- آرشیو اخبار 1
- سیاسی 2
ویژه نوروز 1402؛
مطهری: رهبری گفتند پدرم زنده بود رهبر می شد
نماینده ادوار مجلس معتقد است که دولت سیزدهم نقش برجام را در قضیه حذف ارز ترجیحی دست کم گرفته و مشکلات امروز کشور ناشی از تصمیم عجولانه دولت برای اجرای سیاست حذف ارز ترجیحی است.
به گزارش خبرنگار سیاسی منیبان، علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، که بعضاً با جهتگیریهای اصلاحطلبانه شناخته میشود معتقد است که تعلق به هیچ جریان سیاسی ندارد و تنها آنچه که درست به نطر میرسد را مطرح میکند. او که پیش از این در جریان اعتراضات آبان ماه 98 نقش اپوزسیون را نامحسوس تلقی کرد بر این باور است که جنس اعتراضات پاییز 1401 با اعتراضات آبان ماه 98 تفاوت دارد چنانچه این اعتراضات با دخالت رسانههای بیگانه به سمت اغتشاش منحرف شد.
گفتگوی تفصیلی خبرنگار سیاسی مُنیبان با علی مطهری به شرح زیر است:
بین اصلاحطلبان و اصولگرایان آشتی ملی معنایی ندارد
سؤال: به تازگی صحبتهایی درباره آشتی ملی مطرح میشود. به نظر شما منظور از آشتی ملی، آشتی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان است یا فاصلهای که میان مردم و حاکمیت اتفاق افتاده است؟
- مقصود از آشتی ملی شکافی است که در چند ماه اخیر میان بخشی از مردم با نظام صورت گرفته البته عوامل مختلفی در به وجود آمدن این شکاف نقش داشتند وگرنه بین اصلاحطلبان و اصولگرایان آشتی ملی معنایی ندارد چرا که این دو جریان از قدیم اختلافاتی در مبانی فکری با یکدیگر داشتند و هر یک مسیر خودش را دارد. امروز آشتی ملی یک ضرورت برای کشور است و عفوی هم که به تازگی از طرف رهبری اعلام شد، فرصت خوبی است که این آشتی ملی تحقق پیدا کند و به حالت طبیعی بازگردیم.
اعتراضات بعد از فوت مهسا امینی لازم و به جا بود
در این مدت به نظرم اتفاقات بدی رخ داد. اعتراضی شد که آن اعتراض اولیه بهجا و لازم بود، در حقیقت باتوجه به فوت مهسا امینی مردم حق داشتند اعتراض کنند اما بعدا که مسئله اعتراضات تغییر کرد و به اغتشاش کشیده شد رسانههای بیگانه وارد شدند و اتفاقات بدی رخ داد کما اینکه از دو طرف افرادی قربانی شدند، شهدا و کشته شدگانی داشتیم که نباید ادامه پیدا کند و إنشاءالله اوضاع رو به بهبود برود.
اظهارنظرهای نادرست ستاد امر به معروف و نهی از منکر مردم را نسبت به حجاب حساس کرد/ طبیعی است عدهای به طور کامل حجاب را رعایت نمیکنند
سؤال: در شرایط فعلی جامعه تا چه اندازه حجاب اجباری لازم است؟
مسئله حجاب واقعا مسئله کشور ما نیست، یعنی مردم در مجموع حجاب را رعایت میکنند. البته در اوایل تابستان یک مقدار اظهارنظرهای نادرستی از طرف ستاد امر به معروف و نهی از منکر مبنی بر سختگیری بیشتر در موضوع حجاب صورت گرفت و مطالبی مطرح شد که از این به بعد چنین و چنان خواهیم کرد، این اظهارنظرها جامعه را نسبت به حجاب حساس کرد و بعد هم آن حادثه مهسا امینی پیش آمد که به دنبال خودش این حوادث را داشت. در حالی که واقعا ضرورتی بر سختگیری بیجا درباره حجاب وجود نداشت. مردم به طور طبیعی رعایت میکردند البته یک عده هم طبیعی است که به طور کامل حجاب را رعایت نمیکنند و کسی هم به آنها کاری نداشت. گشت ارشاد هم واقعا آنچنان حضوری نداشت. به ندرت گاهی در بعضی نقاط گشت ارشاد بود که حالا یک موردش هم به این شکل درآمد.
حجاب اجباری یعنی زنان را ملزم به پوشیدن چادر کنیم
تعبیر حجاب اجباری هم تعبیر درستی نیست. زمانی ما میتوانیم بگوییم حجاب اجباری که همه خانمها را ملزم کنیم که حتما باید از چادر استفاده کنند یا مثل افغانستان که حتی روبند و برقعه هم باید داشته باشند، این میشود حجاب اجباری که همه باید شکل خاصی را رعایت کنند اما در ایران واقعا به این ترتیب نیست. در ایران گفتند آن حدی که در اسلام آمده رعایت کنید حالا به هر شکلی که مایل هستید. بعضی خانمها با چادر حجاب را رعایت میکنند، برخی به شکل دیگری و بعضی هم کامل رعایت نمیکنند که معمولا هم خیلی با آنها کاری ندارند.
