تاثیر حاشیهنشینی بر کارکودک
یک کارشناس حوزه مسکن با بیان اینکه هزینه معیشت در تهران و شهرهای مادر کم نیست گفت: زمانی که افراد در شهر و یا روستای کوچک خود سکونت داشتند از حداقل معیشت برخوردار بودند، اما نبود امکانات در آن شهر و روستاها سبب شده است که به شهرهای مادر مهاجرت کنند که متاسفانه در شهرهای مادر نیز از تامین حداقل معیشت باز میمانند. در این زمان است که رابطه بین حاشیهنشینی و کار کودکان بیش از پیش نمایان میشود و کودکان به همراه والدین خود به کار روی میآورند.
به گزارش منیبان؛ از چهارراه کودک، بیتالله ستاریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران کارشناس حوزه مسکن است. او به تشریح رابطه میان حاشیهنشینی و کارکودک پرداخته و معتقد است که ایجاد شهرکهای اقماری در اطراف شهرها از جمله مواردی است که سبب افزایش کودکان کار شده است.
ستاریان درباره تاثیر حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیررسمی در افزایش کار کودک و ارتباط میان معضل مسکن و کارکودک اظهارکرد: این مبحث به اقتصاد کلان برمیگردد و بخشی از آن مربوط به مسکنها میشود. ما شاهد بودیم که وضعیت اقتصادی روستاهای ما مناسب نبود و از طرفی دیگر زمانی که تدابیر غیرعلمی و کارشناسی در حوزه شهرسازی انجام شد، سبب شد حاشیهنشینی در شهرهای مادر افزایش پیدا کند.
او ادامه داد: یکی از این عوامل ایجاد شهرکهای اقماری در نزدیکی شهرهای بزرگ بود. حدود ۲۸ سال پیش زمانی که بحث شهرکهای اقماری به تصویب مجلس شورای اسلامی وقت رسید، صحبت از این بود که این طرح در سراسر دنیا منسوخ شده و اجرای آن باعث به وجود آمدن مشکلات عدیدهای برای شهرهای مادر میشود. تقریبا این طرح در همهی کشورهای دنیا حدوداً ۱۵ عارضه ایجاد کرده است که شبیه به هم هستند. اما متاسفانه این اتفاق در ایران نیز اجرا شد.
ستاریان اضافه کرد: با اجرای این طرح به جای اینکه از شهرهای مادر به شهرهای اقماری مهاجرت شود و مثلا از تهران به شهر پرند و پردیس مهاجرت شود روند معکوسی رخ داد و یعنی از شهرهای روستایی به شهرهای اقماری رفتند و به واسطه آنها به شهرهای مادر متصل شدند. دلیل این موضوع هم این است که شهرهای اقماری هویت اقتصادی ندارد، به طور مثال ساکنین شهرهای پرند و پردیس هویت اقتصادی ندارند تا به کاری مشغول باشند. ساکنان این شهرها از نظر اقتصادی و درآمدزایی وابسته به شهرهای مادر میشوند.
این کارشناس حوزه مسکن افزود: عارضه دومی که به موضوع کودکان کار و تاثیر حاشیهنشینی بر آنها ارتباط مستقیم دارد، مبحث شهرهای اقماری و شهرهای مادری است که حاشیه نشینی در کنار آنها به وجود آمده است. قیمت مسکن نسبت به شاخص کل کالاهای کشور سالانه افزایش بیشتری دارد و تورم مسکن را از سبد خانوار خارج کرده است. زمانی که چنین اتفاقی میافتد، جمعیت بسیار بالایی به حاشیهنشینی روی میآورند. در حال حاضر با توجه به آمارهای غیر رسمی تقریبا ۱۲ میلیون نفر حاشیه نشین داریم که اگر به صورت خانوادگی به آنها نگاه کنیم، حدودا ۴ الی ۵ میلیون خانواده در حاشیه شهرها ساکن هستند. البته برخی از کارشناسان این جمعیت را تا ۱۷ میلیون برآورد کردهاند. متاسفانه در این زمینه آمارهای رسمی وجود ندارد تا ارزیابی صورت گیرد اما برآورد ما بین ۱۲ تا ۱۷ میلیون نفر حاشیه نشین است.
او در ادامه گفت: این جمعیت شغلی ندارند، در روستاها ساکن بودند به شهرها مهاجرت کردهاند و در شهرهای مادر هم محل سکونتی ندارند از نظر اقتصادی نیز به شدت در سطح پایینی قرار دارند. در این خانوادهها از کودکان خردسال تا بزرگسال مشغول به کار میشوند تا بتوانند یک سرپناه حتی در حاشیه شهرها یا همان سکونگاههای غیررسمی تهیه و در کنار آن نیز و خوراک خود را تامین کنند. در این میان این افراد شاغل کودکان کار هم حضور دارند که اتفاقا برخی از آنها در مشاغلی مشغول به فعالیت هستند که در معرض دید عموم قرار ندارد.
ستاریان در پایان با اشاره به این موضوع که هزینه معیشت در تهران کم نیست، تصریح کرد: زمانی که این افراد در شهر و یا روستای کوچک خود سکونت داشتند از حداقل معیشت برخوردار بودند، اما نبود امکانات در آن شهر و روستاها سبب شده است که به شهرهای مادر مهاجرت کنند که متاسفانه در شهرهای مادر نیز از تامین حداقل معیشت باز میمانند. در این زمان است که رابطه بین حاشیهنشینی و کار کودکان بیش از پیش نمایان میشود و همانطور که اشاره شد کودکان به همراه والدین خود به کار روی میاوردند و در سنین پایین وارد دنیای اشتغال میشوند که پیامدهای اجتماعی آن بر همگان آشکار است.
پایان پیام