هنوز باید ماسک بزنیم؟
«پروتکلها تغییر نکرده است. همچنان استفاده از ماسک و فاصلهگذاری باید رعایت شود. البته با حفظ این موارد محدودیتی برای حضور در رستورانها و مدارس وجود ندارد.»
به گزارش منیبان و به نقل از خبرآنلاین، شاید این قبیل از خبرهای کرونایی را شنیده باشید؛ اینکه یک کشور اعلام میکند در یکسری از مکانهای مشخصشده نیازی به استفاده از ماسک نیست یا مثلاً از فلان تاریخ استفاده از ماسک اجباری نیست اما همچنان توصیه میشود. حتی ممکن است دستورالعملهای بهداشتی بارها تغییر کند، یعنی علیرغم اعلام قبلی در اجبارینبودن ماسک، ناگهان متولی بهداشت بگوید از این تاریخ به بعد مجدد استفاده از ماسک اجباری است.
بالاخره از آنجا که به عقیده بسیاری از کارشناسانِ امر بهداشت، بازگشت به زندگی عادی در دوران اپیدمی باید با رعایت یکسری محدودیتهای بهداشتی باشد، این تغییر و تحول در دستورالعملها پذیرفتنی است اما در کشور ما خبری از دستورالعملهای جدید و بهروز نیست؛ چه موارد ابتلا افزایش پیدا کند، چه کاهش، ستاد ملی مبارزه با کرونا هیچ تغییری اعمال نمیکند یا حتی به رعایت پروتکلها هم تاکید نمیکند. گویی با صدور یک دستورالعمل واحد یعنی استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری رای تام و تمام صادر کرده و نیازی به تغییراش نیست.
این در حالی است که به گفته حمید سوری، اپیدمیولوژیست و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا، اتخاذ تصمیمگیریهای جدید نیاز به دسترسی به اطلاعات بهروز دارد؛ اطلاعاتی که عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است حتی به دست اعضای کمیته علمی ستاد هم نمیرسد و وزارت بهداشت در این باره شفاف عمل نمیکند.
متن کامل این گفتوگو در ادامه آمده است.
آقای دکتر! آیا تصمیمات ستاد کرونا درباره رعایت پروتکلهای بهداشتی تغییر کرده است؟
خیر، پروتکلها تغییر نکرده است. همچنان استفاده از ماسک و فاصلهگذاری باید رعایت شود. البته با حفظ این موارد محدودیتی برای حضور در رستورانها و مدارس وجود ندارد.
اما آمارهای موارد ابتلا و مرگومیر تغییر کرده است. در این شرایط نباید پروتکلها تغییر کند؟
هنوز اپیدمی تمام نشده که ما بخواهیم تغییری در پروتکلها اعمال کنیم بلکه فقط این روزها ویروس یک آتشبس یکطرفه اعلام کرده، شدت بیماریزایی آن کمتر شده و مرگومیر آن پایین آمده است.
اینکه چند روز قبل اعلام شد موارد مرگ و میر صفر شده نشانهای برای تغییردادن دستورالعملها نیست؟
موارد مرگ و بستری نمیتواند شرایط واقعی را نشان دهد و حتی میتواند ما را گمراه کند. به امید خدا همیشه موارد مرگ صفر باشد اما یادمان نرود که قبل از کشور ما ۱۶۸ کشور دنیا مرگ و میر صفر در یک روز را گزارش کردهاند. با این وجود آمارهایشان مجدد افزایش داشته، در کشور ما هم همین است. بعد از آن روز مجدد مرگها از صفر بیشتر شد، تازه اینها موارد تاییدشده هستند و مرگهای مشکوک در شمارش مرگهای کرونایی نمیآید.