در ایران حجاب اجباری به معنای دقیق کلمه نیست
لذا اینکه میگویند «حجاب اجباری»، اجبار به تمام معنی نیست. در حقیقت همانطور که در همه کشورها حجاب یک حد و حدودی دارد در ایران هم بر اساس حکم اسلام، حد حجاب متفاوت است لذا اگر به همان شکلی که قبل از حادثه مهسا امینی حجاب رعایت شود شکل درستی است. قبل از این اتفاق آن کسانی هم که حجاب را رعایت نمیکردند خیلی مورد مؤاخذه واقع نمیشدند در واقع حجاب موردی بین اجبار و اختیار بود. به نظر بنده در حال حاضر هم باید حجاب به همان شکل سابق ادامه پیدا کند. نمیتوانیم بگوییم کاملا آزاد است چون اگر بگوییم کامل آزاد است آن وقت یک حد یَقِفی ندارد که حجاب تا کجا آزاد باشد؟ یک وقت هست میگویید حجاب تا روسری آزاد.
در موضوع حجاب مته به خشخاش گذاشتن درست نیست
درست است که این خلاف حکم شرع است ولی ممکن است کسی بخواهد یک حدی بگذارد و بگوید تا روسری ولی اگر بگوییم به طور کلی آزاد است، این در یک جایی متوقف نمیشود، جلو میرود و میرسیم به آن حالتی که قبل از انقلاب داشتیم که خیلیها میگفتند شمال تهران از نظر عریانی و لختی وضع بدتری از اروپا دارد. به نظر بنده به همان شکلی که درباره حجاب عمل میشد و سختگیری هم وجود نداشت خوب بود. در موضوع حجاب مته به خشخاش گذاشتن درست نیست.
هم اصولگرا و هم اصلاحطلب هستم
سؤال: این اظهارات شما درباره حجاب تقریباً به دیدگاه جریان اصلاحات نزدیک است البته پیش از این نیز نطقهایی در مجلس داشتید که نشان میداد مشی شما بیشتر به مشی اصلاح طلبی نزدیک است، از طرفی یکسری شما را اصولگرا میدانند در نهایت شما اصلاحطلب هستید یا اصولگرا؟
- این حرف شما درست است. بعضی مواضع بنده، به ویژه در حوزه فرهنگی به اصولگرایان نزدیکتر است و از طرفی برخی مواضعم نظیر مواضعی که درباره آزادی بیان و حقوق بشر دارم به اصلاحطلبان نزدیک تر است. لذا به طور کامل بنده نه در گروه اصولگرایان موجود و نه در گروه اصلاحطلب موجود جا میگیرم والّا در هر دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب واقعی قرار میگیرم، یعنی هم اصولگرا و هم اصلاحطلب هستم ولی در این دو گروه موجود با این مبانی فکری و عملکردی که دارند نمیتوانم بگویم که حتما در یکی از این دو گروه هستم. لذا گاهی اوقات اظهارنظری میکنم که اصولگرایان خوشحال و اصلاحطلبان ناراحت میشوند گاهی هم برعکس اتفاق میافتد.
درخواست نکردم من را در لیست امید قرار بدهند/ با اینکه اصلاحطلب نبودم در فراکسیون امید باقی ماندم
بنده روش و مشی خودم را دارم. حتی در مجلس دهم هم که در فراکسیون امید بودم به این دلیل بود که در جریان انتخابات در لیست امید بودم که آن هم به درخواست من نبود، خودشان من را در لیست امید قرار دادند و بعد که رأی آوردم دیدم خوب نیست با توجه به اینکه در لیست امید بودم از فراکسیون بیرون بیایم، بنابراین در همان فراکسیون باقی ماندم و رفتار برخی افراد را که بیرون رفتند را من نداشتم. در حقیقت با وجود اینکه از نظر اصطلاحی اصلاحطلب نبودم اما در عین حال در فراکسیون باقی ماندم چون دیدم اخلاقا خوب نیست که بیرون بیایم.
شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا در قانون اساسی نداریم
سؤال: به نظر شما جمهوری اسلامی در کدام قسمت نیاز به اصلاح دارد؟ چراکه در حال حاضر شاهد شکاف بین نسل جوان و مسئولانی هستیم که سن آنها طبیعتا بالا رفته و از طرفی شاهد گلایههای اهل سنت به ویژه در منطقه سیستان و بلوچستان هستیم؟
- اگر قانون اساسی را به درستی عمل کنیم بسیاری از کاستیهایی که در حال حاضر وجود دارد برطرف میشود. به عنوان مثال در حال حاضر مجلس تا حد زیادی جایگاه خود را از دست داده یا شوراهایی تشکیل شده که اصلا در قانون اساسی وجود ندارد و این شوراها گاهی قانونگذاری می کند و در واقع کاری را که مجلس باید انجام دهد آنها انجام میدهند. برای نمونه همین شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا که ما اصلا چنین چیزی در قانون اساسی نداریم. شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا ابتداً، به خاطر تحریمهای شدید دوره ترامپ تشکیل شد با این رویکرد که اینها بتوانند بهتر عمل کنند و تحریمها را راحتتر دور بزنند اما ادامه پیدا کرد و این شورا گاهی قانونگذاری هم میکند چنانکه درباره افزایش قیمت بنزین یا به تازگی مولدسازی اموال دولت قانونگذاری کرد. همه این موارد به معنی به حاشیه راندن مجلس است چرا که اینها همه کارهایی است که باید به وسیله مجلس انجام شود ولی میبینیم که از بالا انجام میشود و نقش مردم و جمهور در واقع دارد کم میشود و مجلس هم به مرور جایگاه خودش را از دست میدهد.
شورای نگهبان دومی در مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفته است
مورد دیگر این است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام، هیات عالی نظارت بر حُسن اجرای سیاستهای کلی نظام تشکیل شده که مصوبات مجلس را بررسی میکنند و اگر با یک سیاست کلی مغایر باشد به شورای نگهبان اعلام و جلوی آن مصوبه را میگیرند، یعنی در واقع شورای نگهبان دومی درست شده که مصوبات مجلس را بررسی میکند در حالی که طبق قانون اساسی فقط شورای نگهبان است که میتواند مصوبه مجلس را آن هم فقط از نظر انطباق با شرع یا قانون اساسی بررسی کند. اینها همه بدعتهایی است که گذاشته شده و باعث شده مجلس جایگاه خودش را از دست بدهد و نقش مردم به مرور کمرنگ شود.
در وزارت امور خارجه اقداماتی انجام میشود که وزیر امور خارجه بیاطلاع است
علاوه بر این در سیاست خارجی ما عوامل مختلفی دخالت دارند یعنی این طور نیست که وزیر امور خارجه ما بتواند کارهایی انجام دهد و ابتکارهایی داشته باشد، موارد در جاهای دیگری تعیین میشود و کارهایی انجام میشود که ای بسا اصلا وزیر امور خارجه خبر ندارد. برای مثال ورود ما در قضیه روسیه و اوکراین توسط خود نظامیها صورت گرفت و فکر میکنم، اصلا وزارت امور خارجه هم خبر ندارد که آیا ما کمکی به روسیه میکنیم یا نمیکنیم، بعد خبرش از بیرون میآید که پهپادهای ما آنجا سرنگون شدند. این را چه کسی تصمیم گرفته؟ چه کسی گفته ما برویم در کنار روسیه قرار بگیریم؟ آیا مجلس در جریان این قضیه است؟ در حقیقت به همین ترتیب از بالا تصمیم میگیرند و هر کاری دوست دارند انجام میدهند. اینها نقص است و اشکال دارد. مجلس به عنوان نماینده مردم باید در جریان همه این کارها باشد و این کارها باید با اجازه مجلس باشد.
نزدیک شدن به روسیه و چین نقض اَصل کلی «نه شرقی نه غربی» است
آیا صلاح است که در این شرایط که غربیها اینقدر به موضوع اوکراین حساس هستند و از طرفی مردم در شرایط سخت معیشتی قرار دارند، ما برویم در کنار روسیه و این امر باعث شود افزایش فشار به ما شود و تحریمها را اضافه کنند؟ اینجا وزارت امور خارجه ما کارهای نیست و تصمیم گیر نیست. این نزدیک شدن بیش از حد به روسیه و چین و بلوک شرق اصلا نَقض اَصل کلی، «نه شرقی نه غربی» است.
انتقاد از همه مقامات حتی مقام رهبری آزاد است/ اصل سوم قانون اساسی که درباره حقوق مردم است واقعا رعایت میشود؟
یا اینکه در مورد نوع برخورد با منتقدان و مخالفان آیا واقعاً اصول قانون اساسی رعایت میشود؟ اصل سوم قانون اساسی که درباره حقوق مردم است واقعا رعایت میشود؟ آیا ما میتوانیم کسی را به جرم اظهارنظر بازداشت و مجازات کنیم؟ اما این کار انجام میشود در حالی که نباید انجام شود و انتقاد از همه مقامات حتی مقام رهبری آزاد است. همانطور که خود ایشان هم گفتند که ممکن است نظر کسی مخالف نظر من باشد باید آزاد باشد تا حرفش را بزند ولی در عمل این جور نیست. در عمل اجازه نمیدهند کسی اظهارنظر مخالف نظر رهبری داشته باشد. اینها نقایصی است که ما داریم و باید اصلاح شود. در حقیقت علت شکافی که در جامعه ایجاد شده همین مسائل است که مردم احساس میکنند نقشی در تصمیمات ندارند.
