افشاگری معصومه ابتکار درباره سعید طوسی
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده -در دولت حسن روحانی می گوید: اصلا اجازه ندادند موضوع سعید طوسی باز و مسئله درست مطرح شود.
به گزارش منیبان، معصومه ابتکار با بررسی جنبش «می_تو»، اهمیت فعالیت نهادهای صنفی و رسانهای را در بسته نشدن دهان افرادی که روایتهای خود را مطرح میکنند تشریح کرد.
«می_تو» کمپین و هشتگی بود که در سال ۲۰۱۷ از فضای مجازی آنهم برای اعلام اتهاماتی مبتنی بر اذیت و آزار جنسی هاروی واینستین -تهیه کننده آمریکایی- آغاز شد اما مرزها را درنوردید و به سرعت در تمام جهان گسترش یافت. ایران هم از سایر کشورها جدا نبود و کمپین «می_تو» یا همان «من_هم» در کشور شروع شد. کمپینی که پس از چند سال حالا به سینمای ایران سرایت کرد و مطرح شدن نام افراد سرشناس این جنبش را به محلی از جدال در سینمای ایران و فضای مجازی تبدیل کرده است.
معصومه ابتکار، معاون پیشین رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده -در دولت حسن روحانی- در گفتوگویی تصویری موضوع «می_تو» در ایران را مورد بررسی قرار داده و از علت آزار و اذیت زنان، کودکان و حتی مردان سخن گفته و مستند به گفته او پر بیراه نیست اگر بگوییم که هیچ زنی در ایران وجود ندارد که آزار و اذیت را تجربه نکرده باشد. معصومه ابتکار حتی برای کاهش اذیت، تعرض و تجاوز راهحلهایی مطرح کرده است. این گفتوگوی تفصیلی از نظرتان میگذرد:
زمانی که شما در معاونت زنان و خانواده بودید چقدر در جریان مسائل تعرض و تجاوز به زنان قرار میگرفتید؟ آیا این موضوعات با شما مطرح میشد؟
بحث آزار و اذیت در جامعه ما بدون سابقهای نیست و البته حد و اندازههای مختلفی هم دارد. هر زن ایرانی در هر سن و سالی، آزار (به مفهوم متلک در خیابان و آزارهای خیابانی) را تجربه کرده است. فرقی هم ندارد که پوشش این زنان چگونه بوده است. هم دختر محجبه بوده که این آزار را تجربه کرده و هم دختری که نوع پوشش متفاوتی دارد و با چارچوب دیگری لباس پوشیده است. متاسفانه مسئله نگاه جنسی به زنان و دختران در تمام ردههای مختلف وجود دارد و کمتر با افراد تعرض کننده برخورد میشود.
از سوی دیگر کمتر کسی درباره آزار و اذیت صحبت میکند. در متون و گزارشها نیز کمتر به این موضوع پرداخته میشود که چطور افراد به خود اجازه میدهند در حین عبور به یک خانم از الفاظ جنسی استفاده کنند. بعضی اوقات این الفاظ بسیار تحقیرآمیز است یا گاهی نشان از تمایلاتی دارد. به هر حال این نوع رفتار حس بدی را در خانمهای حاضر در عرصه اجتماعی ایجاد میکند. در واقع تضییع حقوق فردی محسوب میشود و یک حرکت غیراخلاقی و کاملا مغایر با شئونات دینی بوده و عجیب است که کمتر در مورد این موضوع صحبت میشود. انگار این آزارها یک مسئله عادی است و باید آن را بپذیریم. البته در جوامع دیگر هم از این آزارها مستثنی نیستند. متاسفانه این رفتارها از دیرباز و قبل از انقلاب وجود داشته و هنوز هم وجود دارد. ممکن است فردی غیرتی هم باشد ولی غیرتش به خواهر، دختر و همسرش مختص شده و در مواجهه با به یک زن دیگر به خودش اجازه میدهد به دلیل نگاه تفاوت جنسی این حرکت غیراخلاقی را انجام دهد. متاسفانه همه ما این آزار را تجربه کردهایم. البته ممکن است آقایان هم این آزار و اذیت را تجربه کنند. مردانی که شاهد آزار یک خانم هستند به ندرت واکنش نشان میدهند و گاهی با بیخیالی و بیتفاوتی از کنار این آزارها عبور میکنند.