اما امروز شاهد هستیم برخی کشورها دستورالعملهای بهداشتی را کاهش دادند و در برخی جاها اجازه حضور بدون ماسک را صادر کردهاند. آنجا چه اتفاقی افتاده که دستورالعملها تغییر میکند و اعلام میشود؟
اول اینکه فضای این کشورها بسیار انعطافپذیر است. یعنی جامعه با توجه به قواعد جدید بهسرعت تغییر رفتار میدهد. اگر امروز ماسک نمیزنند اما گفته شود فردا باید ماسک استفاده کنید جامعه بهسرعت انعطاف نشان داده و همه ماسک میزنند. دوم اینکه آنها به دلیل دسترسی به اطلاعات و ارزیابی خطر برای جاهای مختلف قواعد متنوعی صادر میکنند. مثلاً در ایتالیا هنوز برخی شهرها هستند که کارمندان محدودیت حضور مستمر در محل کار دارند. ارزیابی خطر یعنی سنجش خطر در محیطهای مختلف و بعد اعمال مداخلات و محدودیتهایی متناسب با آنها در بخشهای مختلف جامعه؛ در حالی که در کشور ما از پژوهشها برای تصمیمگیری استفاده نمیشود و گویی یک روش آزمون و خطا وجود دارد. ضمن اینکه برای همه جامعه نمیشود یک نسخه مشترک صادر کرد بلکه با ارزیابی میتوان دستورالعملها را در شرایط و مکانهای مختلف تغییر داد.
در کشور ما این قبیل ارزیابیها برای اتخاذ پروتکلهای متنوع وجود دارد؟
تعداد تستهایی که در روز انجام میشود حدود شش هزار تست پیسیآر در کشور است و این برای یک کشور ۸۵ میلیون نفری کم است. این مسئله به این معناست که ما در بیماریابی رتبه خیلی بدی در دنیا داریم. وقتی بیماریابی بهشدت پایین بیاید ما نمیتوانیم وضعیت جامعه را بهخوبی برآورد کنیم، تعداد مرگ و میر و بستری شاخص خوبی نیست. ضمن اینکه ما ترکیب ژنومیک ویروس کرونا در ایران را نمیدانیم؛ مگر بهطور تصادفی در بررسیها با واریانتهایی مواجه شویم. بنابراین به دلایلی که گفتم تحلیلی که ما میتوانیم از وضعیت اپیدمی در کشور داشته باشیم عملاً در یک شرایط مبهم صورت میگیرد.
چرا مبهم؟ بالاخره اطلاعاتی باید وجود داشته باشد.
بله اما با عدم شفافیت که نمیشود قضاوت کرد. ما الان شاهد یک عدم شفافیت هستیم. من به عنوان یک اپیدمیولوژیست که از روز اول درگیر این اپیدمی بودم، در ستاد کرونا هم مسئولیت دارم اما هنوز نمیدانم وضعیت اپیدمی با توجه به دادههای موجود چگونه است چون دادهها را در اختیار ما نمیگذارند. در وضعیت اپیدمی باید مستمر سطح ایمنی جامعه بررسی شود یا مرتب باید در جایجای کشور ارزیابی خطر انجام دهیم. هیچکدام اینها در کشور ما انجام نمیشود، تمام این رنگبندی شهرها گمراهکننده است. این نشان میدهد دانش کافی در مدیریت اپیدمی کمرنگ است.
این ابهام اطلاعاتی تصمیمگیری درباره پروتکلهای بهداشتی را سختتر میکند. اینطور نیست؟
بله سخت میکند؛ چراکه متاسفانه وزارت بهداشت اطلاعات و دادههای مربوط به کرونا را در اختیار محققین قرار نمیدهد. مطالعاتی که اخیراً منتشر شده نشان میدهد سطح ایمنی در کشور هنوز پایین و حدود ۳۵ درصد است. تازه اطلاعات این گزارش هم برای یک سال قبل است و ما بعد از آن واکسیناسیون گسترده انجام دادیم که ممکن است کمی ایمنی بالا رفته باشد اما با حساب همین واکسیناسیون انجام شده، هنوز بیش از ۲۰ میلیون نفر انسانِ حساس برای ابتلا به بیماری وجود دارد. ما زمانی میتوانیم بگوییم اپیدمی تحت کنترل درآمده که منشاء و نحوه انتقال تمام موارد ابتلا را بدانیم یا وقتی میتوانیم بگوییم اپیدمی خاتمه یافته که حداقل دو دوره از بیماری (۲۸روز) بگذرد و ما مورد جدیدی نداشته باشیم، چنین اتفاقی هنوز در کشور ما نیفتاده است.
از صحبتهای شما برداشت کردم ما همچنان کشور مستعدی برای شیوع کرونا هستیم. با این وجود چرا از طرف ستاد کرونا چندان به رعایت پروتکلها تاکید نمیشود؟
یک اشکالی که از ابتدای پاندمی در کشور ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، این است که دستورالعملها بعد از ابلاغشدن بهخوبی اجرا نمیشود. مثلاً قبلتر ستاد گفت سفررفتن ممنوع اما آخر هفتهها جادهها شلوغ میشد. برای شدت اجرای مقررات در دنیا یک شاخصی وجود دارد که وضعیت را بین صفر تا ۱۰ اندازهگیری میکند، عدد صفر یعنی مقررات هست اما اعمال نمیشود. در کشور ما شاخص اجرای مقررات در خوشبینانهترین وضعیت روی عدد چهار است؛ در صورتی که در نیوزیلند این شاخص عدد ۱۰ را نشان میدهد، اما اینجا برای اعمال قانون مشکل داریم.
یعنی مردم رعایت نمیکنند؟
بالاخره مردم بعد از دو سال ممکن است خسته شوند اما متولی این امر نباید دچار عادیانگاری و خستگی ناشی از پاندمی شود.
یعنی وزارت بهداشت دچار عادیانگاری شده است؟
برداشت من این است که اقدامات لازم برای حفظ آمادگی مانند تشکیل تیمهای واکنش سریع یا مثلا بررسی طغیانها در گوشه و کنار کشور را انجام نمیدهد یا حداقل شفافسازی نمیکند. در اپیدمیها حتی اگر احتمال بازگشت اپیدمی را خیلی کم بدانیم، توصیه علمی این است که همان احتمال کم را خیلی جدی بگیریم؛ به خصوص نظام سلامت باید آمادگی کامل را داشته باشد. این آمادگی فقط یک رویکرد ذهنی نیست بلکه علاوه بر آن باید تجهیزات، امکانات و بیماریابی دائمی وجود داشته باشد. اگر طغیانی مشاهده شد بلافاصله تیمهای واکنش سریع باید در آن نقطه از کشور اقدامات لازم را انجام دهند اما وقتی وزارت بهداشت تیمهای واکنش سریع را منحل کرده حداقل در این بخش آمادگی نداریم.
در بهترین وضعیت پروتکلهای بهداشتی چقدر رعایت میشود؟
از زمان شروع اپیدمی و در بهترین شرایط حدود ۶۰ درصد رعایت شده، ۴۰ درصد مردم هرگز رعایت نمیکردند، همین الان رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر ۲۰ درصد رسیده است.
پس یعنی امکان شیوع مجدد هنوز وجود دارد؟
ویروس برای زندهماندن نیاز به بدن یک موجود زنده مانند انسان دارد و انسانهایی میزبان خوبی هستند که اولاً به بیماری حساس باشند و دوم راههای ورود بیماری به بدنشان آماده باشد. بنابراین در این زنجیره انتقال، هم ویروس به عنوان عامل بیماریزا وجود دارد و هم راههای خروج و ورود ویروس به بدن انسان وجود دارد؛ چراکه دستورالعملها رعایت نمیشود. بنابراین در این وضعیت واکسیناسیون دارد نقش ایمنکردن جامعه را بازی میکند.
جامعه ما به کمک واکسیناسیون چقدر ایمن شده است؟
الان سطح ایمنی جامعه در حال پایینآمدن است؛ چرا که اثربخشی واکسن با گذر زمان کاهش پیدا میکند. ضمن اینکه ویروس با تغییرات ژنتیکی میتواند واکسنگریز شود.»