فاجعه هولناکی که معشوق قدیمی آقای داماد رقم زد!
عشق قدیمی تازهداماد به دختری جوان، بعد از ازدواج او را گرفتار ماجرای پیچیدهای کرد که به قتلش ختم شد.
به گزارش منیبان به نقل از اعتماد آنلاین، یک سال قبل زنی جوان با پلیس تماس گرفت و گفت شوهرش به نام پرهام با تلفن همراه او تماس گرفته و گفته زخمی شده است.
پلیس بعد از دریافت این گزارش تحقیقات خود را آغاز و یک روز بعد جسم بیجان پرهام را پیدا کرد.
همسر پرهام در این مرحله به پلیس گفت: من و پرهام تازه ازدواج کرده بودیم. پرهام به من گفت با دوستش داریوش بیرون میرود.
بعد از چند ساعت زنگ زد و گفت چاقو خورده و کمک میخواهد. دیگر خبری از او نداشتم؛ اما میدانم داریوش از او خبر دارد.
داریوش چند روز بعد بازداشت شد و گفت: ما به اطراف تهران رفته بودیم که دو مرد افغان به ما حمله کردند. من فرار کردم و خودم را به رودخانه انداختم و چند کیلومتر شنا کردم تا توانستم خودم را نجات دهم. از سرنوشت پرهام خبر نداشتم تا اینکه شنیدم او کشته شده است.
نوعروس در ادامه تحقیقات جزئیات بیشتری بیان کرد و گفت: چند وقت پیش دختری به نام ژیلا با من تماس گرفت و گفت سالها معشوقه شوهرم بود. او گفت آنها مدتها با هم رابطه داشتند و هنوز هم یکدیگر را دوست دارند.
من با ژیلا دعوا کردم و گفتم پایش را از زندگی ما بیرون بکشد. ژیلا از اینکه پرهام با او ازدواج نکرده ناراحت بود و بعد از اینکه ما با هم دعوا کردیم من گوشی را قطع کردم. فکر میکنم داریوش شوهرم را کشته است.
چون او رابطه دوستانه بسیار نزدیکی با برادران ژیلا دارد و آنها هم تهدید کرده بودند که شوهرم را از کردهاش پشیمان میکنند.
این گفتهها باعث شد پلیس دوباره از داریوش بازجویی کند. در این مرحله مشخص شد این جوان درباره انتقام از پرهام با برادران ژیلا صحبت کرده است. داریوش گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من و پرهام برای خرید ضایعات رفته بودیم.
شغل ما خرید و فروش ضایعات است. میدانستم پرهام با ژیلا رابطه دارد اما دوستی من با برادران این دختر ربطی به پرهام نداشت و من او را نکشتم. من برای نجات جان خودم ساعتها در آب شنا کردم و اگر نمیتوانستم فرار کنم، خودم هم کشته میشدم.
هرچند داریوش به طور مداوم قتل را انکار میکرد اما در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، اولیای دم درخواست قصاص کردند. آنها گفتند: ما اطمینان داریم داریوش قاتل است. او در حمایت از دوستانش دست به قتل زده و پسر تازهداماد ما را کشته است.
خانواده مقتول گفتند از رابطه ژیلا با پسرشان در چند سال گذشته خبر نداشتند. در ادامه داریوش در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من پرهام را نکشتم و خودم قربانی کینهجویی شدم. کسانی که از پرهام کینه داشتند با چاقو به ما حمله کردند. آنها پرهام را زدند و من برای اینکه خودم را نجات دهم، به آب زدم.
متهم درباره اینکه چرا با خانواده ژیلا درباره رابطه پرهام و ژیلا و انتقام صحبت کرده است نتوانست جوابی بدهد. با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. در صورت اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور خواهد رفت.