چرا آیت الله هاشمی اصلا به نیویورک نرفت؟

هم میهن در یادداشتی به مرور مواضع رؤسای جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل پرداخته است.

چرا آیت الله هاشمی اصلا به نیویورک نرفت؟
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، طی ۴۴ سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد، جلسات مجمع عمومی سازمان ملل ۲۱ بار میزبان سخنرانی رؤسای جمهور ایران بوده است که آخرین مورد آن، هفته گذشته انجام شد و سیدابراهیم رئیسی آخرین مواضع دولت را اعلام کرد که موضوع «خانواده» یکی از محورهای اصلی این سخنرانی بود.

سوال مهم آیت الله خامنه ای از تریبون سازمان ملل

درحالی‌که سال‌های ابتدایی انقلاب، رئیس‌جمهوری از ایران به سازمان ملل نرفته بود، و فقط یک‌بار محمدعلی رجایی نخست‌وزیر وقت در سال ۵۹ در این جلسه حضور داشت و همان سفری که او پای شکنجه‌شده‌اش را روی میز در برابر دوربین‌ها به نمایش گذاشت. پس از آن تا سال ۶۶ علی‌اکبر ولایتی به مدت ۷ سال و به‌عنوان وزیر امور خارجه در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل شرکت می‎کرد؛ تا اینکه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در سال ۶۶ به‌عنوان رئیس‌جمهور در مجمع عمومی حضور و در سخنرانی خود علاوه بر نگرانی بر عواقب جنگ، به صلح‌طلبی ایران پرداخته است.

اتفاقی که تکرار آن ۱۱ سال به طول انجامید و در دوران هاشمی‌رفسنجانی، محدودیت‌هایی برای ایران تعریف شده که باعث شد هاشمی در ۸ سال ریاست‌جمهوری به نیویورک نرود. دومین رئیس‌جمهور ایرانی که در نیویورک سخنرانی کرد، سیدمحمد خاتمی بود که در همان جلسه دکترین «گفتگوی تمدن‌ها» را در برابر «برخورد تمدن‌ها» مطرح کرد و سال ۲۰۰۱ به یمن این سخنرانی به‌عنوان سال گفتگوی تمدن‌ها نامگذاری شد. پس از آن با آغاز دوران احمدی‌نژاد، همه‌ساله رؤسای جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرده‌اند؛ سخنرانی‌های احمدی‌نژاد با حواشی بسیاری هم روبه‌رو بود؛ از اعتراضات به سخنانش درباره «افسانه بودن هولوکاست» تا برخوردها با معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ . پس از او حسن روحانی هم هر سال در مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کرد و سخنرانی داشت؛ از بحث بر سر پرونده هسته‌ای ایران و برجام تا وضعیت بد اقتصادی با خروج آمریکا از برجام. این گزارش مروری کوتاه بر مواضعی است که رؤسای جمهور ایران در سازمان ملل ایراد کرده‌اند و در آن از ابتکارات و مواضع دولت‌شان در آن مقطع سخن گفته‌اند و البته همه اینها دغدغه‌های آن روز دولت‌ها را نشان می‌دهد که بی‌شباهت به هم نبودند و تلاش شده بود که آن را به گوش جهان برسانند.

سید محمد خاتمی

۱۳۷۷: گفتگوی تمدن‎ ها

من از ایران سرفراز آمده‌ام، به نمایندگی از ملتی بزرگ و پرآوازه که از ده‌ها قرن پیش، صاحب تمدن بوده و پس از پذیرش آیین اسلام در تأسیس و بسط تمدن اسلامی نقش ممتاز داشته است؛ ملتی که با تکیه بر غنای فرهنگی و انسانی خویش تندبادهای سخت خودکامگی و تحجر و نیز خودباختگی در برابر دیگران را از سر گذرانده و در دوران جدید تاریخی‌اش، پیشتاز تأسیس جامعه مدنی و نظام مشروطیت در شرق جهان بوده است.