شما با این موضوعات مقابلهای هم کردید؟
از زمانی که عضو شورای شهر تهران بودم با این موضوع به صورت جدی و سیستماتیک برخورد کردم. آن زمان گزارشهایی از داخل مجموعههای شهرداری به ما رسید که گزارشها را سریع برای رسیدگی ارجاع دادیم. روی این موضوع بسیار حساس بودم اما در عمل امکان رسیدگی و ورود به موضوع را نداشتم و فقط از ابزار تذکر استفاده کردم چون امکان ورود مستقیم برای بررسی این گزارشها وجود نداشت. البته از طریق کانالهایی برای افراد پیام میفرستادم و حتی یکی، دو بار هم در جلسات علنی شورای شهر تهران به این مسئله اشاره و اعلام کردم: «محیط اداری باید سالم باشد و یک مدیر نمیتواند از موقعیت خود هیچگونه سوءاستفاده (مادی، جنسی یا برای رسیدن به تمایلات کثیف خود) استفاده کند.» در بررسیهایی که داشتم خانمها میگفتند اگر این همراهی را نداشته باشند، برای ادامه فعالیت یا ارتقاء شغلیشان مشکل ایجاد میشود. البته گزارشها از شهرداری آن زمان زیاد نبود ولی اعضای شورای شهر و برخی مقامات شهرداری وقت نسبت به این موضوع حساس بودند و برخوردهایی صورت گرفت.
آیا تحقیقی و بررسی برای مقایسه آزارهای ایران نسبت به کشورهای دیگر و حتی گذشته انجام دادید؟
چون گزارش سیستماتیکی نسبت به این موضوع وجود ندارد، این تحقیق و بررسی دقیق نخواهد بود. مگر چقدر متلک و آزارهای خیابانی گزارش میشود؟ در بسیاری از موارد این متلکها عادی شده است و زنان از این مسائل عبور میکنند در حالی که اتفاق بسیار زشت و آزاردهنده است. مواردی که گزارش و علنی میشود مانند نوک کوه یخ است. دختران به دلیل تابو بودن این مسائل، برای حفظ آبرو و اینکه مبادا بر سر زبانها بیافتند از رسانهای شدن آزارها جلوگیری میکنند. سال ۹۸ و ۹۹ تعدادی دختر خبرنگار این آزارها را مطرح کردند که حرکت آنها جسورانه تلقی شد، چون با معرفی هویت خود چنین مسئله را عنوان کردند. در روزهای اخیر هم خانمهای هنرمند این موضوع را مطرح کردهاند. عنوان این موضوعات باید به بازدارندگی ختم شود. اما در این میان سوء استفادههایی هم به وجود میآید. کمااینکه در برخی موارد گفتند از این مسئله استفاده ابزاری شده و خانمها برای تخریب رقیب خود از این ابزار سوءاستفاده کردهاند.
چطور باید از این سوءاستفادهها جلوگیری کرد؟ ضعف «می_تو» چیست که راه را برای این سوءاستفادهها باز میکند؟
با وجود آن که جامعهای مذهبی هستیم و حاکم بودن حجاب و چارچوبهای دینی، اولین ضعف ما هنجار و فرهنگ است. از زاویه قرآنی به موضوع آزار و اذیت نگاه کردیم و سلسله نشستها و پژوهشهای تخصصی با موضوع «حجاب» در معاونت زنان در دوره دولت دوازدهم برگزار کردیم. دکتر نیازی به بحث حجاب از زاویه قرآنی نگاه کرد. واقعیت این است که قرآن حجاب را در برابر بحث آزارها مطرح کرده است. اما قرآن اولین تذکر را به مردان داده و پایین افکندن چشم و آزار ندادن را به مردان تذکر میدهد و بعد حجاب را از زنان میخواهد. در حقیقت رعایت شئونات را از همه میخواهد اما ما همه بار حجاب را بر دوش خانمها انداختهایم. این نگاه اشتباه است چون قرآن هم زن را گناهکار نمیداند. البته اسرائیلیات برعکس قرآن است و اعلام میکند که زن اولین گناه را در قصه خلقت انجام داده است. اما قرآن چنین نگاهی به قصه خلقت ندارد و در خوردن میوه ممنوعه زن و مرد را با هم مقصر میداند. متاسفانه این نگاه متفاوت قرآن را در عمل به اجرا در نیاوردیم و تمام تقصیر حجاب و اتفاقات پیرامون آن متوجه زنان و پوشش آنهاست. هیچ وقت نمیبینید مرد را به دلیل نوع نگاه، رفتار و متلکها و آزارهای اجتماعی مقصر بدانند. اول هنجار و فرهنگ سپس قانون در موضوع حمایت از زنان مهم است.
اگر به نظر شما قانون مهم است، چرا در دولت دوازدهم لایحه حفظ کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت به نتیجه نرسید؟
در این زمینه نیاز به قانون روزآمد، مترقی و در چارچوب اسلامی و شئونات دینی داریم. لایحه تامین امنیت زنان یا همان لایحه حفظ کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت در دولت دوازدهم تهیه و بیش از یک سال است که به مجلس ارسال شد. در این لایحه رفتار تحقیرآمیز یا توام با سوءاستفادههای جنسی با زنان جرم تلقی شده است. از آزار و اذیت کف خیابان تا رفتارهایی که به خشونت میانجامد و آزار فیزیکی، مورد توجه این لایحه قرار گرفته است.
بنابراین اگر بخواهیم مشکلات اجتماعی را حل کنیم باید با گسترش نگاه و هنجار قرآنی، قوانین حامی خانواده را به تصویب برسانیم تا از سوءاستفادهها پیشگیری شود. وقتی موضوعی به این مهمی از مرجع قانونی پیگیری شود، امکان سوءاستفادهها بسیار کاهش مییابد. از مجلس شورای اسلامی میخواهم که تصویب این لایحه را تسریع بخشد یا گزارش دهند که سرنوشت این لایحه چه شد! لایحهای که نه تنها تایید دولت جمهوری اسلامی ایران را بلکه حکم تایید رئیس قوه قضائیه وقت، جناب آقای رئیسی را داشت. در حالی که میدانیم این لایحه یکی از ضرورتهای جامعه است چرا این لایحه در مجلس مانده و از اولویت خارج میشود؟
چرا در برخی از ادعاها نام افراد برده میشود، در حالی که گاهی در این روایتها مرد هم مقصر نبوده است؟
متاسفانه در بعضی از جریانات «می_تو» نام افراد بدون اثبات جرم برده و آبروی افراد هدف قرار گرفته میشود. این به دلیل نبود قانون است. اگر یک قانون جامع وجود داشته باشد، تکلیف روشن میشود. اسم بردن در شرایطی که جرمی اثبات نشده اصلا صحیح و اخلاقی نیست، چون میتوان به بازیچه تبدیل شده و هدف اصلی جنبش را خدشهدار کند. برای مطرح کردن اسامی افراد باید فرآیند قانونی طی شود تا حقوق افراد ضایع نشود. ولی عمومیت موضوع و مطرح کردن روایت اذیت و آزارها بدون نام خوب است. فلسفه «می_تو» این است که فرد خجالت نکشد و طرح اتفاقی که برایشان رخ داده تجربهای باشد برای افرادی که در این شرایط قرار میگیرند و آنها بتوانند واکنشی نشان دهند که فرد خاطی به خودش اجازه جلو آمدن ندهد.
