یادداشت- مصطفی علیجانی (ازاد)

یاد بزنگاه های تاریخی که می کنیم به هر شرایط بحرانی در کشور می رسیم نام یک نفر مطرح می شود؛ "اکبر هاشمی رفسنجانی"، شخصیتی که در روز به روز تاریخ انقلاب و جمهوری اسلامی نقش داشته و بسیاری از نظامات سیاسی ایران را معماری کرده است.

"ان‌شاءالله در موقعی که این خاطرات بعد از مرگ من منتشر می‌شود، به شیوه‌ای که این سال‌ها، خاطرات بیست سال قبل را آماده و منتشر می‌کنیم، در اینجا لازم است برای درج در تاریخ نقش خود را هم بنویسم چون بنا نیست فعلاَ بگویم. از لحظه شروع انقلاب تاکنون در پیچ‌های مهم انقلاب نقش‌هایی داشته‌ام.

پیشنهاد ویژه

در روزهای آخر جنگ 9 ساله با عراق روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست. ولی با وجود شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و تایید امام، نقش مهمی ایفا کردم به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیت‌های جبهه را که با هیاهوی سپاه و... روشن نبود به مسئولان و سپس به امام گفتم و سپس در جلسه سران قوا، در خدمت امام، عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت کردیم.

 امام مشکلشان این بود که با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه می‌جنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطعنامه نماییم؟ و اضافه کردند، خودشان از مسئولیت رهبری کنار می‌روند و ما اداره کنیم. 

من در جواب گفتم: این که کار را مشکل‌تر می‌کند و بهتر است، من به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ قطعنامه را امضا کنم و شما برای حفظ حیثیت من را محاکمه کنید و با قربانی شدن من کشور و مردم و انقلاب نجات پیدا می‌کنند. امام با نظر عطوفانه‌ای به من، آن را نپذیرفتند و پذیرفتند خودشان بپذیرند، ولی از ما خواستند که دیگران را توجیه کنیم." 

اینها بیان خود آیت الله هاشمی رفسنجانی است و این جملات شاید بهتر شیوه مدیریت مردی را نشان دهد که در روزگاری نه چندان دور به او لقب " مرد همیشه دوم جمهوری اسلامی" را داده بودند. حالا و در این روزهای مهم فقدان شخصیتی این چنین با این سطح از ایثار در کشور احساس می شود .

هاشمی همیشه پل ارتباط بود میان جامعه و‌حاکمیت و تلاش می کرد با بیانی ساده سیاست های حاکمیت را برای مردم تبیین کند و مطالبات مردم را چه در جایگاه نمایندگی مجلس، چه در قامت ریاست جمهوری و چه در کرسی مجمع تشخیص مصلحت نظام به گوش حاکمیت برسد او هم مردم را در حاکمیت نمایندگی می کرد و هم برای حاکمیت نماینده شایسته بین مردم بود.

مرحوم هاشمی رفسنجانی در شرایط بحرانی کشور ، همیشه از ابتدا کسی بود که نقش ایفا می کرد، در همه بحران هایی که ایران در طول حیات بعد از انقلاب هاشمی سپری کرد، هرگز نام او از تیتر اخبار حذف نمی شد، تلاش می کرد مانع افزایش شکاف ها شود و از حذف های جریان های سیاسی جلوگیری کند. امروز هم شاید  کسی مثل او لازم بود تا در شرایطی که شکاف بین بخش های مهم جامعه ایجاد شده، میدانداری کند و صداهای مختلف را به حاکمیت و صدای حاکمیت را به مردم برساند.

این روزها در شرایطی که سیاست های اقتصادی دولت نتوانسته مردم را راضی کند، برخی اتفاقات اجتماعی ایجاد نارضایتی کرده، در سیاست خارجی تدبیر درستی دیده نمی شود، برجام در سکوت مطلق فرورفته، مردم سختی های بی تدبیری ها را تحمل می کنند و تندروها همه تلاش خود را برای القای سیاست های مردم گریز خود به کار گرفته اند، بخش مهمی از مردم نگران امروز و فردای خود هستند و به واسطه رفتارهای تندورها بارقه های امید برایشان کمتر و کمتر دیده می شود شاید حضور یک هاشمی رفسنجانی معتدل می توانست چراغ امید و تدبیر را روشن کند همانگونه که در جنگ ، فردای جنگ ،  دوران عجیب دهه هشتاد و فردای آن و در لوزان و‌ دوران ظریف ، نقشش را به خوبی و بدون هیاهو ایفا کرد ! مردی که در همه روزهای عمرش خود را از میانه ملت و حاکمیت کنار نکشید و جایی ایستاد که هم مردم می خواستند و هم حاکمیت نیاز داشت.

کدخبر: 132087 تاریخ انتشار