رفتار احمقانه بایدن در سازمان ملل!
"دولت بایدن مرتکب خطای احمقانه در سازمان ملل شده که خطر احیای موضوع طولانی مدت حق وتوی پنج عضو دائم شورای امنیت را به دنبال دارد. وتوی روسیه در ۲۵ فوریه سال جاری میلادی پیشنویس قطعنامهای در محکومیت حمله این کشور به اوکراین را زیر سوال برد که تلاش جدیدی را برای مشروعیتزدایی از وتوی "پنج عضو دائم" – مسالهای مناقشه برانگیز از زمان تاسیس سازمان ملل در ۱۹۴۵- رقم زد."
به گزارش مُنیبان، جان بولتون مشاور امنیت سابق آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در مقالهای برای هیل مینویسد: "شگفتی از وتوی مسکو و نتیجه آن در عناوین خبری اینطور منتشر شد "وتوی روسیه شورای امنیت سازمان ملل را به سخره گرفت." پاسخ مناسب این است: تمسخر شورای امنیت؟ این افراد در ۷۷ سال گذشته کجا بودند؟ آیا آنها رخوت و بی ربط بودن شورای امنیت را در طول جنگ سرد که طولانیترین شکست سازمان ملل محسوب میشود، فراموش کردهاند؟
در زمان پیش نویس منشور سازمان ملل، بسیاری از آمریکاییها و سایرین، مخالف اعطای حق وتوی شورای امنیت به کشورهای پیروز جنگ دوم جهانی بودند. النور روزولت به عنوان مثال گفته بود: خیلی از افراد خوب فکر میکنند که حق وتو باید حذف شود تا نظر گستردهتری از دیدگاه اکثریت تضمین شود. از همان ابتدا، چنین ایدهای باید کنار گذاشته میشد که البته تا ۱۹۷۰ واشنگتن نخستین وتوی خود را داد.
تلاش فعلی برای محدود کردن حق وتو توسط لیختناشتاین هدایت میشود (بله، درست متوجه شدید)آنهم با بیش از ۵۰ حامی در مورد اقدامی که مجمع عمومی سازمان ملل را ملزم میکند ظرف ۱۰ روز پس از رای وتو، مناظرهای در مورد وضعیتی برگزار کند که درباره آن وتو انجام شده است.
شگفتا که دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، تنها در میان پنج عضو دائم به این تلاش نامشروع ملحق شده که در آن مجمع عمومی ۲۶ آوریل رای داد. با احترام به مردم خوب لیختناشتاین، دولت آنها به اولویتهای بین المللی بهتری نیاز دارد.
قطعنامه پیشنهادی منعکس کننده اشتیاق دیرینه برای تضعیف و در نهایت حذف حق وتو است. طرفداران آن ظاهراً یا نمیدانند یا اهمیتی نمیدهند که برای ایالات متحده، یک حق وتوی بدون نقص، پیششرط مطلق برای ادامه مشارکت در سازمان ملل است
استدلال های خطرناک دولت بایدن را با دقت در نظر بگیرید. لیندا توماس گرینفیلد، سفیر آمریکا در سازمان ملل روسیه را بابت الگوی شرم آورش در سوءاستفاده از حق وتوی خود مورد انتقاد قرار داده است.
اما شورای امنیت هرگز بدون حق وتو وجود نخواهد داشت و این چیزی است که جوزف استالین، رهبر کمونیست شوروی خواستارش بود و فرانکلین روزولت، سی و دومین رئیس جمهوری ایالات متحده آن را پذیرفت. آنها (برخلاف خانم روزولت) ازینکه بشنوند چنین چیزی "امتیاز" نامیده شود، شگفت زده و خوشحال میشوند. بند ۲۷ منشور سازمان ملل به صراحت حق وتو را مجاز میداند که هر امضاکننده اصلی و هر عضو بعدی با آن موافقت کردند. بر اساس چارچوب سازمان ملل متحد، وتو یک امتیاز نیست، یک حق است.