تاریخ انسان، تاریخ آزادی است و تنها فهم تاریخ به مثابه میدان تجلی آزادی است که می‌تواند گذشته را بر ما مفتوح و ما را از آن بهره‌مند سازد... اینک پرسش این است که سازمان ملل متحد در این جهت چه تحولی در درون خود به اقتضای وضعیت جدید ایجاد خواهد کرد و چه تأثیری در این سیر و صیرورت زندگی بشر خواستار رستگاری خواهد داشت؟ به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می‌کنم که به‌عنوان گام اول، سال ۲۰۰۱، از سوی سازمان ملل سال گفتگوی تمدن‌ها نامیده شود، با این امید که با این گفت‌وگو نخستین گام‌های ضروری برای تحقق عدالت و آزادی جهانی برداشته بشود.

از والاترین دستاوردهای این قرن، پذیرش ضرورت و اهمیت گفت‌وگو و جلوگیری از کاربرد زور، توسعه تعامل و تفاهم در زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و تقویت مبانی آزادی و عدالت و حقوق انسانی است.

جا دارد ما اعضاء سازمان ملل متحد، به بازنگری در تاریخ شکل‌گیری این سازمان بپردازیم و با گفت‌وگوی منطقی، آن را اصلاح و کامل کنیم... امروز شرایط دگرگون شده است و فرصت تجدید سامان این سازمان و به‌خصوص تغییر ساختار شورای امنیت فراهم آمده است... وقت آن رسیده است که همگی با تفاهم، بر حق تبعیض‌آمیز «وتو» خط بطلان بکشیم و گام دیگری را در به‌رسمیت شناختن حق مساوی و عادلانه همه کشورهای عضو برداریم.

بیاییم همگی علیه نسل‌کشی، تجاوز و تحقیر انسان در گوشه‌گوشه جهان، دست اتحاد به هم بدهیم و جلوی فاجعه‌های ننگینی که از جمله در فلسطین و افغانستان و کوزوو و در بسیاری از نقاط آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین، چهره انسانی این قرن را سیاه کرده است، بگیریم.

ما باید بپذیریم که فکر دستیابی به امنیت از طریق این تسلیحات، توهمی بیش نیست. نمایش عزم جهانی برای نابودی تمامی زرادخانه‌های کشتارجمعی در یک چارچوب زمانی معین، مبارزه با تولید و گسترش این سلاح‌ها را هدفمند و پرشتاب خواهد نمود. ایجاد مناطق عاری از سلاح‌های کشتارجمعی به‌ویژه در منطقه خاورمیانه، گام اولیه مناسبی در مسیر مبارزه با بی‌اعتمادی و تشنج ناشی از این تسلیحات است. ما به‌عنوان قربانیان سلاح‌های کشتارجمعی، بیش از دیگران بر آثار دهشتناک این سلاح‌ها واقفیم و لذا در تأسیس و تقویت ترتیبات جهان‌شمول برای امحای آن‌ها پیشتاز خواهیم بود.

صلح تمام‌عیار، علاوه بر صلح میان انسان‌ها شامل صلح میان انسان و طبیعت نیز می‌شود.

متأسفانه در روزگار ما به‌خصوص در جهان صنعتی، پایه‌های خانه و خانواده به شدت لرزان شده است و خطر فروپاشی آن تهدید بزرگی برای زندگی سالم مادی، معنوی و عاطفی بشر است. تلاش‌های جهانی برای ترویج احترام و حفظ و گسترش حقوق زنان، نیازمند بازنگری در نگاه‌های سنتی و متداول ناصواب نسبت به زن است؛ هم دیدگاهی که با پندار نادرست برتری مرد، به زن و مرد و انسانیت جفا می‌کند و هم آنکه با نادیده گرفتن اختلاف میان زن و مرد، ‌ همان ستم را روا می‌دارد.

