ماجرای قتلهای مرموز ایرانی که قاتل ندارند
یا خیلی حرفهای هستند یا خیلی خوش شانس که هنوز بعد از سالها و ماهها از جنایتی که بی نقص انجام داده اند، شناسایی و دستگیر نشده اند. هر کدامشان در میان مردم به راحتی زندگی میکنند و رازشان این است که قتلی را مرتکب شده اند، اما هنوز این راز افشا نشده است.
به گزارش منیبان؛ از قدیم گفته اند خون بیگناه هیچ وقت پایمال نمیشود و عاقب دامن قاتل را میگیرد، اما برای این مثال نقضهای فراوانی هم وجود دارد. اگر سری به پروندههای راکد در اداره دهم پلیس آگاهی بزنید با پروندههای قتلی روبرو میشوید که چندین سال از ارتکاب آنها گذشته و هنوز قاتل دستگیر نشده است. اگرچه در گذشته پروندههایی وجود داشته است که بعد از ۱۵ تا ۲۵ سال قاتل دستگیر شده است، اما هنوز پروندههای جنایی مهمی وجود دارند که عامل ارتکاب آنها نه تنها دستگیر نشده، بله شناسایی هم نشده است.
قتل جنجالی دکتر سودبخش
دکتر عبدالرضا سودبخش ساعت ۲۱ روز سی ام شهریور سال ۸۹ به همراه منشی اش از مطب در بلوار کشاورز خارج میشوند. هنوز چند قدمی از منشی اش فاصله نگرفه بود که دو موتورسوار که صورت خود را با کلاه کاسکت پوشانده بودند، به سمت او آمده و با تیراندازی، دکتر سودبخش، متخصص عفونی را هدف قرار میدهند. با انتقال این استاد دانشگاه به مرکز درمانی او جان خود را از دست میدهد. کمتر از ۲۴ ساعت بعد دکتر سرابی هم مقابل مطبش از سوی دو مرد موتور سوار با شلیک گلوله به قتل میرسد، اما قاتلان دکتر سرابی که اعضای خانواده یکی از بیماران او هستند، شناسایی و یکسال بعد دستگیر و قصاص میشوند.
دکتر سودبخش
با گذشت ۱۱ سال از قتل دکتر سودبخش هیچ رد پایی از عاملان جنایت هنوز به دست نیامده است و عاملان قتل او دستگیر نشده اند.
وکیل جنجالی در پارکینگ به قتل رسید
حمید حاجیان، منشی، موکل و نگهبان ساختمان سوار آسانسور شدند تا به پارکینگ بروند. چهارم اردیبهشت ماه ساعت ۲۱:۳۰ آنها به پارکینگ رسیدند، اما منشی وسایلش را جا گذشته بود و به همراه سرایدار برای برداشتن آنها به دفتر آقای وکیل برگشت. هنوز ثانیهای از حضور مرد وکیل و موکلش در پارکینگ نگذشته بود که صدای چند تیر سکوت پارکینگ را شکست. دقایقی بعد زن جوان و وکیل ۴۵ ساله برای درمان به بیمارستان رفتند، اما آقای وکیل به علت اصابت گلوله به سرش جان باخت و موکلش از این مهلکه جان سالم به در برد.
دفتر آقای وکیل در کامرانیه بازرسی شد، اما چیز خاصی به دست نیامد و مشخص شد ضارب در پارکینگ کمین کرده و هدفش حمید حاجیان بوده، اما تیرهای کور به موکلش خورده است. همچنین تمام دوربینهای مداربسته ساختمان هنگام جنایت از کار افتاده و هیچ تصویری ثبت نشده است.
زن جوان بعد از نجات از مرگ ادعا کرد وقتی به پارکینگ رسیدیم مردی که صورتش معلوم نبود از پشت خودروها بیرون آمد و به سمت آقای وکیل شلیک کرد، بعد هم تیر به من خورد و روی زمین افتادم و او هم فرار کرد. بررسی ورودی ساختمان نشان میداد قفل ورودی خراب بوده و ضارب به راحتی وارد ساختمان شده و در پارکینگ مخفی شده است.
