نتانیاهو به اسرائیلیها حرف زشت زد؟
یک روزنامه عبری در یادداشتی از آخرین دادگاه جنجالی نتانیاهو و تاکید وی بر اینکه خودش و همسرش روانی نیستند، نوشت که اتفاقا نتانیاهو بسیار هم عاقل است و توده اسرائیلیها هستند که عقلشان زائل شده است.
به گزارش منیبان، یکشنبه پیش بود که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی و همسرش سارا و پسرشان یائیر، ادعاهای «ایهود اولمرت» نخست وزیر اسبق این رژیم را که گفته بود نتانیاهو و خانوادهاش بیمار روانیاند و هر روز روان درمانی دارند، رد کرد.
نتانیاهو این سخنان را در جریان دادگاه خود در تلآویو مطرح کرد که وی طی آن شکایتی را علیه اولمرت به اتهام تهمت زدن و توهین کردن مطرح کرده بود.
سارا نتانیاهو نیز خشم خود را از اظهارات اولمرت مطرح کرده و گفت: «من را متهم میکند که بیمار روحی هستم و وی بخوبی میداند که من سالم و خوب بوده و به عنوان مددکار اجتماعی به مداوای مردم میپردازم».
اولمرت بارها نتانیاهو و افراد خانواده وی را در جریان بحثهای سیاسی در خصوص عملکرد نتانیاهو در دوران نخست وزیری، دیوانه توصیف کرده و گفته: «نتانیاهو در گذشته و زمانی که به مقابله با من به عنوان نخست وزیر دولت پرداخت، از دروغ و اطلاعات گمراه کننده استفاده میکرد. اما زمانی که قدرت را در دست گرفت، شخصیت عجیب وی آشکار شد و همسر و پسرش به صورت عجیب در امور دولت مداخله میکردند به گونهای که در خصوص سلامت عقل آنها تردید ایجاد شد».
نتانیاهو در دادگاه روز یکشنبه گفت: «اولمرت با این سخنان خود مرتکب دو اشتباه شده است. وی در تلاش برای مخدوش کردن واقعیت خانواده من در برابر مردم بوده و از سوی دیگر نیز به بیماران روانی نیز طعنه زده است.
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» با سوژه قرار دادن این موضوع و طرح این سوال که چه کسی بیمار روانی است، نتانیاهو یا اسرائیلیها؟ نوشت: «بنیامین نتانیاهو بیمار روانی و مجنون نیست و نیازی به رواندرمانی ندارد. او تفاوت بین خیر و شر، قانونی و جنایی، مجاز و ممنوع را میداند. با توجه به آنچه از پروندههای "هزاران" او منتشر شده، مشخص است که تخلفاتی که وی مرتکب شده، از دریافت هدایای هزاران دلاری، تلاشهای وی برای ترمیم وجهه خود در رسانهها در ازای امکانات سازمانی و تلاش برای توسعه گرفتن و نیز پرونده نونی موزیس ناشر روزنامه یدیعوت آحارانوت (Yediot Aharonot) میتوان گفت که نتانیاهو با ذهنی روشن و متوازن و با هدفی منطقی، پس از یک برنامهریزی دقیق، دست به چنین اقداماتی زده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «دادگاه است که تصمیم خواهد گرفت آیا این تخلفات جنایی است یا خیر. اما ما نمیگوییم که نتانیاهو این کارها را در یک لحظه سردرگمی و جنون یا تحت تاثیر داروهای بیماریهای روانی انجام داد. اگر فریاد سارا، همسر نتانیاهو و صحنههای ترس از پسرش یائیر ، هنگام نخست وزیری بر رفتار وی تأثیر گذاشته بود، پس نتانیاهو شایسته ستایش است. همانطور که معروف است، فرزندان یک خانواده ممکن است عقل انسان را زائل کنند، اما در این پریشانی شدید که سالها به طول انجامید، نتانیاهو در نظر بسیاری از افراد، بی نظیر عمل کرده تا بتواند حمایت مخاطبان زیادی را کسب کند، نه به عنوان یک قربانی قابل ترحم ، بلکه به عنوان یک رهبر که از سطح دیگری آمده است. ما فقط این سؤال را داریم که آیا کسی می داند چگونه مراحل خود را با عقلانیت و آرامش محاسبه کند، در حالی که او در معرض حمله هیستریک در خانه خود قرار دارد ، آیا این امر نشان نمیدهد که یک چیز در این میان درست نیست؟ اما صحبت در این خصوص مربوط به یک مسئله بالینی است».
نویسنده در ادامه تصریح میکند: «تنها مسئله اصلی که در بوته آزمایش قرار دارد این است: آیا گفته های ایهود اولمرت، مبنی بر اینکه "آنچه که درست شدنی نیست، بیماری روانی نخست وزیر ، همسر و پسرش است." درست است؟ آیا مستند به حقایق است یا تنها نوعی افترا زدن به وجهه خوب نتانیاهو است. اگر اینگونه باشد، می مستحق گرفتن غرامت است».
بر این اساس، در اینجا یک آسیب بزرگی در ادعای افترا نهفته است. چه تشخیص اولمرت دروغ باشد چه درست، ما نباید این اظهارات را افترا بدانیم. چرا؟ زیرا برخلاف دریافت رشوه و فساد، یا کلاهبرداری، بیمار روانی نمیتواند برای کسی که به آن دچار است، به منزله افترا باشد و از سوی دیگر نیز نباید اجازه داده شود که کسی که بیمار روانی است، محاکمه شود.
در ادامه این یادداشت آمده است: «در حقیقت، قانون منع افترا تصریح میکند که افتراء موضوعی است که "به شخص به دلیل نژاد، اصالت، دین ، محل سکونت، رابطه جنسی یا تمایلات جنسی یا ناتوانیها اهانت شود. بنابراین، ناتوانیها نیز تعریف شدهاند: "ناتوانی جسمی، روانی یا عقلی از جمله شناختی دائمی یا موقت" اما طبق این قانون، اگر او حتی شخصی را به عنوان بیمار روانی یا کسی که به سرش ضربه خورده یا تنها یک احمق معرب یکند، نوعی یا فقط احمقانه - نوعی بدنام کردن در آن وجود دارد».
به اعتقاد نگارنده، «اگر دادگاه بگوید که وجهه نتانیاهو تحت تأثیر قرار گرفته است زیرا اولمرت بدون پایه و اساس به وی افترا زده که از نظر روانی بیمار است، پس از آن خواسته خواهد شد که با تعریف نتانیاهو از "وجهه خوب" مواجه شود. نتانیاهو متهم به تخلفات جنایی است و در صورت محکومیت به آن، وجهه او در حد شرم آوری تخریب شود. وجهه خوب او حتی قبل از محکومیت تخریب و نابود شده است. خود نتانیاهو نیزبه طور علنی به هر مناسبتی شکایت کرده که رسانهها، مخالفان، دادستان عمومی و چپ گرایان - همه آنها وجهه او را تخریب میکنند- لذا از اینجاست که میتوان گفت، گفتههای اولمرت چیز جدیدی نیست».
در پایان این یادداشت، آمده است: با همه اینها، نتانیاهو، هیچ مبارزه قانونیای علیه کسانی که به او افترا زدهاند، آغاز نکرد. بلکه حتی به نظر میرسد که این اهانت را با نوعی تفاهم جذب کرد. مهمترین چیز این است که با وجود شرم و خجالتی که وجود دارد، نتانیاهو موضع خود را به عنوان نخست وزیر ادامه داد و تصمیم گرفت که اهانت و توهین مخالفانش را انتخاب کند. حالا او در نظرسنجیها حمایت بزرگی را کسب میکند. به نظر می رسد که تخریب وجهه نتانیاهو به او خدمت میکند. این سزاوار یک معاینه بالینی و روانشناختی است. منظور اینجا [معاینه] نتانیاهو نیست بلکه مخاطب و توده [اسرائیلیها] است.