تعجب ناصرالدین شاه از دیدن این دختر خیلی خیلی زیبا در فرنگ
ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد.
به گزارش منیبان به نقل از ساعد نیوز، ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند.
دومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1257 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای مجارستان، آلمان، فرانسه و اتریش شد.
این خاطره مربوط به روز شنبه چهارم خرداد سال 1257 است؛ در این روز ناصرالدینشاه در کشور روسیه و شهر سنپطرزبورگ حضور داشته و در بین بازدیدهای روزانهاش به تماشای یک سیرک نیز رفته است.
حاضر شدیم برای رفتن به میدان مشق . . . در کوچهها جمعیت زیادی بود تا رسیدیم به میدان . . . زنهای ولیعهد و پسرهای امپراطور و شاهزاده خانمها نشسته بودند . . . قمزوف که بسیار بد فارسی حرف میزند و دهنش بوی متعفن میدهد حاضر بود . . . قشون مشق حرکت کرده از جلو چادر گذشتند . . . روی هم رفته قشونی بود بسیار منظم و خوب . . . خلاصه بعد از اتمام برخاسته سوار کالسکه شده رفتم خانه . . .
باز سوار کالسکه شده به سیرک رفتم . . . عجب سیرکی ساختهاند، تازه امسال ساخته شده است، چند نفر ایتالیایی و انگلیسی و غیره شریک شده ساختهاند، مثل سیرک پاریس بلکه بهتر . . . بازیهای عجیب از حرکات اسبها و الواط که معلق میزدند و پشتکهای غریب که عقل حیران میماند. اسبها را طوری رام و مطیع کردهاند که در حقیقت زبان میفهمیدند، انواع و اقسام میدوند، میایستند، دست بالا میکنند، زانو زمین زده سلام میکنند . . .
یک دختر ینگهدنیایی [آمریکایی] بسیار بسیار بسیار خوشگلی که جزو سیرک است روی سیم تلگراف که مثل بندبازی ساخته بودند راه میرفت، بی امداد لنگر و غیره، خیلی عجیب بود و خیلی خوشگل و خوشاندام. همهچیزتمام بود. امپراطور و سایرین آب دهنشان رفته بود. بعد آمد پایین گلوله بازی میکرد، یعنی چهار پنج گلوله به قدر نارنج را روی دست هوا میانداخت میگرفت و سه بطری شیشه را هوا میانداخت میگرفت. بعد بازیهای دیگر درآوردند. خیلی کامل. بعد از اتمام رفتیم منزل خوابیدیم.