- آرشیو اخبار 1
- بین الملل 2
این چهره ترکیه را با خاک یکسان کرد
ظاهراً ادعاهای شگرف رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه درباره سطح قدرت این کشور، مرز روشنی ندارد.
به گزارش مُنیبان، ظاهراً ادعاهای شگرف رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه درباره سطح قدرت این کشور، مرز روشنی ندارد.
او جدیداً اعلام کرده که در دهه های گذشته، ترکیه یک کشور و دولت فرمان بردار بود و از دولت های قدرتمند جهان دستور می گرفت. اما حالا در سایه رهبری او و تلاش های حزب عدالت و توسعه، ترکیه تبدیل به قدرتی شده که به جهان دستور می دهد.
ده ها رسانه قدرتمند و مجموعه های تبلیغاتی متصل به حزب عدالت و توسعه، این سخنان اردوغان را با آب و تاب و لعاب بسیار، بازنشر و اعلام کردند که بدون تردید، ترکیه هم اکنون در چنین موقعیتی است. اما معدود رسانه های مستقل و مننتقد دولت، این سخنان را به مثابه آخرین دست و پا زدن های اردوغان برای ماندن بر اریکه قدرت تفسیر کردند.
مهمت اُجاکتان تحلیلگر مشهور ترکیه، سخنان اردوغان در مورد نقش ترکیه در تحولات جهان را به عنوان لاف گزاف انتخاباتی تحلیل کرده و ادعاهای حکومت درباره قدرت گرفتن ترکیه را به چالش می کشد.
مهمت اُجاکتان، قبلاً یکی از نمایندگان برجسته حزب عدالت و توسعه در پارلمان ترکیه بوده و مدتها، مسئولیت مهمترین روزنامه های این حزب یعنی ینی شفق، استار و آکشام را بر عهده داشته است.
اما او نیز مانند بسیاری از فعالان سیاسی و اجرایی حزب مزبور، رفته رفته در صف منتقدین قرار گرفت و سپس از حزب جدا شد. اُجاکتان، حالا ستون نویس روزنامه قرار است که به عنوان یک روزنامه محافظه کار منتقد دولت اردوغان شناخته می شود و سیاستمدارانی همچون عبدالله گل، احمد داود اوغلو و علی باباجان به این روزنامه آمد و رفت دارند.
آیا کشوری شدیم که به جهان دستور می دهد؟
وقتی سخنان جدید رئیس جمهور طیب اردوغان در سخنرانی آخر هفته خود در سامسون را شنیدم که می گفت:«ما کشوری هستیم که دستور نمی گیریم و دستور می دهیم»، دقیقاً نمی توانستم تصمیم بگیرم که باید خوشحال و ذوق زده باشم یا ناراحت. بگذارید عین عبارات را بیاورم تا بتوانیم راحت تر نتیجه بگیریم. اظهارات رئیس جمهور اردوغان به این شرح است: «می دانید که ما از یک سو بزرگترین حرکت توسعه و دموکراسی تاریخ ترکیه را آغاز کردیم. از طرف دیگر، سناریوهای موذیانه را یکی یکی پاره و نقش بر آب کردیم. ما زیرساخت خدماتی بزرگی ایجاد کرده ایم که حتی کشورهای توسعه یافته نیز به آن حسادت می کنند. ترکیه دیگر کشوری نیست که دستور بگیرد، بلکه کشوری است که دستور می دهد و حکم می کند».
توجه کنیم به این عبارت باشکوه: ترکیه، کشوری است که فرمان می دهد!
