خیلی سرزده زودتر از سرکار به خانه رفتم و ناگهان شوهرم را دیدم که با ...!

روزی که یک دختر سرزده زودتر به خانه برگشتم از رابطه مادرش با شوهرش مطلع شد.

خیلی سرزده زودتر از سرکار به خانه رفتم و ناگهان شوهرم را دیدم که با ...!
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان به نقل از ایران ناز، رفتارهای نامناسب زن جوان و تلاش مادر برای حفظ زندگی دخترش به نوعی در هم پیچید که در آخر، مادرزن و داماد را به موقعیتی باورنکردنی کشاند.

رابطه پرمهر و محبت مادر و فرزندی همه جا وجود ندارد و گاهی نبود همین عشق میتواند یک مادر و فرزند را تبدیل به رقیب یا حتی دشمن کند، بطوریکه این پیرزن روسیه ای و دخترش هستند.

او گفت که دخترش زنی بد اخلاق و بد دهن است برای همین در دوران زندگی مشترک با همسر سابقش مرتب در جنگ و دعوا بودند تا اینکه همسرش او را طلاق داد.

چندین ماه از این جدایی گذشت و تلاش های مادر برای بازگرداندن دختر به زندگی اش نتیجه نداد.

پیرزن که معتقد بود داماد سابقش مرد بسیار خوبی است هر تلاش کرد تا زندگی دخترش از نو ساخته شود ولی موفق نشد.

پس از مدتی داماد سابق و مادرزن به این نتیجه رسیدند که می‌توانند کنار هم زندگی آرامی را تجربه کنند.

ولی حتی جرئت فکر کردن به این تصمیم را نداشتند چرا که از بد اخلاقی دختر پیرزن هراس داشتند.

اما در نهایت پس از مدت کوتاهی، تصمیم بر این گرفتند که رسما با هم ازدواج کرده و زندگی مشترکشان را کنار یکدیگر آغاز کنند.

همانطور که انتظار می رفت، دختر پیرزن ساکت ننشست و مرتب برای بهم زدن زندگی مادرش دست به اقدامات عجیب زد.

این پیرزن ۷۵ ساله روسی از زندگی اش ابراز خوشحالی و رضایت کرد .

گفت تنها مشکل او و همسر جدیدش، مزاحمت و حسادت های دخترش است.


ت ت
کدخبر: 178128 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین