عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم:
تعبیر دعوای برادرانه از تنش ایران با طالبان ادامه سیاست ترس است
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم شورای اسلامی میگوید: بنده برخی از دوستانی که اقدامات جنایتبار طالبان در حمله به پایگاه ایرانی را اقدام برادران زیر یک سقف ارزیابی میکنند را به زجری که سرباز شهید ایرانی و خانواده او کشیدند، ارجاع میدهم.
حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم شورای اسلامی، در گفتگو با خبرنگار سیاسی مُنیبان در واکنش به تحرکات اخیر طالبان در مرز ایران گفت: آنچه که در افغانستان اتفاق افتاد نشاندهنده شکست دیپلماسی مرعوب در سیاست ایران در برابر افغانستان بود. در روز سقوط کابل و چند روز قبل از آن بنده طی توییتی اعلام کردم دعوت ایران از طالبان بعد از سقوط کابل به نوعی به معنای به رسمیت شناختن گروه ضد دولتی در افغانستان بود که سابقه جنگ و جنایت علیه ایران داشت. در توییت دیگری بعد از سقوط کابل نوشتم از این به بعد مرزهای شرقی ایران به ویژه در مناطق هم مرز با افغانستان، تبدیل به مکانی برای انجام اقدامات تروریستی به صورت پیمانکاری و نیابتی خواهد شد.
او افزود: عملاً اسلحهای که دست شبه نظامیان افغانستان مشاهده کردند منجر به رعب آنها شد اما این رعب را پشت سیاست مقابله با آمریکا پنهان کردند. به این ترتیب که اعلام کردند با روی کار آمدن طالبان طرف آمریکایی شکست خورده اما بعد از آن این دیپلماسی مرعوب در جاهای دیگر خود را نشان داد. در حقیقت اوج حقارت سیاست خارجی ایران زمانی بود که سفارت دولت قانونی افغانستان را به دولت طالبان تحویل داد. این اقدام خلاف شأن ایرانی بود که جزو اولین کشورهای عضو منشور ملل متحد محسوب میشود و حاکمیت زور را نمیپذیرد. بعد از اینکه ایران سفارت دولت قانونی افغانستان را به طالبان داد متأسفانه برخی از کشورهای منطقه هم چنین کاری را انجام دادند، بنابراین گشایشی که ایران برای طالبان انجام داد مهمترین گشایشی بود که تاکنون طالبان به خودش دیده است.
فلاحتپیشه با اشاره به سایر آثار تحویل سفارت دولت قانونی افغانستان به طالبان تصریح کرد: نکته قابل توجه این است که زمان تحویل سفارت دولت قانونی افغانستان به طالبان، این گروه یکسال از حقآبه ایران را پرداخت نکرده بود و در دومین سالی بودیم که باید به ایران ۸۵۰ میلیون متر مکعب حقآبه تحویل میدادند، مجموعاً یک میلیارد و هفتصد میلیون متر مکعب باید حقآبه ایران از هیرمند، توسط طالبان پرداخت میشد اما این اقدام صورت نگرفته بود و حتی عدهای در ایران از چنین سیاستهایی تحت عنوان عملگرایی دفاع میکردند، در صورتی که در قالب عملگرایی ادعایی نیز باید قبل از تحویل سفارت حقآبه یکسال ایران را دریافت میکردند و یا طالبان را متعهد به توافقات مرزی میکردند.
او در واکنش به اظهارات رئیسی علیه طالبان اظهار کرد: رئیسی در یک سفر به سیستان و بلوچستان بدون هر گونه برنامهریزی سیاسی، سخنرانی احساسی مبنی بر اخطار به طالبان انجام داد، بعد از آن وزیر امور خارجه اعلام کرد که حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسیم که در نهایت درگیریهای مرزی اتفاق افتاد. لذا سیاست اول از نوع سیاست تفریطی ایران بود اما بعد از سخنرانی رئیسجمهور علیه طالبان ایران به صورت افراطی اقدام کرد، که هر دو مورد محکوم به شکست هستند چراکه سیاست افراطی به معنای کشاندن ایران به دامی است که قبل از این در دهه هفتاد شمسی دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی در افغانستان به شهادت رسیدند.
فلاحتپیشه در مورد اینکه در نهایت رئیسی چگونه باید با طالبان برخورد کند، متذکر شد: جمهوری اسلامی ایران بدون بازی کردن در زمین کسانی که سعی میکنند طالبان را به نظام ایضایی یا اذیت کننده برای ایران تبدیل کنند، به تدریج باید ابزارهای متعدد خودش را به کار بگیرد، از جمله این ابزارها این است که ایران میتواند بدون اینکه آسیبی به مردم افغان وارد شود، از برتری مناسبات اقتصادی خود با طالبان استفاده کند. طالبان گروه شبه نظامی است و تنها هدف آن حفظ قدرت است و حتی اگر مردم افغانستان از گرسنگی بمیرند، آنها هیچ خللی در رسالت خود مشاهده نمیکنند. ابزار دیگر ایران در برخورد با طالبان مربوط به شاهراههای اساسی درآمد این گروه شبه نظامی است. نظام پولی طالبان بر پایه پول کثیف مواد مخدر استوار است لذا در این زمینه باید اقدام جدی صورت بگیرد و بخش اعظم پول کثیفی که وارد خزانه طالبان و همدستان آنها میشود، پول ایرانیها است. علاوه بر اینکه مواد مخدر افغانستان سرنوشت جوانان ایران را تغییر داده، نوعی وابستگی را به وجود آورده که ایران باید در زمینه قطع وابستگی به مواد مخدر افغانستان تابوشکنی کند، منظور از تابوشکنی این است که منبع عظیم طالبان و راههای ارتباطی قاچاقچیان مرتبط با آنها در افغانستان را قطع کند، در این شرایط طالبان بسیار زود پای هر میز مذاکرهای خواهد آمد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم شورای اسلامی ضمن تأکید بر جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از مرز افغانستان اظهار کرد: بخش بزرگی از موارد مخدر تولیدی افغانستان وارد ایران میشود که قسمت عمده این مواد سنتی هستند و بخش دیگر شامل مواد مخدر صنعتی است که برخی شرکتهای انگلیسی و غربی در آن نقش دارند. بنابراین ایران میتواند به روال سیاستهای قبل از انقلاب مدیریت کشت خشخاش را در اختیار بگیرد، به این معنی که حجم مورد نیاز مواد مخدر که برای مصرف پزشکی و دارویی مصرف میشود را خود ایران تولید کند و حتی نظام توزیع مواد مخدر را در قالب نظام تودیع کنترل شده در اختیار بگیرد نه اینکه این کار را برعهده طالبان بگذارد و عملاً ارزش افزوده قاچاق مواد مخدر طالبان به ایران را نزدیک به صفر برساند. لذا با چنین اقدامی نه تنها طالبان بلکه قاچاقچیان بینالمللی که در شرق ایران حضور دارند، حساب کار دستشان میآید و قسمتی از آسیبپذیری سیاست کشور از بین میرود.
او افزود: دولت ایران راهبرد مشخصی در مقابل افغانستان نداشته کما اینکه در حال حاضر نیز در بسیاری از بخشهای سیاست خارجی راهبرد احساسی و سخنرانی محور مدنظر است. کما اینکه سخنرانیهای اخیر داخل کشور درباره طالبان در زمره سخنرانیهای انفعالی بودند لذا راهبردی وجود ندارد. همان که طالبان شویی، جرم شویی طالبان در ایران صورت گرفت و سیاست تطهیر در پیش گرفته شد و چه در حال حاضر که عدهای سیاست افراطی علیه طالبان نشان میدهند، همگی بیانگر این نکته است که سیاست راهبردی در کشور وجود ندارد. کشور باید راهبرد بلندمدتی در نظر بگیرد و شاهراههای پولشویی طالبان را ببند. برای نمونه بخشی از درآمد طالبان از ناحیه پولهایی است که ۷ میلیون تبعه افغانی حاضر در ایران، برای افغانستان پول میفرستند. بخش اعظم این افراد کسانی هستند که کار پاک دارند اما پول آنها به افغانستان برمیگردد. البته تعدادی از قاچاقچیان بزرگ افغان در ایران فعالیت میکنند، اتفاقاً پولهایی که قاچاقچیان افغان به افغانستان ارسال میکنند کم از پولهای ۷ میلیون پناهنده افغان که در ایران فعالیت میکنند نیست. اگر ایران شاهرگ های اقتصادی طالبان را ببندد بلافاصله طالبان دچار زوال مشروعیت خواهد شد، در این شرایط مردم افغانستان تمایل دارند به جریانهای اصیل مقاومت بپیوندند.
فلاحتپیشه در واکنش به اظهارات نماینده مجلس که دعوای ایران و طالبان را دعوای درون خانه قلمداد کرده است، خاطرنشان کرد: بنده برخی از دوستانی که اقدامات جنایتبار طالبان در حمله به پایگاه ایرانی را اقدام برادران زیر یک سقف ارزیابی میکنند را به زجری که سرباز شهید ایرانی و خانواده او کشیدند ارجاع میدهم. لذا این تعبیر از دعوای با طالبان ادامه سیاست ارعاب و اشتباه گذشته است. این موضع اگر به این معنا است که با سیاست نرم دست بالاتری در برابر طالبان داشته باشیم، دعوای برادرانه قابل توجیه است اما چنانچه این اقدام در دیپلماسی مرعوب است بنده این اقدام را محکوم میکنم. البته طالبان ثابت کرده هر گاه کوچکترین بهانه و روزنهای برای برای آسیب به ایران وجود داشته باشد از آن استفاده میکند و کسانی که فکر میکنند ایران و طالبان در آینده میتوانند روزگار خوشی داشته باشند، سخت در اشتباه هستند. در مجموع هر تصمیمی در مورد طالبان میخواهند اتخاذ کنند اما کشور را وادار به گام برداشتن در مسیر اشتباه نکنند.
او در مورد ادعای طالبان که تهران را فتح میکنند، یادآور شد: یک واقعیت وجود دارد و آن هم اینکه اگر مسئله اقدام نظامی مطرح شود، طالبان به هیچوجه نمیتواند حرفی برای گفتن در برابر ایران داشته باشد کما اینکه ایران پیش از این بزرگترین شبح تروریستی، داعش قرن ۲۱ را شکست داد اما علت اینکه مقامات سطوح میانی طالبان چنین مواضعی را اتخاذ میکنند و مقامات بالاتر طالبان چنین مواضعی اتخاذ نمیکنند، این است که جریان طالب بر موج میلشایی تروریستی سوار است و مقامات عمدا این اجازه را به فرماندهان زیردست خود میدهند که آن روحیه تروریستی نظامیان حفظ شود چرا که در گذشته از این سیاست استفاده کردند. در حقیقت با انسداد مسیر پولشویی طالبان خیلی زود تبدیل به دلالان پول و قاچاق خواهند شد.