قبول کنید این جمله بسیار پر زرق و برق است. اگر جوگیر شویم و باورکنیم، اندک اندک بالهایمان گشوده می شود و به پرواز در می آییم! اما به محض این که باد شعارهای حماسی و جوگیر شدن های آنی پایان بپذیرد، با کله روی زمین فرود می آییم! اگر گیر کردی پرواز می کنی و ته استکبار را می یابی. اما وقتی باد دلاوری در جایی از جاده تمام می شود، به زمین می خورید. همچنین بر این واقعیت بسیار مهم باید تأکید کرد که این گونه عبارات و اوصاف از «کشوری که دستور میدهد و دستور میگیرد»، امروزه دیگر مشابهی در روابط بینالملل جایی ندارد و کسی حاضر نیست به این شکل به کشورها بنگرد.
بدون شک برای کشوری همچون ترکیه، واقعاً جای تاسف است که به خصوص جریانات سیاسی اسلام گرا و چپ ها، هنوز هم بر اساس این لفاظی ها و شعارهای دهان پر کن، تبلیغ و سیاست می کنند. وقتی چارچوب را کمی بیشتر بسط می دهیم، می بینیم که برخی کشورهای دیگر نیز به همین بیماری کلامی مبتلا هستند.
فرض کنید همانطور که رئیس جمهور اردوغان گفته است، ما اکنون به تمام جهان دستور می دهیم و از کسی دستور نمی گیریم. برای درک واضح تر موضوع دستور دادن، ذکر مثال های عینی از این حوزه مفید است.
به عنوان مثال، وقتی روسیه 33 سرباز ما را در ادلب کشت، حتی یک مقام حکومت ما، از جمله خود شخص رئیس جمهور، حتی نتوانست جمله کوتاهی بر زبان بیاورد و حکمی صادر کند که پوتین را مسئول بداند! آیا در این مثال روشن و واضح، ما کشوری هستیم که به روسیه دستور دهیم و حساب بخواهیم؟
بگذارید مثال دیگری بیاورم که بسیار تازه و شفاف است. ما امارات متحده عربی را به عنوان حامی اصلی کودتای 15 ژوئیه ترکیه اعلام کردیم. مقامات سیاسی ما، با زشت ترین و تندترین الفاظ، در میادین عمومی، چنان به مقامات امارات حمله کردند که واژگان و عبارات آنان، مطلقاً با زبان عالمِ سیاست جور در نمی آمد.
اما زمان گذشت و منابع ارزی ما تمام شد! در نتیجه از سر احتیاج و بی پولی، امیر امارات متحده عربی را با تکرار عبارت «برادر جان» در آغوش کشیدیم و جذب دلار سبز امارات را تضمین کردیم. بله! این هم یکی دیگر از نشانه های این است که ترکیه، به دیگران دستور می دهد! احتمالاً این حادثه باید یکی از ملموسترین نشانههای «کشور امر دهنده» بودن باشد!
باز هم مثال بیاورم؟ بارزترین نمونه آن عربستان سعودی است. همانطور که مشخص است و همگی ما به خاطر داریم، زمانی که شاهزاده سعودی خاشقچی را در استانبول به قتل رساند، دولت و گروه رسانه ای عظیم وابسته به حزب حاکم، از فرش زمین تا عرش اعلای آسمان، گریه و مویه سر دادند و شاهزاده سلمان را «قاتل» اعلام کردند. اما از آنجایی که ما کشوری نیستیم که دستور بگیریم(!)، بالاخره متقاعد شدیم که شاهزاده سلمان فردی شریف است و تصمیم گرفتیم دستور دهیم که «برادرمان سلمان» به اینجا بیاید و او را در آغوش بگیریم! حتی به این اکتفا نکردیم و اعلام کردیم، اصلاً قابل شما را ندارد کل پرونده های جنایی قتل خاشقچی و تحقیقات آن که بر دست قوه قضاییه مانده، تقدیم به شما!
این گونه شد که در چند صندوق، کل پرونده را به برادرمان سلمان تحویل دادیم و نهایتاً توانستیم اندکی منبع ارزی جذب کنیم و جایزه 10 میلیارد دلاری بگیریم! اصلاً نمی دانید چه حس و حالی دارد وقتی که یک کشور دستور دهنده باشی و همه اوامر شما را اطاعت کنند! خیلی حس خاص و متفاوتی است!
