آیا تاکنون می دانستید پختن این غذاها بخت گشاست؟
همه کهنهها و قدیمیها که دورریختنی نیست، بعضی قدیمیها خیلی هم نو هستند، یعنی هر سال از سال قبل تازهترند و از روز قبل نوتر.
به گزارش منیبان به نقل از همشهری آنلاین، همه کهنهها و قدیمیها که دورریختنی نیست، بعضی قدیمیها خیلی هم نو هستند، یعنی هر سال از سال قبل تازهترند و از روز قبل نوتر.
غذاهای قدیمی ایرانیها همان غذاهایی که شب عید و روز اول نوروز درست میکنند، هیچوقت کهنه نمیشوند، هر سال با اشتیاق تازه و شور جدیدی طبخ میشوند تا سنتهای چند صدساله حفظ شود.
سبزیپلو مفرح روح
قدیمیها معتقدند، پلویی که سبزی دارد دل را زنده میکند؛ یعنی با رطوبت سبزی روح تازه به تن هر آدمی که سبزی پلو میخورد، دمیده میشود. البته قدمت سبزی پلو به قدمت نوروز نمیرسد ولی مورخان معتقدند بیش از صد سال است که غذای شب عید ایرانیها سبزیپلو با ماهی یا کوکو سبزی یا حتی مرغ است. البته در آن دوران که سبزی تازه فقط مخصوص بهار و تابستان بود، بیشتر سبزیپلوها با سبزی خشک پخته میشد.
و اما نادر میرزا قاجار در کتاب «خوراکهای ایرانی به فارسی سره» درباره سبزیپلو نوشته: «به اردیبهشت در آذر آبادگان و به فروردین در گرمسیرها چون مازندران و گیلان و پارس و ری این پلو به دست آید. گرچه در طبرستان به زمستان نیز سبزی باشد به باغ و راغ. چون یزدان، بهاران را بهر روییدن سبزیها گزیده، بدان روزگار این پلو بامزه و بهتر بود. این خوردنی گوارا چنان بود که سبزیهای نیک تازه کوهساری و شهری فراهم آرند و پلو پزند به خوبی.
روغن تافته نخواهد و ماهیشور که ماهی خشک باشد به زیر آتش و خاکستر گرم نهند که پوست آن برآید، آنگاه پوست بردارند و پارچهها کنند و نمک و پلپل زنند.»
رشته پلو، بخت بازکن کارگشا
اولین روز نوروز را قدیمیها با رشتهپلو شروع میکردند تا به قول خودشان سر رشته کار دستشان بیاید. قدیمیها معتقد بودند که رشته پلو همراه با خرما و کشمش، آنها را قوی و گرم میکند و در اولین روز سال برای بقیه روزها قوی و پربنیه میشوند.
اما خوردن رشتهپلو در اولین ظهر نوروز، آداب خاصی هم داشت که امروزه فراموش شده است؛ مثلا اگر مرد خانه در کارش مشکلی پیش آمده بود که تا آن روز حل نشده بود، اولین بشقاب رشتهپلو را برای او میکشیدند تا اول او بخورد و مشکلش حل شود. یا اینکه اگر دختری در خانه بود که از وقت شوهرکردنش (البته در آن زمان) گذشته بود از او میخواستند قبل از پخت اجاق را روشن کند و قبل از کشیدن رشته پلو دمکنی را از روی قابلمه بردارد.
دختر باید موقع کشیدن رشتهپلو از خانه بیرون میرفت و مادر با بشقاب رشتهپلو پشت در میرفت.
دختر در میزد و مادر میپرسید کی هستی؟ دختر جواب میداد در را باز کن و بعد مادر بشقاب رشته پلو را به دست دختر میداد و دختر شروع میکرد به خوردن آن. البته بعضی از قدیمیها معتقد بودند که آشپز رشتهپلو از موقع شروع پخت تا آخر آن هیچی نباید بخورد چون شگون ندارد.