محمود احمدی‌نژاد

۱۳۸۴:پاسدار حقوق بشر

پیام امروز ملت تمدن‌ساز ما به ملت‌ها و دولت‌ها پیش به سوی آرامش و صلح پایدار براساس عدالت و معنویت است... تروریسم و سلاح‌های کشتارجمعی دو تهدید بزرگ هستند که جامعه جهانی باید به‌شدت با آن مقابله کند... امروز مهمترین دشواری این مبارزه آن است که کسانی که باید در مقام متهم باشند خود را در مقام مدعی قرار می‌دهند... چگونه می‌توان از حقوق بشر سخن راند و در عین حال به صراحت انسان‌ها را از حق مسلم آنها در دسترسی به دانش و فناوری در پزشکی، صنعت و انرژی محروم نمود و با زور و ارعاب از پیشرفت و تعالی بازداشت... ما اینجا جمع شده‌ایم تا برمبنای منشور سازمان ملل متحد، «پاسدار حقوق بشر» باشیم و به بعضی قدرت‌ها اجازه ندهیم که بگویند «برخی کشورها از حق بیشتری برخوردارند» و «برخی حق ندارند از حقوق مشروع و قانونی خود نیز برخوردار باشند»، نباید اجازه داد برخی در ابتدای قرن ۲۱ با بازگشت به تفکر قرون وسطی، باردیگر مانع دسترسی جوامع به علم، فن‌آوری و پیشرفت شوند.

۱۳۸۵:شورای امنیت، ابزار تهدید

استفاده از شورای امنیت به‌عنوان ابزار تهدید بسیار نگران‌کننده است... قدرت‌هایی که با افتخار از تولید سلاح‌های اتمی نسل‌های دوم و سوم خبر می‌دهند، این سلاح‌ها را برای چه می‌خواهند؟... آیا شورای امنیت می‌تواند نقشی در برقراری صلح و امنیت در عراق ایفا نماید درحالی‌که اشغالگران خود عضو دائم شورای امنیت هستند... چرا شورای امنیت از مردم مظلوم فلسطین حمایت نمی‌کند؟...

۱۳۸۶: کاهش منزلت زن

فروپاشی خانواده و کاهش منزلت زن؛ توسعه تروریسم و اشغالگری؛ هجمه به فرهنگ‌های بومی و تحقیر ارزش‌های ملی ملت‌ها؛ گستره فقر، بی‌سوادی و محرومیت از بهداشت و فاصله فقیر و غنی در جهان؛ نادیده گرفتن ارزش‌های متعالی و ترویج فریب و دروغ؛ نقض قوانین و حقوق بین‌الملل و نادیده گرفتن تعهدات؛ گسترش سایه تهدید و مسابقه تسلیحاتی چالش‌های بشریت هستند.

۱۳۸۷: نگرانی از بازسازی مناسبات دوران استعمار

تحت فشار دو سه قدرت زورگو عملا راه برای حمایت از آدمکشان صهیونیست هموار می‌شود... تولید مواد مخدر در افغانستان پس از حضور نیروهای ناتو چند برابر شده است... در آفریقا تلاش می‌شود مناسبات دوران استعمار بازسازی شود و حیثیت و شخصیت و حقوق مردم آمریکا و اروپا بازیچه دست عده‌ای قلیل و البته فریب‌کار به نام صهیونیست قرار گرفته است...

۱۳۸۸ : راه کمال معنوی انسان

بسیار روشن است که ادامه وضع موجود حاکم بر جهان ممکن نیست... دیگر نمی‌شود با شعار مبارزه با تروریسم و مواد مخدر سرزمینی تحت سلطه نظامی قرار گیرد ولی تولید مواد مخدر و دامنه تروریست در آن چندبرابر شود... قابل قبول نیست که سازمان ملل و شورای امنیت که باید نماینده همه ملت‌ها و دولت‌ها باشند و تصمیم‌گیری در آن براساس مردمی‌ترین و دموکراتیک‌ترین شیوه‌ها باشد تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد... جهان در حال تغییر و تحول است. سرنوشت وعده داده‌شده الهی برای بشر، برپایی حیات طیبه انسانی است. دورانی خواهد آمد که عدالت همه‌گیر و جهان‌شمول می‌شود و تک‌تک انسان‌ها محترم و عزیز شمرده می‌شوند. آنگاه است که راه کمال معنوی انسان گشوده و سیر او به سوی خدایی شدن و تجلی اسماء الهی محقق می‌شود.

