قاپیدن عروس جلوی چشم داماد!
ازدواج پسری کینهای به جان دختر جوان انداخت تا از این تازهعروس و داماد انتقام بگیرد.این دختر که میدید پسر مورد علاقهاش به او پشت کرده است، یک آدمربا اجیر کرد...
به گزارش منیبان؛ عقربهها ساعت 10 شب را نشان میداد و زوج جوانی در کنار بزرگراهی در غرب پایتخت در خودرویی لوکس سرگرم صحبت بودند که ناگهان جوان قویهیکلی با زدن به شیشه آن خواست راننده جوان پیاده شود.
جوان قویهیکل که چهرهای فریبنده داشت، ابتدا درباره نسبت رابطه دختر و پسر پرسید که آنها با نشان دادن حلقههایشان از زن و شوهر بودنشان خبر دادند و پس از دقایقی مرد قویهیکل شروع به ناسزاگویی با راننده جوان کرد و همین کافی بود تا دختر جوان برای میانجیگری از خودرو پیاده شود که همزمان مرد جوان با تهدید و کتککاری دختر جوان را سوار خودروی پژوی خود کرده و با سرعت پا به فرار گذاشت.
تازهداماد که هنوز باور نداشت نامزدش را جلوی چشمانش ربودهاند، با سرعت به پلیس مراجعه کرد و از ماجرای ربوده شدن وی خبر داد. تحقیقات ابتدایی برای ردیابی عامل این آدمربایی کلید زده شد تا اینکه ساعت 12 نیمهشب دختر جوان با چهرهای آشفته و دستانی خونین به کلانتری مراجعه کرد و از اسارتگاه پسر خشن پرده برداشت.
دختر جوان به بازپرس پروندهاش گفت: پس از اینکه جوان قویهیکل با تهدید مرا سوار خودروی خود کرد، به سمت گاراژی در جنوب تهران رفت و در آنجا مرا به باد کتک گرفت و با چاقو روی دستانم را زخمی کرد و سپس با تلفن همراهش از اجرای نقشهاش خبر داد که دقایقی بعد دختر جوانی با حضور در گاراژ لبخندی زد و دستور داد تا پسر جوان رهایم کند.
او افزود: جوان قویهیکل پس از خارج شدن دختر جوان مرا سوار خودرواش کرده و در منطقهای تاریک و خلوت آزادم کرد و من از ترس خودم را به پلیس رساندم.
با به دست آمدن ردپایی از یک دختر در این اقدام خشن، بازپرس با فرضیه انتقامگیری دستور داد تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای ردیابی عامل این آدمربایی وارد عمل شوند. کارآگاهان در گام نخست سراغ محلی که دختر جوان ربوده شده بود، رفته و با بررسیهای دقیق دوربینهای ترافیکی شمارهپلاک خودروی پژو را به دست آوردند.
مأموران اوایل آذرماه با در دست داشتن آدرس صاحب خودرو موفق به شناسایی مخفیگاه «اشکان» 28 ساله شدند و در عملیاتی غافلگیرانه وی را دستگیر کردند.
اشکان وقتی خود را در برابر دختر جوان دید، دیگر راهی جز اعتراف پیش رویش قرار نداشت و ناچار لب به سخن باز کرد.
جوان قویهیکل به مأموران گفت: در یک مغازه بوتیک کار میکردم و بیشتر مشتریهایمان را میشناختم تا اینکه چندی پیش یکی از مشتریهای مغازه که دختر جوانی است، وارد شد و در حالی که چهرهای پریشان داشت، شروع به خرید کرد و وقتی در مورد علت ناراحتیاش سوال کردم، اشک از چشمانش جاری شد.
اشکان ادامه داد: دختر جوان ادعا کرد سالهاست با پسر جوانی آشنا بوده و قصد داشتند با هم ازدواج کنند که چند روز پیش متوجه شده پسر مورد علاقهاش به خواستگاری دختر جوانی رفته و قرار است با هم ازدواج کنند و همین باعث شده بخواهد از وی انتقام بگیرد، ولی چون دست تنهاست نمیداند چکار باید بکند. وقتی حرفهای دختر جوان را شنیدم، تصمیم گرفتم کمکش کنم که وی نیز با پیشنهاد 200 هزار تومانی از من خواست با ربودن و ترساندن دختر جوان درس عبرتی به آنها بدهم. وی افزود: شب حادثه دختر جوان را با تهدید چاقو پیش روی چشمان نامزدش سوار خودروام کرده و به گاراژی در جنوب تهران بردم و پس از کتککاری و زخمی کردن وی با دختر جوان تماس گرفتم و او با حضور در گاراژ و دیدن چهره خونین رقیب عشقیاش خواست آزادش کنم.
بازپرس با توجه به اعترافات جوان اجیر شده، دستور داد تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری طراح این سناریوی انتقامگیری زنانه وارد عمل شوند.