پسر جوان که پس از ملاقات با دختر مورد علاقه اش مورد حمله پسردایی وی قرار گرفت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت درخواست اشد مجازات را مطرح کرد.

به گزارش منیبان؛ اوایل تابستان سال ۹۵ وقوع درگیری در یکی از خیابان های شرق تهران به پلیس اعلام شد. پسر جوانی به نام کامران که از ناحیه سر چاقو خورده بود به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت . وی که معجزه آسا زنده مانده بود پس از بهبودی نسبی از پسر دایی دختر مورد علاقه اش شکایت کرد.

کامران گفت: مدتی پیش با دختر جوانی به نام نیلوفر آشنا شدم . من با او قرار ملاقات گذاشته بودم اما پسر دایی اش به نام افشین به سمتم حمله ور شد و چند ضربه چاقو به سرم زد. با این شکایت افشین شناسایی و بازداشت شد و پای میز محاکمه ایستاد.

پیشنهاد ویژه

تقاضای قصاص از سوی شاکی

در نخستین جلسه دادگاه ، کامران که به درستی قادر به حرکت نبود گفت: در آن درگیری بخش هایی از مغزم آسیب دیده و حالا تعادل ندارم. من تقاضای قصاص دارم.

سپس متهم به تشریح در گیری با پسر جوان پرداخت و به درگیری اعتراف کرد.

در پایان آن جلسه قضات افشین را به دو سال زندان محکوم کردند.

حکم قصاص در دیوان عالی کشور نقض شد

حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند چون شاکی درخواست قصاص را مطرح کرده باید امکان قصاص از سوی کارشناسان پزشکی قانونی بررسی شود.

وقتی کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی شاکی در گزارشی اعلام کردند امکان قصاص وجود ندارد، افشین بار دیگر در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

چاقو کشی در دعوای ناموسی

در ابتدای جلسه کامران که به سختی قادر به صحبت کردن بود در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح نحوه اشنایی اش با دختر جوان گفت : مدتی بود با نیلوفر در فضای مجازی آشنا شده بودم. من به او علاقه مند بودم . به همین خاطر اینترنتی با او قرار ملاقات گذاشتم. اما وقتی سر قرار رفتم با پسر دایی نیلوفر روبه رو شدم. من قبلا هرگز او را ندیده بودم .او به محض رو به رو شدن به من خودش را معرفی کرد و سپس به سمتم حمله ور شد.او می گفت برای نیلوفر مزاحمت ایجاد کرده ام. اما من به او گفتم اشتباه می کند و من و نیلوفر به یکدیگر علاقمند هستیم اما او چاقو کشید و چند ضربه به سرم زد که بیهوش شدم.

این شاکی ادامه داد: من تا حالا چندین عمل جراحی انجام داده ام اما سلسله اعصاب مغزی ام به شدت آسیب دیده و تعادل ندارم و به خوبی نمی توانم راه بروم و صحبت کنم .به همین خاطر برای افشین اشد مجازات می خواهم.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را گردن گرفت.

او گفت: نیلوفر می گفت کامران برایش مزاحمت ایجاد کرده است. به همین خاطر سر قرار رفتم.من قبول دارم با چاقو به سر کامران زدم اما فکر نمی کردم ضربه ها موجب آسیب دیدگی مغز او شود .من واقعا پشیمانم.

کدخبر: 120269 تاریخ انتشار