خاطره ای که زینب سلیمانی از پدرش گفت
زینب سلیمانی به مناسبت ماه مبارک رمضان خاطره ای را از پدرش سردار سلیمانی نقل کرد.
به گزارش منیبان، زینب سلیمانی در یادداشتی نوشت:
تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم افطار کردید؟ گفتند بچهها برایم در قرارگاه افطار آماده کردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمندهها سفره انداختیم و نان پنیر مختصری خوردیم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند «میترسم در غیبتم مظلومی با زبان روزه، اسیر و یا شهید شود».