- آرشیو اخبار 1
- بین الملل 2
خبر هولناک برای آسیا؛ جنگ در راه است
یورو نیوز با بیان این مطلب نوشته است: از سوی دیگر، با حمله نظامی روسیه به اوکراین در ماه فوریه گذشته و شروع جنگ کلاسیک میان دو کشور همسایه، جنگ و تنش بار دیگر از کتابهای تاریخ و نظریههای سیاسی خارج و به یک امر واقعی تبدیل شد و زندگی میلیاردها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داد.
به گزارش مُنیبان، یورو نیوز با بیان این مطلب نوشته است: از سوی دیگر، با حمله نظامی روسیه به اوکراین در ماه فوریه گذشته و شروع جنگ کلاسیک میان دو کشور همسایه، جنگ و تنش بار دیگر از کتابهای تاریخ و نظریههای سیاسی خارج و به یک امر واقعی تبدیل شد و زندگی میلیاردها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داد.
برخورد نظامی احتمالی میان چین و تایوان زندگی روزمره ما را بار دیگر و به احتمال زیاد در مسیری منفی، متحول خواهد کرد.
در نگاه اول به نظر میرسد که برای چین، صرفنظر از رویکرد آمریکا، شکست دادن تایوان امری دشوار نخواهد بود. پوشیده نیست که ارتش ملی جمهوری خلق چین یکی از بزرگترین و قدرتمندترین ارتشهای دنیاست.
اما سه گزینه و سناریوی محتملی که چین در حمله به تایوان میتواند به کار ببندد، عبارتند از: محاصره تمامعیار جزیره، یورش به «کینمِن» و محاصره و جنگ تمام عیار.
در سناریوی اول چین تایوان را به محاصره خود درخواهد آورد و منتظر سقوط دولت در تایپه خواهد ماند تا تسلیم شود. در این سناریو چین سربازانش را در مجمعالجزایر ماتسو، که هم اکنون در کنترل تایوان است، مستقر خواهد کرد. مجمعالجزایر ماتسو متشکل از ۳۶ جزیره و جزیره خرد در تنگه تایوان است و پکن و تایپه بر سر مالکیت آن مناقشه دارند. مجمعالجزایر ماتسو کانون مانورهای نظامی اخیر بوده است.
سناریوی دوم: یورش به «کینمِن»
در این سناریو ارتش خلق چین ابتداء سعی خواهد کرد جزیره کینمن را در که شش کیلومتری سرزمین اصلی چین واقع شده است به تصرف خود درآورد.
سومین و آخرین سناریوی از دید خبرگزاری رویترز این است که پکن با محاصره تمام عیار از جزایر ماتسو گرفته تا دیگر مناطق، دست به محاصره سراسری و سریع تایوان خواهد زد و همزمان با قطع مسیرهای تدارکاتی با حملات هوایی و دریایی سعی در پیاده کردن سربازان در اراضی تحت کنترل تایپه خواهد کرد.
تایوان اگرچه در برابر غول و «اژدهای آسیا» جزیرهای است بس کوچک اما آنچنان هم که شاید گمان رود در برابر چینِ قدرتمند دست بسته نیست چرا که رسیدن به سواحل تایوان برای چین چندان هم آسان نخواهد بود.
تایوان مدتهاست که موشکهای زمین به هوا و موشکهای ضدناو ذخیره میکند و مجهز به موشکهای کروز، مینها دریایی و توپخانههاست. علاوه بر این مهندسان تایوانی دهههاست که برای روز مبادا سنگر و تونل کندهاند.
اتحادیه اروپا، بریتانیا و آمریکا از زمان آغاز جنگ اوکراین رویهای آشتیناپذیر در قبال روسیه در پیش گرفتند. ارسال کلکسیونی از تسلیحات پیشرفته، اعزام مستشاران نظامی، آموزش نظامیان اوکراینی در کمپهای ناتو و کمکهای مالی سخاوتمندانه به کییف، ارتش و شبهنظامیان اوکراین را بهشدت تقویت کرده و مانع از پیشروی نیروهای روسی در بسیاری از جبههها شده است.
کمکهای گشاده دستانه در حالی به سوی کییف سرازیر میشود که بسیاری از شهروندان اروپا، سنگینی بار مالی جنگ را از قیمت سوخت خودرو گرفته تا قبضهای نجومی برق و گاز بر دوش خود احساس میکنند.
ایالات متحده آمریکا و به درجه کمتر اتحادیه اروپا و بریتانیا بارها اعلام کردهاند که با هرگونه حمله نظامی جمهوری خلق چین به تایوان مخالفند. معلوم نیست آیا در صورت بروز جنگ، اقتصاد غرب و همپیمانان منطقهای آن در شرق آسیا، از جمله ژاپن و کره جنوبی توان تحمیل و تحمل هزینههای جدید رکود و تورم همزمان را دارد یا نه؟ همزمان توانایی رویارویی اقتصاد بزرگ چین با تحریمهای همهجانبه جهانی، مانند روسیه، پرسشبرانگیز است.
