمیدهد و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
با این شکایت تلاش پلیس برای افشای راز ناپدید شدن زن میانسال آغاز شد.
ماموران پلیس در نخستین مرحله از تحقیقات به ردیابی گوشی موبایل رویا پرداختند و رد او را در حوالی خانهباغی در لواسان یافتند. در بررسی فهرست مکالمات این زن مشخص شد چند بار با سه پسر جوان تماس تلفنی داشته است.
با افشای این ماجرا دو پسر نوجوان به نامهای آرش و بردیا و دوست ۱۹ سالهشان به نام داریوش ردیابی شدند اما پلیس فقط توانست آرش را بازداشت کند. شواهد نشان میداد دو همدست او به مکان نامعلومی گریختهاند.
آرش سعی داشت همه چیز را پنهان کند؛ اما وقتی در بنبست گرفتار شد لب به اعتراف گشود و به قتل زن میانسال اعتراف کرد.
آرش ۱۷ساله گفت: من، بردیا و داریوش با هم دوست هستیم. آن روز به باغی در لواسان رفته بودیم که با رویا تلفنی تماس گرفتیم و او را به باغ دعوت کردیم. قرار بود در باغ با او رابطه برقرار کنیم. او به باغ آمد اما سر مبلغ و هزینه تاکسی اینترنتی با هم درگیر شدیم. او میگفت باید ۱۵۰ هزار تومان بیشتر به او بدهیم. ما هم عصبانی شدیم. به همین خاطر داریوش و بردیا دست و پای او را گرفتند و من دهانش را با دست گرفتم تا او را ادب کنیم، اما یکباره متوجه شدیم رویا نفس نمیکشد. ما که ترسیده بودیم جسد را پتوپیچ کردیم، به باغ همسایه بردیم و به عمق چاه انداختیم و فرار کردیم.
به دنبال اظهارات آرش، پلیس بقایای متلاشیشده جسد را از عمق چاه کشف کرد و آرش روانه کانون اصلاح و تربیت شد.
در این میان ردی از دو همدست متهم به دست نیامد و پلیس دریافت آنها احتمالاً به افغانستان گریختهاند.
به این ترتیب آرش در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و خواستار مجازات متهم حاضر در دادگاه و دو متهم فراری دیگر شد.
در ادامه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس آرش به دفاع پرداخت و اتهام را انکار کرد و گفت: من رویا را نکشتم و از نحوه مرگ او اطلاعی ندارم. بازسازی صحنه جرم را تحت فشار روانی انجام دادم و بیگناه هستم.
او سناریو جدیدی مطرح کرد و گفت: قبول دارم رویا را از قبل میشناختم و قبلاً با او رابطه برقرار کرده بودم. من و داییام 45 روز قبل از این ماجرا در باغ با رویا قرار گذاشتیم و مبلغ 450 هزار تومان هم به او پول دادیم. آخرین بار من و دوستانم در باغ بودیم که رویا را به آنجا دعوت کردیم؛ اما او همراه دو مرد غریبه به باغ آمد و چون سر مبلغ با هم به توافق نرسیدیم او همراه دو مرد غریبه باغ را ترک کرد. من از نحوه کشته شدن او اطلاعی ندارم. ممکن است مردان غریبه او را کشته و جسدش را به عمق چاه انداخته باشند.
او درباره دو همدست فراریاش نیز گفت: من از آنها هیچ خبری ندارم. فقط میدانم به افغانستان رفته بودند؛ البته شنیدهام به تازگی به ایران برگشتهاند.
با ادعای جدید متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.