این استدلال که وتو صرفا یک امتیاز است، اشاره به این موضوع دارد که می توان چنین امتیازی را سلب یا باید از آن چشم پوشی کرد. اگر این دیدگاه بایدن است، او باید بحث گستردهای را در مورد این موضوع در کنگره آغاز کند که به ویژه در سال جاری میلادی که با انتخابات میان دورهای روبرو هستیم، میتواند آموزنده باشد.
مشخص است که هیچ توجیه قابل قبولی برای حمله روسیه در اوکراین وجود ندارد اما هرکسی یک نظری دارد. همانطورکه الیوت آبرامز، سیاستمدار آمریکایی تاکید کرده که اکثریت قریب به اتفاق وتوهای اخیر آمریکا برای محافظت از اسرائیل بوده است.
آمریکا اغلب در وتوهایش تنها بوده و فرانسه و انگلیس، موقعیت آمریکا را نامناسب یا حتی تا حدی شرم آور میبینند. قطعا، روسیه و چین نیز خرسند نبودند. دو تا از شادترین روزهای من به عنوان سفیر سازمان ملل زمانی بود که شورای امنیت را علیه قطعنامه های ناعادلانه ضد اسرائیل وتو کردم. اعمال محدودیت در حق وتو هرگز علیه کشورهایی که وتوهای شرم آور دارند، وضع نمیشود بلکه علیه تمامی اعضای دائم خواهد بود که این قطعا برای آمریکا غیرقابل قبول است.
درضمن، قطعنامه لیختنشتاین برای دستیابی به شفافیت فرضی که حامیانش به دنبال آن هستند، کاملا غیر ضروری است. تاثیر فوری آن در دنیای واقعی بیاهمیت خواهد بود، به ندرت ارزش تلاشی را دارد که برای به دست آوردن مجوز آن صرف میشود مگر اینکه انگیزههای نهان حامیانش بخشی از یک تلاش بزرگتر برای مشروعیتزدایی باشد. کسی نمیتواند قطعا بگوید که این قطعنامه تا چه میزان وتو را در بلندمدت تضعیف میکند اما حمایت مشترک آمریکا از آن نشان دهنده نادیده گرفتن یا همدستی دولت بایدن با هدف مشروعیت زدایی آن است.
رای گیری وتو به صورت مخفیانه برگزار نمیشود. هر وتوی به رای گذاشته شده در تاریخ سازمان ملل نظیر تمامی اقدامات رسمی شورای امنیت به صورت علنی و در جلسات شورا برگزار شده و نتایج آن در اختیار عموم و رسانهها قرار گرفته است. تقریبا تمامی اعضای شورای امنیت بیانیههایی را در توضیح رایهای خود به ویژه وتوهایشان و برای هرکسی که تمایل به شنیدن دارند، مطرح میکنند. منشور سازمان ملل (بند ۳۱) به ویژه اعلام میدارد که هر عضو سازمان ملل ممکن است در بحث درباره هر موضوعی که در شورای امنیت مطرح میشود و هر زمان که شورا تشخیص دهد که منافع آن عضو بهویژه تحت تاثیر قرار گرفته است، شرکت کند.
نمیتوانم نمونههای متعددی را که در آن شورای امنیت درخواست عضوی را برای صحبت کردن، رد کرده، به یاد بیاورم. منشور شورای امنیت همچنین در بند ۲۴ خود عنوان میدارد که این شورا باید سالانه و زمانیکه لازم است گزارشهای ویژهای را به مجمع عمومی به منظور بررسی ارائه کند. چه چیز بیشتری نیاز است؟
بهرحال، شورای امنیت سازمان ملل در حال حاضر بقدری شفاف است که فعالیتهای همواره بی اثرش وجهه و دورنمایی ساده دارد. دولت باید شاید پشت پیشنهاد لیختناشتاین درآید، اما سایر کشورها باید بدانند که این مساله صرفا از بی عقلی نشات میگیرد نه تغییری دائمی در حمایت آمریکا از حق وتو."