- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
تسخیر ملیکا 14 ساله توسط شیطان! + جزییات
تحقیق از دختر نوجوانی که متهم است مادرش را کشته و با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند به صورت مستقیم زیر نظر قضات شعبه ویژه رسیدگی به جرایم اطفال دادگاه کیفری انجام شد.
به گزارش منیبان؛ تسخیر شیطان کافی بود تا دختر 14 ساله تهرانی دست به قتل مادرش بزند البته این ادعای ملیکا است و قضات با ابهامات زیادی مواجه هستند. رسیدگی به این پرونده از ظهر چهاردهم شهریورماه سال گذشته به دنبال تماس دختر نوجوانی با اورژانس تهران آغاز شد. ملیکا 14ساله که هراسان بود به اپراتور اورژانس گفت: حال مادرم در آشپزخانه بد شده و یکباره بیهوش روی زمین افتاده است. من در خانه تنها هستم. با این تماس بلافاصله امدادگران اورژانس به خیابان پیروزی رفتند و با جسد بی جان مادر 40 ساله روبه رو شدند .
ملیکا به امدادگران گفت: من در اتاقم بودم که صدای افتادن مادرم را در آشپزخانه شنیدم. وقتی بالای سرش رسیدم، بی هوش شده بود. دختر نوجوان سعی داشت خودش را هراسان و غمزده نشان دهد اما آثار کبودی مشکوک دور گردن مادر وی شک امدادگران را برانگیخت و به این ترتیب ماجرای مرگ مشکوک زن جوان به کلانتری 121 سلیمانیه اعلام شد. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و رازگشایی به ماجرا آغاز شد. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند حدود 9ساعت از مرگ مادر جوان گذشته و وجود شیارهایی روی گردن زن جوان نشان می دهد وی خفه شده است فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت. به این ترتیب ملیکا تحت بازجویی قرار گرفت.
او گفت: پدر و مادرم سالهاست با من اختلاف دارند. چند روزی بود همراه پدرم به خانه مادربزرگم رفته بودیم. اما چون دلم برای مادرم تنگ شده بود به خانه برگشتم. دیشب با مادرم سر موضوعی پیش پا افتاده درگیر شدم و کار به کتک کاری کشید. اما ساعتی بعد با هم آشتی کردیم و مادرم یک قرص خورد و خوابید. صبح که بیدار شدم، مادرم هنوز خواب بود. نزدیک ظهر وقتی از خواب بیدار شد و به آشپزخانه رفت یکباره روی زمین افتاد و از هوش رفت. در حالی که دختر نوجوان اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرده بود پلیس به بازجویی از پدر وی پرداخت.
این مرد گفت: من و همسرم حدود ۲۰ سال قبل با ازدواج کردیم اما سال هاست با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان حاضر به طلاق نشده ایم. دو هفته قبل وقتی دعوا میان من و همسرم بالا گرفت خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. ملیکا هم همراه من به آنجا آمد. وی ادامه داد: پنجشنبه شب بود که دخترم گفت دلش برای مادرش تنگ شده و از من خواست او را به خانه ببرم. عصر پنجشنبه او را مقابل در خانه رساندم و خودم به خانه مادرم برگشتم. تا اینکه ظهر جمعه دخترم زنگ زد و گفت حال مادرش بد شده است. وقتی روشن شد هنگام کشته شدن زن 40ساله ، دخترش فقط در خانه حضور داشته است ملیکا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و لب به اعتراف گشود.
قتل هولناک مادر تهرانی توسط دخترش
او گفت: من ساعتهای زیادی را در فضای مجازی می گذرانم وبا دوستانم چت می کردم و مادرم به همین خاطر همیشه مرا سرزنش می کرد .او به من می گفت به تلفن همراه معتاد شده ام. حرفهایش آزارم می داد و خسته شده بودم. او ادامه داد: وقتی پدرم قهر کرد و به خانه مادربزرگم رفت من هم همراهش رفتم. اما بعد از چند روز دلم برای مادرم تنگ شد ه بود و به خانه برگشتم. چند ساعتی را کنار مادرم با هم خوب بودیم اما او دوباره شروع به اعتراض کرد و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. حتی کتک کاری کردیم و هر دو با ناراحتی خوابیدیم. حدود ساعت ۵ صبح بود که بیدار شدم. من با گوشی سرگرم بودم و در فضای مجازی می چرخیدم که مادرم وارد اتاق شد و چون گوشی موبایل را دستم دید،بار دیگر شروع به داد و فریاد کرد. من که از رفتار او عصبی بودم با او درگیر شدم و سیم شارژر تلفن همراه را دور گردنش انداختم و کشیدم. مادرم تقلا می کرد و می خواست خودش را نجات دهد اما من با قدرت سیم را کشیدم. این دختر در حالی که اشک می ریخت گفت: باور کنید انگار شیطان در بدنم رخنه کرده و دستور قتل مادرم را داده بود.وقتی دیدم مادرم بی حال روی زمین افتاد ترسیدم. من بالای سر مادرم نشستم و ساعتها گریه کردم اما بی فایده بود.باور نمی کردم مادرم را کشته ام. من از ترسم به اورژانس زنگ بزنم و به دروغ گفتم حال مادرم بد شده است. من از ترسم می خواستم پلیس را گمراه کنم. به دنبال اعتراف های دختر نوجوان وی به کانون اصلاح و تربیت فرستاده و برخلاف سایر پرونده ها که تحقیق در دادسرا صورت می گیرد، پرونده اش به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران که شعبه ویژه رسیدگی به جرایم اطفال است فرستاده شد تا تحقیق از دختر نوجوان در همین شعبه و زیر نظر مستقیم قضات دادگاه کیفری انجام شود. با تکمیل تحقیقات و در حالی که پرونده نواقصی داشت، قضات دادگاه پرونده را به دادسرای ناحیه 29 برگرداندند تا نواقص برطرف و بار دیگر زمان حضور دختر نوجوان و پدرش در خانه بررسی شود. قرار است با تکمیل تحقیقات ملیکا در دادگاه از خود دفاع کند.