با بررسی سوابق آقای وکیل مشخص شد او وکیل پروندههای میلیاردی است و نامش چند بار در دادگاه بانک سرمایه به عنوان وکیل با نفوذ آمده است. با گذشت دو سال از ارتکاب این جنایت هنوز هیچ ردی از عامل یا عاملان این جنایت به دست نیامده است.
قتل مظفریان جواهر فروش معروف تهران
چهارم تیرماه سال گذشته کارگران شهرداری حین تمیز کردن جاده تلو متوجه وجود یک جسد در کنار جاده شدند، کارگران شهرداری موضوع را به سرکارگر خود خبر دادند و او هم پلیس را در جریان قرار داد. با حضور تیم جنایی در محل کشف جسد آنها با جسد یک پیرمرد که از ناحیه سر با اصابت جسم سخت به قتل رسیده بود، روبرو شدند. با بررسی لوازم همراه مقتول مشخص شد او عبدالعلی مظفریان یکی از جواهرفروشان خاندان مظفریان است که سابقه مدیریتی در اتاق بازرگانی را دارد. بررسیهای بیشتر نشان داد در محل رد لاستیکهای یک خودرو قرار دارد که ماموران احتمال دادن پیرمرد ۷۸ ساله قربانی سرقت شده است.
عبدالعلی مظفریان
تحقیقات از اطرافیان عبدالعلی نشان داد او دیگر مغازه ندارد و به صورت سرپایی اقدام به خرید و فروش جواهرات میکند و همیشه یک کیف جواهر همراهش است. همچنین مشخص شد او به تنهایی زندگی کرده و همزمان با قتلش کیف جواهرات و خودرواش مفقود شده است. با بررسی رد لاستیک در محل جنایت مشخص شد خودرو متعلق به مقتول است. بررسیهای اولیه نشان میداد مظفریان قربانی سرقت جواهرات و خودرو تویوتا کمری خود شده است.
با گذشت یکسال از جنایت هنوز عامل یا عاملان قتل جواهر فروش معروف تهران شناسایی و دستگیر نشده اند.
گدای میلیاردر قربانی پول هایش شد
سی ام فروردین امسال مردی در تماس با پلیس از بوی شدید تعفن از خانه همسایه شکایت کرد. این مرد به ماموران گفت همسایه ما گدا است و چند روزی است که در خانه حضور ندارد، اما از خانه اش بوی تعفن میآید. با حضور ماموران کلانتری تهرانپارس، آنها وارد خانه پیرمرد ۷۰ ساله شدند و با جسد او در زیرزمین خانه ویلایی روبرو شدند. در بررسیهای بیشتر مشخص شد مقتول خفه شده و جسدش برای اینکه کسی از قتل او باخبر نشود به زیر زمین خانه منتقل شده و حداقل یک هفته از مرگ او میگذرد.
یکی از همسایهها به تیم جنایی گفت: مقتول متکدی بود و هر روز با لباس کهنه برای گدایی به بیرون از خانه میرفت و شب برمیگشت، او فقط برادر و خواهر داشت که گاهی به او سر میزدند.
بررسیهای پلیس نشان میداد این مرد میلیاردر است و فقط در یک حساب بانکی ۲۲۰ میلیون تومان پول دارد. همچنین در خانه میلیونها تومان پول نقد داشته که سارقان با قتلش آنها را سرقت کرده اند. هنوز هیچ ردی از قاتلان گدای میلیاردر به دست نیامده و این پرونده هم باز است.
راز جمجمه منجمد هنوز سر به مهر است
۱۵ مرداد سال ۹۰ ماموران کلانتری چیتگر حین گشت زنی در اطراف ورزشگاه آزادی در ضلع غربی متوجه وجود یک نایلون مشکوک شدند. گشت پلیس مقابل نایلون توقف کرد و به بررسی آن پرداخت. آنچه ماموران میدیدند غیر قابل باور بود. آنها با جمجه یخ زده یک مرد داخل نایلون روبرو شدند. با انجام تحقیقات بیشتر جسد به پزشکی قانونی منتقل شد، اما هیچ وقت مشخص نشد این جمجه متعلق به کیست و سایر اعضای این مرد در کجا رها شده است.