- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
قاتل: ۲ زن نامرئی دستور قتل مرد رهگذر را دادند!
پسر جوان پس از مصرف ماریجوانا قدم به خیابان گذاشت و درحالیکه چاقو در دست داشت، به مردی رهگذر حمله کرد و با ضربات چاقو جان او را گرفت. او حالا مدعی است که جنایت را به دستور ۲زن نامرئی انجام داده است.
به گزارش منیبان؛ این حادثه ظهر پنجشنبه 25فروردین ماه در خیابانی در نازی آباد تهران رخ داد. آن روز کسانی که از این خیابان عبور می کردند، ناگهان پسری جوان را دیدند که به سمت مردی 60ساله هجوم برد و دیوانه وار با چاقو ضرباتی به او زد. او ثانیه هایی بعد با دستان و لباس هایی خون آلود پا به فرار گذاشت. شاهدان از دیدن این صحنه وحشت کرده بودند. یکی از آنها با اورژانس و پلیس تماس گرفت و دقایقی بعد مرد زخمی برای درمان به بیمارستان انتقال یافت اما به دلیل شدت جراحات وارده جانش را از دست داد.
گزارش این جنایت به قاضی محمدرضا صاحب جمعی، بازپرس ویژه قتل اعلام و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز شد. نخستین بررسی ها از این حکایت داشت که مقتول روز حادثه برای خرید از خانه بیرون رفته که هدف حمله ضارب قرار گرفته است. او هیچ ارتباطی با قاتل نداشت و به نظر می رسید که عامل جنایت آن روز به صورت تصادفی به سراغ مقتول رفته و وی را قربانی کرده است.
پایان فرار قاتل
مأموران در ادامه به بررسی تصاویر دوربین های مداربسته در نزدیکی محل حادثه پرداختند و تصویری از قاتل که ماسک هم به صورت نداشت، به دست آمد. در ادامه معلوم شد که این مرد به همراه پدر و مادرش در همان حوالی زندگی می کند. زمان زیادی طول نکشید که مأموران خود را به محل زندگی قاتل رساندند اما وی به محض دیدن پلیس چاقویی که با آن مرتکب قتل شده بود را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و قصد داشت از طریق پشت بام فرار کند که تلاش وی بی نتیجه ماند و مأموران موفق شدند او را دستگیر کنند.
متهم به قتل که حدودا 34ساله است، به اداره آگاهی منتقل شد اما در بازجویی ها روایت های عجیبی را درباره انگیزه اش از جنایت مطرح کرده است. وی نخست مدعی شد که آن روز صدای مادرش را شنیده که دستور قتل به او داده و بعد مدعی شد که 2 زن نامرئی از او خواستند جان مرد رهگذر را بگیرد. او به دلیل شرایط روحی عجیبی که داشت، به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناس پزشکی قانونی پس از بررسی های اولیه اعلام کردند که وی از بیماری روحی و روانی رنج می برد. در این شرایط بازپرس جنایی تهران دستور داده که متهم از دادسرا به بیمارستان روانی منتقل شود و تحت درمان قرار بگیرد.
گفت وگو با متهم
مقتول را می شناختی؟
نه. حتی یک بار هم او را ندیده بودم.
پس انگیزه ات از قتل چه بود؟
من کسی را نکشتم. مگر من آدمکش هستم؟
تو در خیابان جان مرد بی گناهی را گرفته ای.
آها. اشتباه کردم. قتل کار من نبود. کار 2 زن بود؛ یعنی آنها از من خواستند که آدم بکشم و بعد از آنکه من با چاقو به مرد غریبه ضربه زدم، غیبشان زد.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
آن روز درحالی که چاقو همراهم بود از خانه بیرون آمدم و در حال قدم زدن در پیاده رو بودم که ناگهان 2زن مقابل چشمانم ظاهر شدند. آنها به من گفتند که مقتول را بکش. مقتول مردی بود که در چند قدمی من در حال گذر از پیاده رو بود . تا قبل از آن او را ندیده بودم. ابتدا زیر بار نرفتم اما آن 2زن مدام در گوشم می خواندند که باید او را بکشی. حتی با چشمانشان اشاره می کردند که هرچه زودتر نقشه قتل را اجرا کن. ترسیدم اگر خواسته آنها را اجرا نکنم بلایی بر سرم می آورند و از ترسم خواسته 2 زن را اجرا کردم. پس از آنکه چند ضربه به مردی که نمی شناختم زدم، آن 2زن ناگهان غیبشان زد و من درحالی که چاقوی خون آلود در دستم بود، فرار کردم.
چرا با خودت در خیابان چاقو حمل می کنی؟
برای محافظت از خودم از دست اشباح! چندبار پیش آمده که در خیابان ارواح به سراغم آمدند. اذیتم می کردند و قصدشان این بود که به من آسیب برسانند. به همین دلیل چاقو با خود حمل می کردم تا با آن ارواح را تهدید کنم.
ظاهرا مواد هم مصرف می کنی؟
حدود 10سالی می شود که ماری جوانا می کشم. روز حادثه هم کشیده بودم و به همین دلیل دچار توهمات عجیب می شدم. البته قبل از آنکه از خانه بیرون بروم، مادرم هم به سراغم آمد. البته نه در واقعیت. چون ماری جوانا مصرف کرده بودم صدای مادرم را در گوشم شنیدم. در حال استراحت در خانه بودم که مادرم به فکرم آمد. او در گوشم گفت چاقویی از کابینت آشپزخانه بردار و برو در خیابان مردی را بکش. من هم از صدایی که دستور گرفتم، اطاعت کردم.