اخیرا در یکی از مرکز نگهداری کودکان شعر زیبایی را شنیدم که درباره آزار به کودکان بود و این شعرها یک نوع تربیت است. سند تربیت جنسی تهیه شد و تا شورای عالی فرهنگی هم پیش رفت. این سند از جنبههای فقهی، روانشناسی و بهداشت بررسی و کارشناسی شده بود. این سند در جلسه اول شورای انقلاب فرهنگی با حضور آقای روحانی مطرح شد و حداد عادل اولین کسی بود که از این سند حمایت و محکم اعلام کرد: «باید برای آموزش و پرورش سندی داشته باشیم وگرنه رفتارها از چارچوب خارج میشود و افراد به ویژه کودکان و جوانان به راحتی مورد آزار، اذیت و سوءاستفاده قرار میگیرند.» متاسفانه این سند را چه کسی و با چه تفکری به سند ۲۰۳۰ ارتباط داد نمیدانم! یعنی یک نفر به مرجعی اعلام کرد که این سند با داشتن پشتوانه فقهی و دینی، پزشکی، روانی و… همان سند ۲۰۳۰ است و سند تربیت و آموزش جنسی از دستور کار شورای عالی فرهنگی خارج و موضوع منتفی شد. انگار اگر صورت مسئله را پاک کنیم، مسئله هم حل میشود. در حالی که مسئله با جهالت، اتهامزنی و… حل نمیشود. این معضل فقط با آموزش و تربیت انسانی، پزشکی و اخلاق دینی حل میشود.
بچهها باید توسط خانوادهها تربیت شوند و بدانند از کودکی در مواجهه با هر گونه دستاندازی و آزاری «نه» بگویند. یکی از مشکلات ما این است که خانمها، کودکان و نوجوانان در لحظه مواجهه با این شرایط قادر به گفتن «نه» نیستند. چون خجالت میکشند، میترسند یا طرف در موقعیت بالایی قرار دارد و جرات مقابله ندارند. اما آموزشها به افراد اعتماد به نفس میدهد تا در برابر درخواستها، زیادهخواهیها، حرکتهای فیزیکی و تعرض واکنش نشان دهند و از خود دفاع کنند. در اولین دیدار دولت دوازدهم با مقام معظم رهبری، ایشان به موضوع خشونت علیه زنان اشاره کردند آنهم به عنوان یک واقعه تاسفباری که در برخی خانوادهها رخ میدهد و تاکید کردند «دنبال قانونی بروید که مانع این کار شود و خانمها در داخل خانه آسیب نبینند.» و حتی یک روایت هم فرموده و گفتند: «خانمی برای مقابله با این موضوع به آموزش رزمی روی آورد و توانسته در برابر ضرب و شتم غیرانسانی همسرش ایستادگی کند و مانع ادامه این روند شود. وقتی با فرهنگسازی و اصلاح قانون زمینه ایجاد نشود این بهترین راه است.» آیت الله فاطمینیا هم تاکید میکردند: «خشونت کلامی، رفتاری و فیزیکی برعلیه زنان برکت را از خانواده میبرد.» در جامعهای که اخلاقیات اضمحلال پیدا کرده و برکت از جامعه میرود و با یکسری رفتارهای مذهبی نمیتوان این خشونتها را جبران کرد.
آیا برداشت جامعهی ما از مفهوم تجاوز و تعرض درست است ایرادهایی در تعریف همین مفاهیم داریم؟ کم نیستند افرادی که فکر میکنند در خانه و با خانواده خود میتوانند هر نوع رفتاری داشته باشند. در حالی که در کشورهای دیگر این رفتارها تعرض به حقوق خانواده محسوب میشود.
به نکته خوبی اشاره کردید. ما در تعاریف مشکل داریم و در اولین بخش لایحه حفظ کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت که تعاریفی ارائه کرده است و دقیقا زوایای روانشناختی، پزشکی، فقهی این تعاریف را مشخص کرده است. اگر یادتان باشد در آن دوران خبر بدی درباره «رومینا» رسانهای شد. هر چند که شواهد حاکی بر این است که برخی از حوادث خبری نمیشود چون خانواده اجازه نمیدهد. بعد رومینا، سال گذشته اتفاق دیگری در خوزستان رخ داد و بحث کشتن زن به دلیل اتهامات و انگارههای ناموسی بود. قتل رومینا اینقدر فجیع بود که به فاصله چند هفته با حقوقدانان و متخصصان لایحهای به نام او برای تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند تهیه کردیم. قوهقضائیه روی این لایحه تغییراتی اعمال کرد که از قوت آن کاست اما سعی کردیم این لایحه سریع آماده شود تا واکنش متناسبی نسبت به این حرکت فجیع باشد. این لایحه هم در مجلس متوقف شده است. وقتی جامعه نیاز به این قوانین دارد فکر نمیکنم نمایندگان مجلس موافق چنین فجایعی در جامعه باشند.
از کجا میدانید شاید موافق باشند.
امیدوارم که اینطور نباشد. امیدوارم نمایندگان مجلس نسبت به جامعه شناخت داشته باشند و مثل مقام معظم رهبری در مورد این موضوعات فکر کنند.
اکثریت مطلق مجلس مردان هستند و شاید منافع آنها در این باشد که حقوق خود را از دست ندهند.
قرار نیست نمایندگان براساس منافع فردی خودشان به مسئله نگاه کند، آنها باید مسئله مردم و آنچه که شرع حکم کرده را بررسی کنند. اگر هنوز قرار است جامعه اسلامی داشته باشیم، نمیتوانیم در بعضی از زمینهها مانند موضوع حجاب اینقدر سختگیری کنیم، ضابطه بگذاریم، دوربین نصب کنیم، بروند وزرا و ماشینشان بخوابد، جریمه بدهند اما در موضوعاتی که ابعاد روانی سنگینی برای جامعه دارد، سختگیری نکنیم. فقط شعار میدهیم یا قرار است این موضوعات در سیاستگذاری، قوانین و به مرحله عملیاتی وارد شود؟ من امیدوارم نمایندگان درباره این مسئله حساسیت داشته باشند. لایحه حفظ کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت یک لایحه کارشناسی بود که آقای رئیسی آن را تایید کرده است.
«می_تو» باید بدون ذکر نام روایتگر آزارها باشد تا مورد بررسی قرار گیرد. اما برخی گفتند نهادهایی مانند خانه سینما که موظف به بررسی این ادعاها هستند، درست به پروندهها رسیدگی نکردهاند و به دلیل کم بودن یا نبودن سند و مدرک احتمال دارد با خاطیان برخورد نشود. با این شرایط آیا نقش قضات پررنگ میشود؟
نهادهای قانونی و صنفی باید از حقوق اعضای خود دفاع کنند. اگر نهادهای صنفی مانند خانه سینما یا ورزش (به ویژه در حوزه کودکان) یا دیگر نهادها نتوانند از حقوق اعضای خود دفاع کنند، افراد باید به قوه قضائیه مراجعه و با قوانین فعلی از خود دفاع کنند. با وجود محدودیتهای قوانین فعلی و ادامهدار و فعال شدن مسئله احتمال دارد موضوع به سوی رسانهها و اخبار میرود. رسانهای شدن نام افراد راه درستی نیست اما انتهای خط است و فردی که نتوانسته از هیچ ابزار قانونی و نهادهای رسمی عدالت را پیش ببرد و از حق خود دفاع کند، به این راه روی میآورد. مقابله با آزارها حقوق شهروندی و انسانی است اگر از زاویه دینی هم به آن نگاه کنیم یک تکلیف شرعی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر است. چه منکری بالاتر از این در جامعه دینی وجود دارد؟ متاسفانه نهی از منکر به کلیشههایی محدود شده ولی وقتی به این موضوعات میرسد سکوت میکنیم و برخی عقب میکشند. چرا نهادها امر به معروف و نهی از منکر به جای این که با زاویه شماتت و گاهی تمسخر به این موضوعات بپردازند، راه حل ارائه نمیکنند.
آزارها در سینما هم مانند دیگر صنفها اتفاق میافتد اما به نظر میرسد توجه بیش از حد آن توسط برخی رسانهها برای نابودی نهاد سینماست.
کاملا درست میگویید. در حالی حملات و هجمهها سلبریتیها را نشانه گرفته که سبک زندگی و رفتارشان شناخته شده است. اگر مسئلهای در این حوزه مطرح میشود، برخی از درد و مشکلی حرف میزنند اول از همه باید صنف سینما به این موضوع رسیدگی کند. شکایتهایی با موضوع آزار و اذیت در صنفهای دیگر وجود دارد و به حوزه سینما مختص نیست. بازیگران و مسئولان این حوزه نیز به دلیل نوع مسائل موجود در سینما باید مراقبت بیشتر کنند و در چارچوب و شئونات اخلاقی، انسانی و دینی رفتار کنند. از این جهت تمام جنبهها را نام بردم که اگر کسی دیندار هم نباشد باید شئونات حقوق شهروندی و حقوق بشری را رعایت کند. افراد باید بدانند که نمیتوانند به راحتی از موقعیت خود سوءاستفاده کنند و بهره ببرند. این اتفاقات ممکن است در هر حوزه و عرصهای رخ دهد و بنابراین باید افراد از خود مراقبت کنند و از سوی دیگر آموزشهای لازم به جامعه داده شود.
آیا جریانهای خاصی این موضوع را به سمت سینما هدایت میکنند؟ چرا به موضوعاتی مانند سعید طوسی که اختلاف سن زیادی وجود داشت اینقدر نپرداختند اما در سینما درباره آدمهای بزرگسال به این اندازه جنجال میشود؟
این موضوع سیاسی و تخریب سلبریتی و سینماگران است و اصلا اجازه ندادند موضوع سعید طوسی باز و مسئله درست مطرح شود. اما این موضوعات در تمامی صنفها وجود دارد حتی اینطور نیست که فکر کنید در صنفهای مذهبی ما این مسائل وجود ندارد. متاسفانه در صنفهای مذهبی هم وجود دارد. اما این آزار و اذیتها در قشر تحصیلکرده کمتر است و این معضل به مهارت و آموزشهایی که در شئونات مهارتهای خوب زیستن، رعایت حقوق دیگران، «نه» گفتن و… بستگی دارد. اگر فردی به رفتار خودش مسلط نباشد دچار آسیب میشود و اگر فرد مقابل او هم قدرت نه گفتن و اعتماد به نفس لازم را نداشته و آموزش ندیده باشد ممکن است دچار کج فهمی شود.
این کج فهمی در افراد کم سن و سال بیشتر است و اصلا متوجه نمیشود احتمال دارد که چه اتفاقی برای او رخ دهد اما بعد از فاجعه متوجه میشود که چقدر آسیبدیده و این آسیب روی تمام زندگی او تاثیر میگذارد. باید شئونات روابط جنسی را در جامعه تعریف کرده و اجازه نداد که روابط افسارگسیخته رواج پیدا کند. منشا بخش مهمی از آثار روانی، بهداشتی، بیماریها، سقط جنین و… ناآگاهی است و تا زمانی که آگاهی و آموزش و تربیت لازم در رابطه با این موضوع ارائه ندهید نمیتوانید هیچ انتظاری داشته باشید. فکر میکنید افراد جامعه آموزش نمیبینند؟ آموزش میبینند اما آموزشهای غلط و اطلاعات نادرست از طریق شبکهها و گروههای همسالان به جامعه داده میشود.
با توجه به جامعه سنتی و مذهبی ایران، جنبش «می_تو» در کشور با موانعی مطرح است. پیشنهادی دارید که چارچوب و قالبی بومی به این جنبش ببخشد و زنان ایرانی راحتتر بتوانند در آن حضور پیدا کنند؟
ما یک جامعه سنتی و مذهبی و یک جامعه جوان رو به جلو داریم. جامعه سنتی باید برای حفظ ارزشهای خود به سمت آینده حرکت کند و نمیتواند در گذشته بماند. تعالیم دینی ما از پویایی برخوردار است. تعالیم فرهنگی ما هم این قدرت را دارد که برای آینده افقگشایی کند. ولی متاسفانه نهادهای فرهنگی و دینی چنین ظرفیتهایی را از خودشان نشان ندادهاند. مثال آن هم سند تربیت جنسی بود که دولت دوازدهم آن را تا سطح شورایعالی فرهنگی پیش برد و آماده بود که پس از تصویب این سیاست، آموزشهای درستی به خانوادهها و در مدارس ارائه کند تا این مسئله از سطح آموزشهای بنیادین ساماندهی و مهارتهای زندگی و خوب زیستن آموزش داده شود. اما وقتی عدهای جلوی این آموزشها را به عنوان سنت و ارزشها میگیرند، متوجه نیستند که کارشان ضد ارزش و ضد سنت است. این افراد باید متوجه شوند که دنیا در حال تغییر است و نمیتوانند همپای این تغییرات و نیازهای جامعه حرکت کنند. آنها نمیدانند که نمیتوانند روی این موضوعات چشم ببندند و بگویند ما فقط برای خودمان فکر میکنیم، سرود میسازیم و کار میکنیم. آنها باید کل جامعه را ببینند.
پیشنهاد مشخص من این است که انجمنهای صنفی مثل خانه سینما به این موضوع ورود کرده و یکسری آموزش و چارچوبهایی را برای این موضوع در نظر بگیرند. البته باید این چارچوبها با ارزشهای فرهنگی، ملی و دینی کشور سازگار باشد و صنفهایی مانند خانه سینما، صنفهای ورزشی و… پیشگام شوند و چنین دستورالعمل و چشماندازی را در حوزههای اخلاقی تعریف کنند. تشکلهای صنفی خبرنگاران نیز در آموزشهای دیگر به ویژه آموزشهای دینی چارچوبهایی را به صورت علنی مشخص و اعلام کند. چنین اقداماتی نشان میدهد تشکلهای صنفی برای حل معضلات ارزش قائل هستند. باید بخش غیردولتی و صنفی وارد این موضوعات شوند چون منفعت و بقای آنها در این اقدامات است؛ با دادن آموزشها میتوانند علاوه بر جلب اعتماد مردم، در راستای استیفای حق اعضای خود قدم بردارند.
بیتفاوتی، اتهامزدنی و مالهکشی نتیجه نمیدهد چون برای مدتی موضوعی را ساکت میکند ولی آن مشکل از جای دیگری و با شرایط بدتر و عوارض و تبعات بیشتر سرباز میزند و تعداد زیادی به افسردگی، مواد مخدر و… روی میآورند. در روابط مشکلاتی وجود دارد که روابط افراد را دچار اختلال کرده است و باعث شده که افراد حقوق و عزت نفس همدیگر را پایمال کرده و به روح و روان یکدیگر آسیب زنند. باز کردن مسئله بدون اتهامزنی و در چارچوب اخلاق، داشتن منشور و گفتوگو بهترین راهحل مشکلات موجود در روابط است. برای حل مشکل نباید به نام فرد توجه شود، بلکه باید به نوع رفتار، روابط، اصول و چارچوبهای موجود پرداخته شود. پیشنهاد میکنم جامعه صنفی از فرصت پیشآمده برای آموزش و احقاق حقوق اعضای خود استفاده کند. از سوی دیگر جامعه رسانه به جای ورود به عرصه اتهامزنی، سعی کند چارچوب اخلاقی را حفظ کند تا علاوه بر طرح مسئله، شرایط برای بسته شدن فضای جامعه به وجود نیاید و دهان کسانی که مسئله را مطرح میکنند بسته نشود.
منبع: انصاف نیوز