۱۳۸۹:خلع سلاح اتمی

اگر از ابتدا به جای رسمیت دادن به اشغالگری، حق حاکمیت ملت فلسطین به رسمیت شناخته می‌شد، امروز شاهد این همه جنایت نبودیم... ملاحظه می‌شود که دارندگان بمب اتم و برخی اعضاء دائم شورای امنیت چه کرده‌اند و همین امر باعث شده است که نه‌تنها خلع سلاح اتفاق نیفتد بلکه تولید بمب اتم در برخی مناطق از جمله توسط رژیم اشغالگر و تهدیدگر صهیونیستی اشاعه یابد... پیشنهاد می‌کنم که سال ۲۰۱۱ سال خلع سلاح اتمی و انرژی هسته‌ای برای همه و سلاح هسته‌ای برای هیچ‌کس اعلام شود... ما بیش از تعهدات خود قوانین آژانس اتمی را رعایت کرده‌ایم ولی هرگز تحمیلات غیرقانونی را نپذیرفته و نخواهیم پذیرفت ولی همیشه آماده گفت‌وگو بر پایه احترام و عدالت بوده‌ایم.

۱۳۹۰: آیا اینان صلاحیت ادامه مدیریت را دارند؟

به‌رغم تمایل عمومی انسان‌ها به صلح، پیشرفت و برادری، همانگونه که می‌بینیم جنگ‌ها، کشتارها، فقر گسترده، بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تبعیض‌ها، تحقیرها، خودخواهی‌ها و ناامنی‌ها، حقوق و شخصیت ملت‌ها را مخدوش کرده و رنج‌ها و خسارات غیرقابل جبرانی را تحمیل کرده است... دوستان؛ غیر از این است که علت اصلی را باید در نظام حاکم بر امور بین‌الملل و شیوه مدیریت جهانی جست‌وجو کرد؟... همکاران گرامی آیا اینان صلاحیت ادامه مدیریت را دارند و آیا پذیرفته است که خود را مدعی انحصاری دفاع از آزادی و دموکراسی و حقوق انسان‌ها و ملت‌ها معرفی کنند و با همین ادعا، کشورها را مورد حمله نظامی قرار داده و اشغال کنند؟... نزد آنان فقط قدرت و ثروت اصالت دارد و همه برنامه‌ها در خدمت کسب آن است و ملت‌های ضعیف در برابر آنان امیدی به استیفای حقوق قانونی خود ندارند. کسب این ارزش‌ها نه از طریق اتکا به مدیریت ناصالح جهانی موجود و یا دخالت مستکبران و یا از مجرای تفنگ نیروهای ناتو، بلکه در سایه استقلال و پذیرش حقوق متقابل و همدلی و همکاری به دست خواهد آمد... باید با عزم عمومی و همکاری و مشارکت همگانی طرحی نو در انداخت. طرحی که بر اندیشه انسانی و فطری و ارزش‌های جهان‌شمول از جمله توحید، عدالت، آزادی، محبت و جست‌وجوی سعادت از طریق سعادت همگان استوار باشد.

۵ مهر ۹۱: ظلم معدودی از کشورها بر قاطبه جهانی

امروز سازمان ملل از کارآیی لازم برخوردار نیست و ادامه‌ این روند، یعنی کاهش امید به ساختار جهانی برای دفاع از حقوق ملت‌ها، می‌تواند تعامل بین‌المللی و روحیه همکاری جمعی جهانی را به موازات نزول جایگاه سازمان ملل با خدشه اساسی مواجه سازد... اینجانب از اعضای محترم مجمع عمومی و از جناب آقای دبیرکل و همکاران‌شان مصرانه می‌خواهم تا موضوع اصلاحات را به شکل جدی در دستور قرار دهند... سازمان ملل که با هدف توسعه عدالت و احقاق حقوق همگانی تأسیس شده است، در عمل، خود گرفتار تبعیض شده و راه اعمال ظلم معدودی از کشورها را بر قاطبه جهانی گشوده و عملاً به ناکارآمدی خود دامن زده است. وجود امتیاز وتو و انحصار قدرت در شورای امنیت به تضییق در امکان اعمال حق و دفاع از حقوق ملت‌ها انجامیده است... ظهور منجی و مسیح و یاران صالح جهانی آنان نه از طریق جنگ و زور بلکه از مسیر بیداری اندیشه و توسعه مهر در همگان، آینده همیشه روشن بشر را با طلوع خورشید پرفروغ و بی‌غروب آگاهی و آزادی رقم خواهد زد و در تن سرد و یخ‌زده جهان شور خواهد ریخت...

حسن روحانی

۱۳۹۲: صلح در دسترس است

جهان ما جهانی پر از بیم و امید است... در برابر همه این بیم‌ها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد؛ امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به «آری برای صلح و نه برای جنگ»، و امید به ترجیح گفت‌وگو بر ستیز و اعتدال بر افراط… در این سال‌ها، یک صدای مسلط پیاپی شنیده شده است که «گزینه جنگ روی میز است»، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد و غیرقانونی بگویم: «صلح در دسترس است». پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد می‌کنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد. باید به جای گزینه ناکارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان به «ائتلاف برای صلح پایدار» در سراسر جهان اندیشید…

۱۳۹۳: ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش

دستیابی به توافق جامع هسته‌ای با ایران، ‌فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بین‌المللی را دنبال نمی‌کند؛ این توافق می‌تواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راه‌حل اختلافات، مذاکره و تکریم است و نه منازعه و تحریم... ملت ایران از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت می‌کنند. درحالی‌که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دست‌خوش جنگ‌ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است...

۱۳۹۴: گفت‌وگوی سازنده از طریق برجام

دو سال پیش، مردم ایران در یک انتخابات توأم با رقابت به برنامه‌ای رأی دادند که ضمن حفظ حقوق، منافع و امنیت ملی، خواستار تحکیم صلح، و گفت‌وگوی سازنده با جهان شدند. این اراده ملی‌ با یک برنامه دقیق و روشن دیپلماتیک در «برنامه جامع اقدام مشترک» میان جمهوری اسلامی ایران و ۶ قدرت جهانی متجلی شد که بلافاصله پس از توافق، با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد به یک سند بین‌المللی بَدَل گردید. این سند از نظر حقوق بین‌الملل، سازه استواری است که برای اولین بار در تاریخ ملل، دو طرف، به جای مذاکره پس از جنگ برای دستیابی به صلح، پیش از مخاصمه، به مصالحه دست یافتند...

۱۳۹۵: برجام نمونه موفق اعتدال و تعامل

تجربه گفت‌وگو میان ایران و کشورهای ۱+۵ و دستیابی به «برنامه جامع اقدام مشترک» نمونه‌ای موفق از سیاست اعتدال و تعامل سازنده و روی‌آوردن به گفت‌وگو است... ایران جزو معدود کشورهای نفتی است که توانست اثر افت شدید قیمت نفت در سال ۲۰۱۴ بر اقتصاد کشور را کنترل کند... رشد اقتصادی ایران تا پایان سال ۲۰۱۶ به حدود ۵ درصد خواهد رسید و براساس همه پیش‌بینی‌های داخلی و بین‌المللی، ایران در سال جاری از بالاترین رشدهای پیش‌بینی‌شده برای کشورهای نفتی برخوردار خواهد بود.

۱۳۹۶: اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران

با صدای بلند اعلام می‌کنم که اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است. اعتدال نه انزواطلبی است و نه استیلاجویی؛ اعتدال نه بی‌تفاوتی است و نه پرخاشگری. مشی اعتدال، مشی صلح است؛ اما صلحی عادلانه و جامع؛ نه صلح برای ملتی، و جنگ و درگیری برای ملتی دیگر... صدای اعتدال از طرف ملتی است که نه فقط در بیان، که در عمل به آنها پایبند بوده است. برجام، بهترین نشانه صدق ادعای ما است.. تحریم‌های اقتصادی نه‌تنها مایه توقف ایران نشد، بلکه عزم ملی را برای تقویت تولید ملی راسخ‌تر کرد.

۱۳۹۷: تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض

برای گفت‌وگو نیازی به گرفتن عکس‌های دونفره نیست، می‌توان در همین جا و در این مجمع عمومی، سخنِ یکدیگر را شنید. من گفت‌وگو را از همین جا آغاز می‌کنم و به صراحت اعلام می‌کنم: موضوع امنیت بین‌الملل، بازیچه سیاستِ داخلی آمریکا نیست... سخن ما روشن است: تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض، تهدید در برابر تهدید و گام در برابر گام، به‌جای حرف در برابر حرف. سیاست ایران روشن است: نه جنگ، نه تحریم؛ نه تهدید، نه زورگویی؛ فقط وفای به عهد و عمل به قانون. ما از صلح و دموکراسی در همه خاورمیانه، حمایت می‌کنیم.

۱۳۹۸: ائتلافِ امید، ابتکار صلح هرمز

من از کشوری می‌آیم که از یک‌سال و نیم پیش، در برابر بی‌رحمانه‌ترین تروریسم اقتصادی ایستادگی نموده و از حق استقلال و توسعه علمی و فناوری خود دفاع کرده است... ما را به مذاکره می‌خوانند؛ درحالی‌که خود از معاهده ‌گریزانند... من به نمایندگی از ملت و کشورم، اعلام می‌کنم که: پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم، نه می‌باشد. دولت و ملت ایران، یک‌سال و نیم زیر شدیدترین تحریم‌ها، استقامت‌کرده‌است و هرگز با دشمنی که می‌خواهد با سلاح فقر، فشار و تحریم، ایران را به تسلیم وادارد مذاکره نخواهد کرد... بنا به مسئولیت تاریخی کشورم در حفظ امنیت، صلح، ثبات و پیشرفت در منطقه خلیج‌فارس و تنگه هرمز، همه کشورهایی را که از تحولات خلیج‌فارس و تنگه هرمز متأثر می‌شوند به «ائتلافِ امید» یعنی«ابتکار صلح هرمز» دعوت می‌کنم. منطقه ما بر لبه پرتگاه ایستاده است؛ تا جایی‌که تنها یک اشتباه می‌تواند آتشی بزرگ را برافروزد. ما دخالتِ تحریک‌آمیزِ بیگانگان را تحمل نمی‌کنیم و به هرگونه تعرض به امنیت و تمامیتِ سرزمینی خود، قاطعانه پاسخ می‌دهیم. اما راه جایگزین و مطلوب ما، همبستگیِ میان همه ملت‌های دارای منافع مشترک در خلیج‌فارس و منطقه هرمز است. این پیام ملت ایران است: بیایید به جای سرمایه‌گذاری در جنگ و خشونت‌، بر روی امید به یک آینده بهتر، سرمایه‌گذاری کنیم. به عدالت برگردیم. به صلح، به قانون، به عهد و پیمان و به میز مذاکره بازگردیم.

۱۳۹۹: به مردم‌سالاری خود می‌بالیم

دموکراسی حق حاکمیت ملت است و نه حق دخالت بیگانه، آن هم بیگانه‌ای تروریست و مداخله‌جو که هنوز هم در همان توهم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زندانی است؛ همان روزی که اسلاف‌شان، تنها دموکراسی آن زمان خاورمیانه را با کودتا سرنگون کردند... آزادی سیاسی داخلی برای ما بسیار مهم است و ما به‌عنوان کهن‌ترین دموکراسی در خاورمیانه، به مردم‌سالاری خود می‌بالیم و آزادی داخلی را با دخالت خارجی، سودا نخواهیم کرد... برای جهان نیز امروز زمان «نه» گفتن به زورگویی و قلدرمآبی است. دوران سلطه و هژمونی به سرآمده است. ملت‌ها و فرزندان ما سزاوار دنیایی بهتر، امن‌تر و قانون‌مدارترند. امروز زمان تصمیمِ صحیح و درست است.

سیدابراهیم رئیسی

۱۴۰۰: تحمیل هویت غربی شکست خورده است

آنچه امروز در منطقه دیده می‌شود بیانگر آن است که نه‌تنها سلطه‌گر و تفکر سلطه‌گری بلکه پروژه تحمیل هویت غربی شکست خورده است. نتیجه هژمونی‌طلبی، خونریزی و بی‌ثباتی و نهایتاً شکست و فرار است... سیاست ما حفظ ثبات و تمامیت ارضی همه کشورهای منطقه است. اگر قدرت و نقش ایران در کنار دولت و ملت‌های سوریه و عراق نبود و اگر مجاهدت شهید ابومهدی‌المهندس و سپهبد شهید آقای حاج قاسم سلیمانی نبود، امروز داعش همسایه مدیترانه‌ای اروپا بود... راه‌حل درگیری‌ها و نزاع‌ها در منطقه ما، بعد از توجه به خداوند متعال، فقط یک چیز است:‌ حاکم نمودن اراده ملت‌ها بر سرنوشت خویش از طریق مراجعه به آراء‌ عمومی آنها. اما تحقق این مهم دو مقدمه اساسی دارد:‌ قطع تجاوزگری بیگانگان و توقف اشغال و همکاری صادقانه دولت‌ها برای مقابله با تروریسم.... دوران جدیدی آغاز شده است. جمهوری اسلامی ایران آماده است که برای ایجاد جهانی بهتر نقش‌آفرینی کند؛ جهانی مملو از عقلانیت، عدالت، آزادی، اخلاق و معنویت.

