سناریو ترسناک زن میان‌سال برای انتقام‌گیری از شوهر

به گزارش منیبان؛ روز 29 اسفند سال گذشته مرد میان سالی با پلیس110 تماس گرفت و مدعی شد برای یکی از دوستانش حادثه ای رخ داده است. او گفت: امروز هرچه با دوستم خشایار تماس می گیرم تلفن را جواب نمی دهد. با توجه به اینکه با هم قرار داشتیم و او آدمی نبود که بی اطلاع به محل قرار نیاید، نگران شدم و به خانه اش رفتم اما در خانه را هم باز نکرد، درحالی که خودروی او مقابل خانه اش پارک است. می ترسم برای خشایار اتفاقی رخ داده باشد.

به دنبال این تماس، مأموران کلانتری و آتش نشانی راهی خانه خشایار شدند و پس از هماهنگی های قضائی درِ خانه این مرد را باز کردند. مأموران بعد از ورود به خانه خشایار در محدوده وردآورد با بدن نیمه جان خشایار درحالی که دست و پایش بسته بود، مواجه شدند و دیدند این فرد شکنجه شده است. خشایار بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و در شرایطی که وضع جسمی اش بد بود، تحت درمان قرار گرفت.

خشایار که تا چندقدمی مرگ رفته بود، با تلاش پزشکان نجات یافت و پس از بهبودی نسبی در تحقیقات به مأموران گفت: به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم، او مدتی است که من را رها کرده و همراه بچه ام به خانه پدری اش رفته و من تنها زندگی می کنم. روز حادثه داخل خانه بودم که ناگهان در باز شد و دو مرد وارد شدند. آنها دست و پایم را بستند و یکی از آنها به قصد مرگ من را کتک زد و بعد هم وسایل خانه و اسناد و مدارکم را به سرقت بردند.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و پس از انجام تحقیقات گسترده و با توجه به ورود به خانه با کلید و اطلاع مردان شکنجه گر از محل مدارک و اسناد شاکی، این احتمال مطرح شد که طراح این سرقت خشن، فردی آشناست. در ادامه تحقیقات کارآگاهان به همسر 45ساله شاکی مشکوک شدند، اما زن میان سال هر بار با صحنه سازی و ادعای دروغین سعی در تغییر مسیر تحقیقات داشت. کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت در بررسی های خود مطلع شدند همسر خشایار به نام بهنوش با مرد خلافکاری در ارتباط است. این مرد خلافکار به نام بابک جرائم زیادی در پرونده خود داشت.

مچنین مشخص شد که بهنوش حدود 150 میلیون تومان به حساب بابک در چندین تراکنش واریز کرده است. زمانی که این مدارک در مقابل بهنوش قرار گرفت، زن میان سال چاره ای جز اعتراف ندید و گفت: با شوهرم اختلاف داشتم و همین اختلاف باعث شده بود کینه او را به دل بگیرم. کینه از خشایار روز به روز بیشتر می شد و در نهایت تصمیم به انتقام گرفتم. باید فردی را استخدام می کردم که نقشه ام را اجرا می کرد. در نهایت با بابک آشنا شدم و او قبول کرد از خشایار انتقام بگیرد. از آنجایی که بابک در این مدت به من علاقه مند شده بود، تصمیم گرفته بود با شکنجه مرگ بار، خشایار را از سر راه بردارد. روز حادثه کلید خانه را به بابک دادم و او همراه دوستش به خانه رفتند و نقشه انتقام گیری را اجرا کردند.

سرهنگ کارآگاه علی فرخ پو، سرپرست پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با اعتراف بهنوش، تحقیقات برای دستگیری بابک و همدستش ادامه پیدا کرد، اما بابک که از ماجرای دستگیری بهنوش باخبر شده بود، اقدام به فرار کرد و در نهایت کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند مرد جوان و همدستش را چند روز قبل در یکی از شهرستان های اطراف تهران دستگیر کنند.

این مقام انتظامی خاطرنشان کرد: متهمان در بررسی های اولیه پلیسی به جرم خود اعتراف کردند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.