وقتی سرزده رسیدم و کلید انداختم زنم را ناگهان در اتاق...!

مردی دروغ گو ادعاهای عجیبی را درباره اینکه وقتی به خانه رسیده و مردی را در حال فرار از خانه اش دیده مطرح کرده است.

وقتی سرزده رسیدم و کلید انداختم زنم را ناگهان در اتاق...!
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان به نقل از 55 آنلاین، نزدیک به یکسال پیش بود که خبر گم شدن یک خانم به نام مهناز از طریق خانواده اش به پلیس اطلاع داده شد و در این میان تحقیقات آغاز شد.

آغاز تحقیقات پلیس

با اعلام این خبر اولین کسی که تحت تحقیق قرار گرفت شوهر ۵۰ ساله مهناز به نام یاسر بود.

می‌گفت روز حادثه همسرش از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.

یاسر با داستان‌سرایی سعی می‌کرد پرونده را از مسیر حقیقت دور کرده و ماموران را گمراه کند.

اما با گذشت ۱۰ ماه از گم شدن مهناز، در حالی که شوهر او بارها تحت بازجویی تخصصی قرار گرفت.

ضد و نقیض‌گویی‌هایش سبب شد ظن بازپرس پرونده به او بیشتر شده و تحقیقات فنی با حساسیت بیشتری ادامه پیدا کرد .

بنابراین در جریان بازجویی‌ها، یاسر راهی جز افشای حقیقت برایش باقی نماند.

یک حقیقت برملا شد

متهم در ابتدا بعد از اعتراف به قتل ادعا کرد که سر همسرش به دیوار خورده بود.

«من و همسرم اختلافی با هم نداشتیم و ۲۰ سال با خوبی و خوشی در کنار ۲ فرزندانمان زندگی می‌کردیم.

من مکانیک بودم و با اینکه شغل من سخت بود اما سختی‌ها را به جان می‌خریدم برای اینکه زن و بچه‌ام راحت زندگی کنند.

همه چیز بین ما خوب بود تا اینکه اخیرا همسرم به من شک کرده بود و می‌گفت تو به من خیانت می‌کنی.

این فکر بی‌اساس او باعث شده بود ارتباط ما تیره و تار شود.

من همه تلاشم را برای ایجاد محبت در دل همسرم می‌کردم اما فایده‌ای نداشت .

جنازه در باغ پیدا شد

یاسر در ابتدا ادعا کرده بود که روز حادثه مرد غریبه‌ای را در حال فرار از خانه خود دیده که این سبب خشم او و درگیری‌اش با مهناز شده است.

اما زمانی که مجددا تحت بازجویی قرار گرفت گفت:

«رفتار سرد مهناز باعث شده بود به او شک کنم. با خودم فکر می‌کردم شاید دلش در گرو فرد دیگری است و همین باعث شده که از من فاصله بگیرد.

این تصور، ذهن من را مسموم کرده بود و کم کم داشت من را به جنون می‌کشاند. روز حادثه وقتی به خانه رسیدم با مهناز جر و بحثم شد.

او باز هم حرف طلاق را پیش کشید و من که به شدت عصبانی شده بودم او را روی تخت انداخته و روی سینه‌اش نشستم. .

من جسد را با خودرو خودم به باغ شخصی‌مان در کردان منتقل کردم. آنجا یک چاه آب عمیق وجود داشت که جسد را در آن انداخته و رویش خاک ریختم.»

متهم با این توضیحات اظهار داشت که ماجرای دیدن یک مرد غریبه دروغ بوده است.

به این ترتیب ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران به همراه تیم تشخیص هویت بار دیگر راهی نشانی جدیدی شدند که متهم به عنوان محل رها سازی جسد اعلام کرده بود.


ت ت
کدخبر: 181064 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین