غروب سهشنبه برای فوتبال ایران خاکستری بود!
وقتی یک مشکل در دو مقطع سنی کاملاً مجزا وجود داشته باشد باید برای حل آن سراغ ریشههای فرهنگی رفت.
بعد از ظهر سهشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ در حافظه تاریخ فوتبال ما ثبت شده است. سالگرد بازی مقابل انگلستان در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر که سنگینترین شکست دهههای اخیر فوتبال ما رقم خورد.در یک روز و در دو گوشه آسیا دو تیم ملی اول و آخر ما به لحاظ سنی - یعنی نوجوانان به عنوان نخستین رده پایه و بزرگسالان به عنوان آخرین سطح از تیم ملی - به مصاف رقبای خود رفتند. یکی در جام جهانی و دیگری در مسیر رسیدن به جام جهانی!هر دو تیم ملی ما گل اول بازی را زدند و هر دو مسابقه مساوی شد. در جام جهانی چون بازی در مرحله حذفی بود به ضیافت پنالتیها رفتیم و مراکش به دور بعد صعود کرد، در تاشکند اما بازی ۲ -۲ مساوی شد.
حالا نوبت کارشناسان است که عملکرد و نتیجه دو تیم ملی را بررسی کنند. وقتی در دو مقطع سنی متفاوت از یک ناحیه ضربه میخوریم یعنی حتماً مشکل ریشه در فرهنگ بازیکنان دارد. در فوتبال به نیمه دوم «نیمه مربیان» میگویند و ما در هر دو بازی نیمه مربیان را باختیم و بدتر از نتیجه نوع نمایش بازیکنان ما بود، آنها فقط به دنبال حریف میدویدند و مراکش و ازبکستان حاکم مطلق توپ و میدان بودند. اگر بازی در تاشکند را به حساب تماشاگران و جو ورزشگاه بگذاریم، در اندونزی هیچ سهمی خارج از مستطیل سبز نباید برای نتیجه قائل بود.اما همه آنچه که ما میخواهیم بگوییم را امیر قلعه نویی در کنفرانس بعد بازی خود به زبان آورد: «بازیکنان تیم ملی ایران فوتبال را یک نیمه دیدند وفکر کردند در نیمه دوم بازی تمام شده است. در صورتی که ازبکستانیها در نیمه دوم با قلبشان بازی کردند و ما در زمین راه رفتیم. این بازی درس بزرگی برای ما بود. فوتبال مثل زندگی است، اول تنبیه میکند و بعد درس میدهد. از این بازی درس بزرگی برای جام ملتها گرفتیم که اسمها در زمین بازی نمیکنند. تیمی برنده است که با قلبش بازی کند.»گفتن حقیقت قدم اول برای رسیدن به راهکار است، «تا نگرید طفل، کی نوشد لبن» تا ما نپذیریم که ایراد و ضعفی داریم هرگز به دنبال رفع مشکل نمیرویم. پس این نقطه مثبت جای امیدواری دارد که مربی تیم ملی قبول دارد ضعف داریم.
بازیکنان بزرگ ما ستارههای اروپایی و لژیونر ما هم بلد نیستند حفظ نتیجه کنند. حتی با وجود تعویضهای سرمربی و دفاعی کردن بازی ما دو گل از ازبکستان خوردیم! وقتی تیم بزرگسالان ما چنین مشکلی دارد دیگر حرجی بر نوجوانان نیست.این یک ضعف فرهنگی در میان بازیکنان ماست که خیلی زود اشباع میشوند و کار را تمام شده فرض میکنند. خوردن گل بعد از دقیقه ۹۰ تنها به دلیل ضعف جسمانی نیست.کافیست نگاه کنید به عملکرد کشتیگیران ما به عنوان پرمدالترین ورزش کشور که تا قبل از ظهور «حمید سوریان» و «حسن یزدانی» رسیدن به فینال و گرفتن مدال غایت آرزوی ورزشکاران ما بود. این دو نفر فرهنگ جدیدی آوردند که کار با مدال طلا تمام میشود و نباید راضی به سکو و مدال بود.با یک مرور ساده به تاریخ ورزش ایران متوجه میشوید که راضی شدن به حداقل، مشکل فرهنگی همه ماست. تا این مشکل حل نشود فوتبال ما باز هم نتیجه را از دست میدهد.