افشای پشت پرده حمایت نکردن استقلالی ها از سیاوش یزدانی

به گزارش منیبان؛ سیاوش یزدانی دور رفت استقلال چند روز پیش با فسخ قرارداد خود از سوی باشگاه مواجه شد و حالا باید فوتبال خود را در تیم دیگری دنبال کند. این اتفاق اولین بار نیست که برای او رخ می‌دهد. محمود فکری هم در دوره حضور در استقلال مایل به استفاده از این بازیکن نبود و ابتدای فصل هم از سوی مازیار زارع، سرمربی تیم ملوان کنار گذاشته شد. سیاوش یزدانی در بخشی از یادداشتی که امروز منتشر کرد از هم تیمی‌هایش گله و این طور نوشت: « روزی که با استقلال با شوق و ذوق قرارداد امضا کردم هرگز فکر نمی‌کردم خداحافظی‌ام از تیم محبوبم به این شکل باشد اما حالا با دلی‌ پر از غم و اندوه، با کلی خاطره تلخ و شیرین دست تقدیر ما را از هم جدا کرد. شما می‌خواهید به رویایتان ادامه دهید اما دیگر نمی‌توانید، حالا دیگر این جدایی رویا نیست و واقعیت است حالا من به شما نیاز دارم چون همیشه عشق را به من نشان دادید. شاید هرگز فکر نمی‌کردم به خاطر وعده ترکاندن بمب قربانی شوم که اگر این اتفاق برای هر یک از همبازیانم می‌افتاد و لحظه آخر بیرونش می‌کردند، سکوت نمی‌کردم. هرگز فکر نمی‌کردم  بی سر و صدا چند هفته با کمر مصدوم و تزریق آمپول برای استقلال بازی کنم ولی حتی یک نفر درون تیم به این موضوع اشاره نکند و حتی مربیان هموطنم از ترس به هواداران حرفی نزنند.» اما چرا هیچ یک از بازیکنان استقلال از سیاوش یزدانی حمایت نکردند و در صحبت با ریکاردو ساپینتو خواستار بازگشت او نشدند؟

ماجرا بر می‌گردد به چند ماه پیش؛ ریکاردو ساپینتو در حاشیه تمرین تیم جشن تولد برگزار کرد و بازیکنان استقلال به خاطر اتفاقات تلخ اجتماعی و همدردی با مردم عکس‌های این جشن را منتشر نکردند، در حالی که حضور آنها در مراسم چون ریکاردو ساپینتو یک مربی خارجی به حساب می‌آمد و درک درستی از اتفاقات اجتماعی در ایران نداشت، اجتناب ناپذیر بود. در حالی که هیچ یک از بازیکنان استقلال عکسی از مراسم تولد ریکاردو ساپینتو منتشر نکردند، سیاوش یزدانی با انتشار توئیت برگزاری مراسن تولد ریکاردو ساپینتو در تمرین را فاش و از همبازیانش انتقاد کرد که در مراسم شرکت کردند. این توئیت اگر چه خیلی زود از سوی سیاوش یزدانی پاک شد اما به شدت ناراحتی استقلالی‌ها را به همراه داشت و به عقیده بازیکنان تیم سیاوش یزدانی هم جز اعضای تیم بود و باید به دیدگاه همه بازیکنان احترام می‌گذاشت و...