- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
قاتل: آن مرد غریبه را در خانه دیدم!
کیفرخواست علیه مردی که مربی بدنسازی را در پی رابطه با همسرش به قتل رسانده بود، صادر شد و این مرد به زودی در دادگاه کیفری محاکمه میشود.
به گزارش منیبان؛ متهم پرونده که مدعی است قرار بود از همسرش جدا شود بعد از اینکه وارد خانه شد و مرد غریبه را دید، او را با ضربات چاقو به قتل رساند.
پنجم مرداد یک سال پیش مردی به نام س.س به ماموران پلیس ملارد کرج مراجعه و اعتراف کرد جوانی را به قتل رسانده است. این مرد گفت، نمیداند مقتول کیست و او را در خانهاش دیده است.
مرد بازداشت شد و پلیس به خانه او رفت تا صحنه قتل را بررسی کند. گفتههای شاهدان پرونده نشان داد مقتول، جوانی 28 ساله به نام س.س بوده و چند ماهی است که در غیاب س.س به خانه او رفتوآمد میکند و با -همسر وی- رابطه دارد.
س.س در بازجوییها گفت: یک سال بود که با همسرم هیچ رابطهای نداشتیم و نمیتوانستیم همدیگر را تحمل کنیم به همین دلیل هم قرار شد توافقی از هم جدا شویم و دادخواست طلاق را دادیم و منتظر نوبت دادگاه بودیم. همسرم هنوز در خانه من زندگی میکرد و پیش سه فرزندم بود. آن شب من سرکار بودم اما از همکارم خواستم نیمساعت جای من باشد تا به پمپ گاز بروم. دلشوره عجیبی داشتم و فکر میکردم در خانهام اتفاقی افتادهاست. خیلی حالم بدبود. تصمیم گرفتم به خانه بروم و سری به خانوادهام بزنم. وقتی رسیدم، دیدم پسر بزرگم نیما خیلی مضطرب است و بریدهبریده حرف میزند چیزی به من نگفت، وارد خانه که شدم زنم سرم داد زد که این چه وقت خانه آمدن است.
متهم ادامه داد: شک کردم و فهمیدم اتفاقی افتادهاست. من یک دختر و پسر دیگر هم دارم که زنم گفت آنها خواب هستند. متوجه شدم چراغ حمام روشن است. در حمام را باز کردم و دیدم مردی غریبه در حال پوشیدن لباسهایش است. فوری به آشپزخانه رفتم و یک چاقو برداشتم و چند ضربه به آن مرد زدم. بعد زنم را به باد کتک گرفتم. من اصلا آن مرد را نمیشناختم و نمیدانستم چرا به خانهام آمده است.
به دستور بازپرس، همسر س.س هم بازجویی شد. او گفت: شوهرم مرد بداخلاقی بود و ما از همان ابتدا که با هم ازدواج کردیم، اختلاف داشتیم اما مشکل این بود که هنوز یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که دخترمان به دنیا آمد و یک سال بعد هم پسرم نیما به دنیا آمد و به خاطر این دو بچه، ما همدیگر را تحمل میکردیم 10 سال گذشت در حالیکه نمیخواستیم بچهدار شویم صاحب یک پسر دیگر شدیم به هر حال، وجود سه بچه هم نتوانست کاری کند که ما بتوانیم با هم خوب باشیم و زندگی آرامی داشتهباشیم تا اینکه یک سال پیش، بعد از درگیریهایی که با شوهرم داشتم برای جدایی تصمیم نهایی را گرفتم و با مربی بدنسازی پسرم آشنا شدم. د.الف مرد جوان و خوبی بود. او خیلی مهربان بود و با رفتارهایش توانست نیما را خیلی به خودش نزدیک کند. نیما همیشه دوست داشت پدری مهربان داشته باشد و هرکس که به او کمی محبت میکرد جای پدرش را در دل او میگرفت.
او در مورد اینکه رابطهای هم با د.الف داشته است یا نه گفت: آن شب هیچ رابطهای با آرش نداشتم اما قبل از آن چند بار به لج شوهرم با او رابطه برقرار کردم.
ادعای این زن از سوی فرزندانش هم تایید شد. آنها گفتند پدرشان آدم بداخلاقی است و مادرشان را خیلی اذیت میکرد. پسر به پلیس گفت: روز حادثه پدرم حالت عادی نداشت مثل دیوانهها شدهبود او مرد را با چاقو زد و آنقدر سریع این کار را کرد که ما نتوانستیم جلو او را بگیریم بعد به سراغ مادرم رفت و مادرم را تاجایی که میتوانست کتک زد او همیشه مادرم را کتک میزد. سر چیزهای کوچک بهانه میگرفت و او را میزد. به جز مادرم ما هم از دست کارهای پدرم خسته شدهبودیم و راضی بودیم آنها از هم جدا شوند.
با توجه به گفتههای متهم و شاهدان صحنه قتل بازسازی و بعد از صدور قرار مجرمیت از سوی بازپرس کیفرخواست علیه متهم صادر شد.
این در حالیاست که خانواده س.س هم برای متهم درخواست قصاص کردهاند. همچنین پرونده رابطه نامشروع زن با د.الف هم برای رسیدگی به همراه پرونده قتل به دست س.س برای رسیدگی به دادگاه کیفریاستان البرز فرستاده شده است. متهمان بهزودی در دادگاه کیفریاستان البرز و در حضور پنج قاضی محاکمه میشوند.
منبع: شرق