اگرچه ظاهراً هنوز پولی نیامده، اما تصور می کنم که باید مصر و اسرائیل را هم در چارچوب «کشورهایی که به آنها دستور می دهیم» تعریف کنیم! بله.
لازم است این دو کشور هم از ما دستوراتی دریافت و اجرا کنند! مخصوصاً کودتاچی معروف عبدالفتاح سیسی. همان سیاستمداری که ضدیت و دشمنی با او، مدتها خوراک تبلیغاتی داخلی تیم اردوغان و موضوع مهمترین بحث های انتخاباتی حزب عدالت و توسعه بود.
قبل از انتخابات استانبول که در سال 2019 با اعتراضات حزب عدالت و توسعه برای بار دوم تکرار شد، حزب حاکم، شعار عجیب و غریب و بی ربطی ابداع کرده و به مردم می گفت: «یا ما، یا کودتاگران، تصمیم شما چیست، به بن علی یلدرم رای می دهید یا عبدالفتاح سیسی؟!»
یعنی در واقع آنها می خواستند بگویند عبدالفتاح سیسی، نهایت و اوج خباثت و شیطنت است و وقتی می خواستند رقیبشان اکرم امام اوغلو را تحقیر کنند، او را به سیسی تشبیه می کردند!
خود اردوغان هم در همه سخنرانی هایش، با انگشتانش، نشان میدان ربیعه قاهره را ترسیم می کرد و به سیسی بد و بیراه می گفت! اما این بار هم روزگار چرخید و حال ما بد و بدتر شد! مجبور شدیم دستمان را با نشان «ربیعه» در جیب خود پنهان کنیم و با دست دیگر، با جناب عبدالفتاح دست دهیم. چرا؟
خوب مشخص است! بالاخره ترکیه که یک کشور دستورپذیر نیست، دستور دهنده است! اگرچه همچنان که خودم هم در آغاز این متن اشاره کردم، میدانم که تعریف کشور دستور دهنده و کشور دستورپذیر، دیگر مفهوم چندان معتبری در روابط بینالملل نیست، اما باز هم میخواهم برای لحظاتی خودم را فریب دهم و از سخنان رئیس جمهور اردوغان خوشحال باشم و به خودم القا کنم:«ما کشوری هستیم که دستور میدهیم».
اما متاسفانه واقعیت چیز دیگری است. نمونه هایی که ما تجربه کرده ایم نشان می دهد که چنین چیزی به هیچ وجه صحت ندارد و این ادعا درست نیست.
متأسفانه ترکیه در حال حاضر در حال تجربه یک فروپاشی عمیق در همه زمینه ها از جمله اقتصاد است، زیرا نظارتی در کار نیست و حاکمیت حقوق خود را از دست داده است.
برخلاف ادوار پیشین، سرمایه خارجی به کشور نمی آید، ما حتی نمی توانیم با نرخ سود ارزی گزاف از خارج وام بگیریم. بنابراین، وضعیت غم انگیزی است. در نتیجه مجبوریم دستمان را به سوی همان کشورهایی دراز کنیم که قبلاً علیه آنها شعار سر می دادیم و دستانمان را به شکل تهدیدآمیز برایشان تکان می دادیم! بدون تعارف، دست دراز می کنیم تا اندکی پول پیدا کنیم.
آن عبارت و ادعای «ترکیه کشوری که دستور نمیگیرد و دستور میدهد» کجا و تصویر تاسفباری که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم کجا؟ حقیقتاً تفاوت بسیار است!
ما همچنان در میادین انتخاباتی لاف گزاف می زنیم و ادعا می کنیم که همه کشورهای پیشرفته به ما حسادت می ورزند و غبطه می خورند؛ اما واقعیت های کنونی حکایت از ماجرای دیگری دارد. عنوان واقعی این داستان چنین است: ما حاضریم برای رسیدن به پول، با هر چیزی کنار بیاییم./ تسنیم