جبروت جلال؛ ثابت کرد سن فقط یک عدد است!
با جمله "من این حسینی رو می خواستم نه اون حسینی رو" از زبان علی پروین معروف شد و سری توی سرها درآورد. انگار یه صخره نفوذناپذیر نشان می داد که یا توپ باید رد می شد یا بازیکن!
به گزارش منیبان، اوایل لیگبرتر که حال ملوان خوب نبود در خط دفاعش مطرح شد و سال ۸۵ به سایپا پیوست. نافش را از همان اول با قهرمانی بسته بودند. با سایپای دایی قهرمان لیگ برتر و به سورپرایز قلعه نویی در مالزی بدل شد. با کی روش یک جام جهانی رفت و یک جام جهانی را هم تا آستانه اش.دوران طولانی حضورش در تیم ملی هم از همان سالها شروع شد و خیلی زود به جمع باشگاه صدتاییها پیوست.سه فصل رویایی با سپاهان قلعه نویی و کرانچار داشت و در قهرمانی با سپاهان هتتریک کرد. اوایل دهه نود دوباره راهی پایتخت شد و این بار لباس سرخ پرسپولیس را پوشید. دو سال اولش در پرسپولیس سهمی از جام نداشت و طلبش را که از رحیمی مدیرعامل وقت پرسپولیس گرفت راهی قطر شد تا یک سال دور از فوتبال ایران باشد.
برگشتش به تهران با نه بزرگ برانکو همراه بود که شاید تنها اشتباه برانکو در دوران حضورش در پرسپولیس بود. یک سال نفت و بعدش بازگشت باشکوه به پرسپولیس که با درو کردن جامها همراه بود. پنج قهرمانی پیاپی که سید بازیگر نقش اصلی همه قهرمانیها بود. یک قصه تکراری که هر اردیبهشت با بالابردن جام همراه میشد و یک فریاد از سر خوشحالی و عطشی که انگار قرار نبود تمام شود.بالارفتن سن یک قصه تلخ برای همه قهرمانهاست. موهای کم پشتی که کمکم سفید میشد و لحظه بازنشستگی را یادآوری میکرد.
فوتبال ایران حالا حالاها مثل سیدجلال را به خودش نخواهد دید. کسی که دو دهه در اوج بودن را تجربه کند و آقای رکوردها باشد. حرفهایها همیشه اینگونهاند. همیشه مراقب خودشان هستند و سیدجلال در تمام این سالها ثابت کرد سن فقط یک عدد است. کسی که در دهه چهارم زندگی تازه شروع کرد به درو کردن چیزهایی که کاشته بود.دنیای پرسپولیس بعد از سیدجلال دنیای ترسناکی به نظر میرسد. پرسپولیس دیگر یک کاپیتان تمام عیار و یک رهبر بزرگ را در زمین ندارد و قرار است تا سیدجلال روی نیمکت کنار یحیی بنشیند و تجربه بیاندوزد برای فصول بعد که شاید در تیمی سرمربی شد. شاید در همین پرسپولیس!