۱۴۰۱ : دوران جدیدی از ناآرامی

ما پرچمدار عدالتی هستیم که همه‌ سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه، و جهان هستی» را نفی می‌کند. میل به برقراری عدالت، ودیعه‌ای الهی در وجود همگان است و انباشت بی‌عدالتی، موجب حرکت ملت‌ها در قالب انقلاب‌های مردمی می‌شود... ما قائل به سرنوشتِ مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت می‌کنیم. ما آنچه را برای خود می‌پسندیم برای دیگران آرزو می‌کنیم و آنچه را برای خود نمی‌پسندیم، به دیگران تحمیل نمی‌کنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدت‌آفرین است و ظلم،‌ جنگ‌افروز... بالاتر از حقوق بشر، حقوق ملت‌هاست که به‌راحتی توسط قدرت‌های ظالم پایمال می‌شود... ما بر این باوریم که برای مقابله با تهدیدهای دیرین و معضلات نوین جهانی، گزینه‌ای جز همبستگی و همکاری در چارچوب چندجانبه‌گراییِ مبتنی بر عدالت و بر اساس اصول و ارزش‌های متعالیِ انسانیِ منبعث از آموزه‌های انبیای الهی وجود ندارد... امروز هژمونی‌طلبی و روحیه‌ جنگ سرد، دنیا را آزار می‌دهد و دوران جدیدی از ناآرامی، جهانِ ما را تهدید می‌کند. خواستِ ملت‌های جهان برای تحقق عدالت، شدیدتر و اراده‌ آن‌ها برای پیشرفت، استقلال و برخورداری از امنیت، جدی‌تر شده است. بارور شدن دکترین مقاومت، جلوه بارز عزم ملت‌ها برای تحقق عدالت است... همه ما و تک‌تک انسان‌های جهان باید در ساخت جهان جدید مشارکت و حضور فعالانه و متعهدانه داشته باشیم...

۱۴۰۲ : جنبش جهانی تعهد به خانواده

اسلام‌ستیزی و آپارتاید فرهنگی‌، در صورت‌های مختلف خود از جمله سوزاندن کتاب مقدس قرآن تا منع حجاب در مدارس و ده‌ها تبعیض شرم‌آور دیگر، شایسته پیشرفت‌های انسان معاصر نیست... در کنار جنگ علیه اسلام، شاهد جنگ علیه خانواده نیز هستیم. خانواده اصیل‌ترین، دیرپاترین، بنیادی‌ترین و فطری‌ترین نهاد بشری است که امروز در معرض تهدید قرار گرفته است. امروز جنایت علیه بشریت، فقط اشغال سرزمین‌ها و کشتار بی‌گناهان و استعمار ملت‌ها نیست، بلکه هجوم به پناهگاه فطری و طبیعی بشر یعنی خانواده نیز جنایت علیه بشریت است... ما امروز نیازمند جنبش جهانی تعهد به خانواده هستیم تا همه اعضای خانواده زندگی گرم در کنار یکدیگر را تجربه کنند... تکلیف دنیا با پروژه و مکتب لیبرال‌دموکراسی مشخص است چرا که می‌دانند چیزی نیست جز یک دستکش مخملی که زیر آن دستی چدنی قرار دارد. اینک مکتبی که می‌خواست الگوی جهان باشد به درس عبرت تبدیل و به پایان راه خود نزدیک شده است.

منبع: هم میهن


ت ت
کدخبر: 178195 تاریخ انتشار
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    در رسانه های دیگر بخوانید
    ارسال نظر

    پربیننده‌ترین
    اخبار روز سایر رسانه ها