اگر ایالات متحده آمریکا به حمایت از تایوان وارد میدان جنگ با چین نشود یا متحدان منطقهای خود را برخلاف ماجرای اوکراین برای حمایت از تایوان بسیج نکند، احتمال اشغال فوری «جمهوری چین» از سوی ارتش آزادیبخش چین بسیار بالا است.
"جمهوری چین" نام دولتی بود که در سال ۱۹۱۲ میلادی در سرزمین اصلی چین تأسیس شد و اعضای آن با از دست دادن قدرت در جنگ داخلی چین در سال ۱۹۴۹ میلادی به تایوان تبعید شدند.
در صورت ورود حتی غیرمستقیم ایالات متحده به جنگ یا بسیج همپیمانان کوچک و بزرگ منطقهای از فیلیپین گرفته تا ژاپن برای حمایت از تایوان، احتمال ورود به عرصه یک جنگ طولانی، مانند آنچه امروز در اوکراین میگذرد، بههیچ وجه دور از ذهن نیست.
بزرگترین عملیات نظامی تاریخ، پیاده شدن نیروهای متفقین در سواحل نرماندی فرانسه در زمان جنگ جهانی دوم است. میلیاردها نفر در سراسر جهان با روایت سینمایی آن در فیلم نجات سرباز رایان آشنا شدهاند. پیدا کردن محل مطمئن برای آن عملیات یکی از چالشهای عمده رهبران متفقین بود و با وجود آنکه صدها هزار نیرو همزمان در چند ساحل نورماندی پیدا شدند، اما مقاومت آلمان نخستین حمله بزرگ متفقین را به یک تراژدی انسانی، بهویژه برای سربازان آمریکایی و کانادایی تبدیل کرد.
یک تحلیلگر شبکه سیانان میگوید پیدا کردن ساحلی برای ورود نیروهای چینی به خاک تایوان، همین قدر مشکل است. آنطور که تحلیلگر این شبکه میگوید، تایوان تنها ۱۴ ساحل دارد که به چین امکان پیاده کردن نیرو در آنها را میدهد. تایوان همه این ساحلها را میشناسد و از آنها به خوبی دفاع میکند: هزاران سرباز تایوانی میتوانند در سنگرهای ارزان و ضدموشک، ناوهای گرانقیمت چین را زیر آتش خود بگیرند.
انی کین و دیوید ای. سینگر، تحلیلگران مسائل شرق آسیا در یادداشتی در نیویورک تایمز ساختار دفاعی تایوان را بر اساس داشتن «شمار بسیاری از تسلیحات کوچک» توصیف کردند. این استراتژی احتمالا با نام «جنگ نامتقارن» تداعی میشود؛ استراتژی داشتن قایقهای تندرو و دفاع ساحلی «چابک» با موشکهای ارزان و پرشمار به منظور مقابله با حمله نظامی.
جنگ اوکراین، معادلات تاریخی را در اروپا تغییر داد. آلمان، کشوری که از جنگ دوم تا کنون، صلحآمیزترین سیاست خارجی را در دستور کار داشت، به یکی از صادرکنندگان عمده سلاح به اوکراین تبدیل شد و بودجه نظامی خود را هم به شدت افزایش داد. در صورت حمله چین به تایوان، همین سناریو میتواند در ابعادی بهشدت گسترده تر برای دیگر دولت مغلوب جنگ جهانی دوم، یعنی ژاپن تکرار شود.
توکیو، در صورت حضور یا غیبت ایالات متحده در میدان جنگ، میتواند بزرگترین بازیگر این مخاصمه مسلحانه برای حفظ صلح و امنیت منطقه باشد. ژاپن میتواند نقش رهبری دیگر متحدان سنتی غرب در منطقه از جمله فیلیپین، اندونزی و کره جنوبی را برای مقابله با چین در پیش بگیرد.
این سناریوها، مانند دیگر احتمالات، ممکن است به واقعیت بپیوندند یا نه. اما آنچه در صورت وقوع جنگ حتمی است، کشته، زخمی و آواره شدن هزاران و بلکه میلیونها نفر است. در روزهای پیش از آغاز جنگ جهانی اول ژان ژورس، نمیانده سوسیالیست پارلمان فرانسه و رزا لوکزامبورگ، سیاستمدار کمونیست آلمانی پیشنهاد کرده بودند که برای جلوگیری از بروز فاجعه، رهبران دو کشور کشته شوند.