تاج و مسوولیتهایی که باید بپذیرد!
رئیس فدراسیون با سوالهای مهمی روبرو است که به آنها پاسخ نداده است.
به گزارش منیبان، انتخاب مارک ویلموتس به عنوان سرمربی تیم ملی را می توان یکی از فجایع تاریخی فوتبال ایران دانست، اقدامی که ایران را تا آستانه از دست دادن جام جهانی 2022 پیش برد و میلیاردها تومان هم هزینه روی دست کشور گذاشت. این انتخاب فاجعهبار باعث شد تا مهدی تاج هم از ریاست فدراسیون فوتبال کنارهگیری کند. هیچکس انتظار نداشت بعد از آن فاجعه، تاج دوباره به فوتبال برگردد، یک شعبدهبازی عجیب اما این مدیر باتجربه را در آستانه جام جهانی روی صندلی ریاست نشاند.
تغییرات بدون نتیجه در تیم ملی
تاج که با وعده نتیجهگیری در جام جهانی به ساختمان فدراسیون بازگشت، در اولین اقدام دراگان اسکوچیچی که به خوبی موفق شده بود ایران را از صعود نکردن از جام جهانی فراری دهد را از کار برکنار کرد و کارلوس کیروش را برگرداند. تاج پس از جام جهانی هم برای تیم ملی یک تصمیم دیگر گرفت. امیر قلعهنویی جانشین کارلوس کیروش شد. نتیجه این دو تصمیم مهدی تاج این بود؛ نتایج ضعیف در جام جهانی و قهرمان نشدن در جام ملتهای آسیا. رئیس فدراسیون پیش از این هدف ایران را در جام جهانی نتایج آبرومند بهویژه مقابل انگلیس و آمریکا و در جام ملتها رسیدن به فینال ترسیم کرده بود. آیا تاج نباید مسوولیت تصمیمهای خود را بپذیرد؟ فدراسیون فوتبال در اهداف خود برای تیم ملی موفق نبوده و در صحبتهای تاج نشانهای از بر دوش گرفتن مسوولیت انتخابهایش در این مدت دیده نمیشود. از نتایج نهچندان مطلوب تیم امید و جوانان هم نباید غافل شد.
پاسخ ندادن به ابهامات پیرامون هیات رئیسه
یکی از ابهاماتی که در این مدت پیرامون فدراسیون فوتبال وجود داشته، عملکرد اعضای هیات رئیسه است. این هیات رئیسه حدود دو سال پیش در اقدامی حیرتانگیز علی شهابالدین عزیزیخادم کودتا کرد و زمینه بازگشت باورنکردنی مهدی تاج پیش آمد. در دو مقطع جام جهانی و جام ملتها درباره پاداشهای هنگفت اعضای هیات رئیسه و اقامت طولانی مدت آنها در دوحه اخباری منتشر شد و هیچگونه پاسخگویی در اینباره دیده نشد. آیا این پاداشها، دستمزد آن اقدام دو سال پیش است؟ اگر اینگونه نیست باید فدراسیون به صورت شفاف درباره پاداش و سفر اعضای هیات رئیسه توضیح داد.
سفر اعضای هیات رئیسه به قطر تنها سوال روبروی فدراسیون فوتبال نیست. در روزهای اخیر بارها عنوان شد که بخشی از تماشاگران ایران حاضر در ورزشگاه های دوحه، تماشاگر عادی نبودند بلکه اعضای سازمانهای مختلف بودند. آیا نباید فدراسیون فوتبال در این باره روشنگری کند؟ این تماشاگران با بودجه شخصی به دوحه رفتهاند یا از بودجه دولتی بودجه سفر و اقامت آنها تامین شده است؟ اعزام این افراد اگر با بودجه دولتی بوده سازوکار گزینش آنها چه بوده و چرا فلان کارگر، کارمند یا معلم به دوحه فرستاده نشده است؟ فدراسیون فوتبال ظاهرا فعلا قصد ندارد به این سوالهای مهم جواب دهد.