- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
پسر جوان از نامادری اش فیلم سیاه گرفت، سرش را از دست داد!
رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال ۱۴۰۰ به دنبال شکایت مردی میانسال آغاز شد . او که به پلیس آگاهی رفته بود از ناپدید شدن پسر ۲۲ ساله اش به نام فرهاد خبر داد.
به گزارش منیبان؛ رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال ۱۴۰۰ به دنبال شکایت مردی میانسال آغاز شد .
او که به پلیس آگاهی رفته بود از ناپدید شدن پسر ۲۲ ساله اش به نام فرهاد خبر داد.
او گفت :پسرم دانشجوی حقوق است . او چند روز است از خانه بیرون رفته و بازنگشته است .من همه جا را دنبال پسرم گشته ام اما اثری از او به دست نیاوردم و حالا نگران او هستم .
این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن پسر دانشجو آغاز شد تا اینکه ماموران شهرداری گونی مشکوکی را در شهرک کاروان پیدا کردند و پس از گشودن در آن با جسد مثله یک مرد جوان روبه رو شدند.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران پلیس به بررسی رد خونی پرداختند که روی زمین قرار داشت . رد خون تا چند صد متر آن طرف تر ادامه داشت و به یک خانه 3 طبقه قدیمی منتهی میشد.
شواهد نشان میداد احتمالاً قربانی در خانه قدیمی کشته و سپس جسد مثله او به خیابان منتقل شده و چندین روز از قتل گذشته است.
وقتی مأموران مقابل خانه رفتند دریافتند صاحب خانه پدر فرشاد است . این مرد به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جسد پسرش را شناسایی کرد .
به این ترتیب وی و همسر سومش به عنوان مظنون به قتل بازداشت شدند.
پدر فرشاد گفت: من سالها قبل با مادر فرشاد ازدواج کردم اما چون با هم تفاهم نداشتیم از هم جدا شدیم. مدتی بعد با زن دیگری ازدواج کردم که او نیز به خاطر بیماری فوت شد و حالا چندین سال است که با همسر سومم به نام فرنگیس ازدواج کردهام و صاحب دو فرزند هستم .من از ماجرای کشته شدن پسرم هیچ اطلاعی ندارم .فرنگیس به من گفته بود پسر من از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است
اظهارات این مرد ماموران به بازجویی از زن ۴۰ ساله پرداختند و وی پرده از جنایت فجیع و برداشت و مشخص شد شوهرش در این ماجرا دستی نداشته است.
زن جوان گفت: با اینکه چندین سال بود با پدر فرشاد ازدواج کرده بودم اما فرشاد رابطه خوبی با من نداشت .پس از مدتی متوجه شدم او به من نظر دارد و حرفهای نامربوطی به من می زند. یک روز که میخواستم همراه دختر ۱۲ ساله ام به حمام بروم در اتاق را بستم و پشت در یک میز تحریر گذاشتم . اما وقتی بازگشتم متوجه شدم فرشاد مخفیانه از پشت در از من فیلم سیاه گرفته است .میخواستم ماجرا را به شوهرم بگویم. اما آخر شب وقتی برای برداشتن گردو به طبقه سوم که اتاق فرشاد بود رفته بودم او را در حال نگاه کردن به فیلم سیاه دیدم. آنقدر عصبانی شدم که کنترل اعصابم را از دست دادم و با میله آهنی به سر فرشادد زدم و گوشی موبایلش را شکستم. سپس به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم و سر او را بریدم. من سرش را در کیسه ای در حمام نگه داشتم و سپس جسد را مثله کردم و چند روز آن را در خانه نگه داشتم. تا اینکه آن ها را در چند کیسه و گونی پیچیدم و آنها را با کمک یک مرد کارتن خواب به سر خیابان بردم.
به این ترتیب او و همسر سومش به عنوان مظنون به قتل بازداشت شدند.
پدر فرشاد گفت: من سالها قبل با مادر فرشاد ازدواج کردم اما چون با هم تفاهم نداشتیم از هم جدا شدیم. مدتی بعد با زن دیگری ازدواج کردم که او نیز به خاطر بیماری فوت شد و حالا چندین سال است که با همسر سومم به نام فرنگیس ازدواج کردهام و صاحب دو فرزند هستم .من از ماجرای کشته شدن پسرم هیچ اطلاعی ندارم .فرنگیس به من گفته بود پسر من از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.
اظهارات این مرد ماموران به بازجویی از زن ۴۰ ساله پرداختند و وی پرده از جنایت فجیع و برداشت و مشخص شد شوهرش در این ماجرا دستی نداشته است
در دادگاه
به دنبال اعترافات این زن برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
این در حالی بود که پدر فرشاد اعلام گذشت کرد و گفت از همسر سومش هیچ شکایتی ندارد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای فرنگیس اشد مجازات خواست.
سپس مادر فرشاد روبه روی قضات ایستاد و با اشاره به هوویش گفت: از وقتی پسرم گم شده بود چندبار با فرنگیس تماس گرفت و پیگیر ماجرا شدم.یک بار فرنگیس گفت امیدوارم کارهای پدر فرشاد دامن او را نگیرد.از شنیدن این حرف تعجب کردم و از او درباره علت این حرف پرسیدم اما او سکوت کرد. او و شوهر سابقم مدتها میخواستند مرا پنهان کنند و به همین خاطر به پلیس گفته بودند من مرده ام. اما پلیس مرا پیدا کرد. من از خون پسرم گذشت نمیکنم و درخواست قصاص دارم.
وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت : ما در این پرونده به پدر فرشاد هم مشکوک هستیم. او در یک سال گذشته ثروت زیادی به دست آورده و ما نمیدانیم چطور به ثروت دست پیدا کرده است. ما شک داریم او در قتل پدرش دست داشته باشد.
سپس فرنگیس پشت تریبون ایستاد و به دفاع پرداخت .
او اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. من فقط جسد را پیدا کردم و آن را به سر خیابان بردم.
او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: وقتی از محل کار به خانه برگشتم گونی مشکوکی را زیر موتور پسرم در حیاط پیدا کردم که در کنار آن رد خون قرار داشت. مادرشوهرم هم گفت نمیداند داخل گونی چه چیزی قرار دارد .من گونی را کشان کشان به سر خیابان بردم و رها کردم .دوباره هم به سر خیابان رفتم و به آن سر زدم. آخرین بار دیدم یک مامور پلیس کنار آن ایستاده. وقتی مامور پلیس در گونی را باز کرد شلوار فرهاد را دیدم و فهمیدم جسد متعلق به پسر شوهرم است. چون شلوار را خودم برای او خریده بودم.
او درباره اعترافات قبلی اش در پلیس اگاهی گفت: من اعترافات قبلی ام را درباره قتل و انگیزه آن قبول ندارم.من قبلا تحت فشار اظهارات دروغینی را مطرح کرده بودم.
بنا بر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.