استقلال مقابل نساجی؛ هزارتوی تناقض!
طلسم استقلال در لیگ برتر در باختن نشکست اما آبیها در سومین حمله به هفتمین برد پیاپی هم ناکام ماندند.
به گزارش منیبان، حالا باید نام فرهاد مجیدی را هم کنار منصور پورحیدری و آندرهآ استراماچونی نوشت که نتوانستهاند به رکورد رایکوف در دومین دوره لیگ تخت جمشید برسند.
* نمایش بهتر و نتیجه کمتر
استقلال نسبت به بازیهای قبلیاش، برابر نساجی نمایش بهتری داشت. تیم مجیدی در این بازی، مالکیت توپ کمتری نسبت به میزبانش داشت ولی هم بیشتر شوت زد، هم امید گل بیشتری داشت و هم ضربات داخل چارچوبش، کمیتی بالاتر از رقیب داشت و حالا این سوال که چرا استقلال وقتی نمایش بهتری دارد و امید گل بیشتری خلق میکند اما نتیجه نمیگیرد مطرح می شود. در این 20 هفته، اگر بخواهیم 2 بازی برتر تیم مجیدی را انتخاب کنیم، باید به سراغ نمایش نیم فصل اول برابر صنعت نفت و همین بازی با نساجی برویم؛ و دقیقا استقلال همین 2 بازی را نبرد و 4 امتیاز از دست داد
* ژستد باشد یا نباشد؟
بعد از بازی با نساجی، انتقادات از شماره 39 به بالاترین حد خودش رسید. رودی ژستد در این بازی، چند موقعیت بسیار خوب را از دست داد و حتی نحوه ضربه زدنش به توپ باعث شد این سوال ایجاد شود که آیا این، همان ژستدی است که در لیگ برتر جزیره بازی کرده است؟ ژستد آشکارا برای ضربه زدن با پا دچار مشکل است و این موضوع را در بازیهای قبلی هم نشان داده بود. او برابر نساجی حتی با ضربه سر هم نتوانست حقیقی را ناکام کند. اما بعد از بیرون رفتن او، استقلال دیگر صاحب موقعیتی جدی نشد که ربط مستقیم با حضور او دارد. بودن ژستد، توان استقلال بخصوص در نبردهای هوایی را در یک سوم دفاعی رقبا بالا میبرد و نبودش، تیم مجیدی را کاملا خلع سلاح میکند. این جمله شاید منتقدان ژستد را ناراحت کند اما این یک واقعیت است.
* 3 دفاع یا 4 دفاع؟
سیستم 4 دفاعی برای بازی با فجر و دوباره برگشتن به بازی با 3 مدافع برای رویارویی با نساجی، تفاوت این دو نوع آرایش، بازی کردن یا نکردن آمانوف است. و بدون این هافبک ازبک، استقلال در یک سوم دفاعی رقبا فاقد مهرهای استاندارد میشود. آمانوف اما برای دیده شدن بسان بازی با فجر، نیاز به بازیکنان کناری دارد. به ژستد که بجنگد، توپ برساند و فضا بسازد و به یامگا که با سرعتش روی خطوط طولی حرکت کند. دیگر تفاوت بازی با این دو سیستم، روزبه چشمی است. این درست که استقلال در 3 بازی آخرش با حضور شماره 6 در نقش سیاوش یزدانی، کلینشیت کرده ولی نوع بازی چشمی، به هیچ عنوان آرامشبخش نیست. در هر 3 بازی، صحنههایی هست که چشمی به عنوان آخرین مرد خط دفاعی در همان استارت اولیه از مهاجم حریف عقب افتاده است و این اتفاق، ریسک باز شدن دروازه حسینی را بالا و بالاتر میبرد. نکته ای که در بازی گذشته حسابی به چشم آمد.
* با حسینزاده یا بدون حسینزاده؟
فرهاد مجیدی تا اطلاع ثانوی بعید است دست از بازی دادن همیشگی به حسینزاده بکشد و شاید همین اطمینان از حضور ثابت در ترکیب، باعث شده اعتماد به نفس شماره 99 بالاتر رفته و روی نوع بازیاش تاثیر بگذارد. حسینزاده هنوز هم پاسهای کاتبک را کنترل و سپس اقدام به شوتزنی میکند و همین اتلاف زمان چند ثانیهای، هم تعداد مدافعان روبرویش را بیشتر میکند و هم ریسک خطرناک بودن توپ را پایین میآورد. خود این بازیکن در برنامه «شبهای فوتبالی» مدعی شد فرهاد مجیدی اصرار دارد در اینگونه مواقع، بازیکنان بدون کنترل توپ و سرضرب، ضرباتشان را بزنند. حسینزاده به واسطه جوانیاش در دقایقی از بازی کاملا محو شده و باید به دنبالش گشت. در یک سری از دقایق و بخصوص در حملات هم، حس همکاری را ندارد و بیشتر به خودش فکر میکند. این موارد را باید کادر فنی به او تذکر بدهد. استقلال در تاریخش بازیکنی مثل علیرضا اکبرپور داشت که بیشتر از اینکه خودش گل بزند، پاس گل می داد و کاملا فداکارانه برای استقلال بازی می کرد. بد نیست فرهاد مجیدی، ویدیوهای گلها و پاس گلهای اکبرپور را به حسین زاده نشان بدهد. فرهاد مجیدی گلهای زیادی را با پاس گل علیرضا اکبرپور به ثمر رسانده است.
* شناخت کامل یا همچنان ناقص؟
کادر فنی استقلال بعد از 20 بازی در این فصل، شناخت کافی و لازم روی ترکیب اصلی و بازیکنانش پیدا کرده است؟ جواب این سوال مثبت بود تا زمانی که یزدانی و مرادمند بودند ولی حالا در ثلث سوم و تعیینکننده فصل، مجیدی و همکارانش باید با سعی و خطا به بهینهترین ترکیب ممکن برسند؟ به اینکه 3 دفاع، ریسک کمتری برای دروازه دارد یا بازی با 4 مدافع؟ و کدام یک از این دو حالت برای بازی هجومی، بهتر است؟ به اینکه حسینزاده و آمانوف میتوانند کنار هم بازی کنند یا باید فقط یک نفرشان در زمین باشد؟ به اینکه مثلث هجومی استقلال که حالا گزینههای بیشتری دارد، چطور باید تشکیل شود و چگونه باید در جریان بازی با تعویض، تغییر کند؟