سؤال: در حال حاضر بسیاری از اصلاح قانون اساسی میگویند.
- همین قانون اساسی موجود هم اگر درست اجرا شود بسیاری از مشکلات حل میشود. البته قانون اساسی نیاز به اصلاح هم دارد. مثلا در آنجا که در ارتباط با صدا و سیما اصل 177 را داریم، این اصل یک مقدار دست همه را بسته و صدا و سیما غیرقابل نظارت شده و قوای سهگانه نقشی در آنجا ندارد که باید اصلاح شود. موارد دیگر هم هستند که نیاز به اصلاح دارند. این یک بحث دیگر است که برخی اصول قانون اساسی میتواند اصلاح شود اما با همین قانون اساسی موجود هم ما میتوانیم بسیاری از اصلاحات را انجام دهیم.
محروم کردن زنان کمحجاب از خدمات اجتماعی اقدام درستی نیست
سؤال: در حال حاضر شاهد یکسری طرحهایی در مجلس هستیم که گفته میشود قوه مقننه با این طرحها بعضا حتی فضای اعتراضات موجود را ملتهبتر کرده است. برای مثال طرحی که در رابطه با مجازات اظهارنظر افراد مطرح شد و یا طرحی در مورد کارت ملی افرادی که حجاب آنها کمرنگتر است در نظر گرفته شده، نظر شما در مورد طرحهای مجلس چیست و این موارد تا چه اندازه میتواند فضا را ملتهبتر کند؟
- البته این طرحها در حد گفتگو است هنوز اعلام وصول نشده یا هنوز به کمیسیون نرفته لذا خیلی جدی نیستند اما به هر جهت در مجلس مطرح است. به نظرم اینکه افراد مشهور حق اظهارنظر در مسائل مهم را نداشته باشند طرح خوبی نیست چراکه ممکن است اثر منفی در جامعه داشته باشد، این طرح اصلا معنی ندارد. اولا تعریف افراد مشهور چیست؟ ثانیا موضوعات مهم کدام است؟ اینها مغایر با آزادی بیان است. مغایر با اصل سوم قانون اساسی است. همچنین این طرح که افراد کم حجاب از خدمات اجتماعی محروم شوند هم کار معقولی نیست و مغایر با قانون اساسی است. این قبیل مسائل باید از راه خود حل شوند و نیازی نیست که ما جلوگیری کنیم و مانع شویم. وقتی جامعه رشد کافی پیدا کند، خودبهخود و بدون اینکه تحت تاثیر نظرات افراد مشهور قرار بگیرد میتواند تشخیص دهد و خوب و بد را بفهمد و فریب نخورد یا در مورد محروم کردن زنان کمحجاب از خدمات اجتماعی این هم راهش نیست. ما وظیفه داریم به همه افراد به طور مساوی خدمات اجتماعی ارائه کنیم اگر مشکلی در مسئله پوشش دارند باید از راه دیگری حل شود.
مجلس دهم درباره برجام باید میگفت آری یا خیر/ مجلس دهم صدها ساعت برجام را مورد بررسی قرار داد
سؤال: درباره برجام ادعاهای فراوانی مطرح شد مخصوصا اینکه ادعا شد برجام طی 20 دقیقه تصویب شد. اولا اینکه چرا چنین اظهارنظرهایی درباره برجام گفته میشود؟ ضمن اینکه مگر برجام در کمیسیونهای تخصصی مجلس دهم مورد بررسی قرار نگرفت؟
تصویب برجام طی 20 دقیقه حرف شیطنت آمیزی است چراکه واقعا اینطور نیست. اولا در مجلس دهم کمیسیون ویژه برای بررسی برجام تشکیل شد و این کمیسیون حدود بیش از یک ماه روی آن کار میکرد، نظرات مختلف را شنیدند، کارشناسان از وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران، از شورای عالی امنیت ملی به آنجا میآمدند و اظهارنظر میکردند و خود مجلس هم چندین جلسه غیرعلنی برگزار کرد و همه کارشناسان و مقامات آمدند و صحبت کردند. مجلس دهم صدها ساعت برجام را مورد بررسی قرار داد. منتهی معاهداتی مثل برجام از جمله مواردی هستند که معاهدات بین دولتهاست، یعنی توافقی بین دولتها انجام شده بعد به مجلس میآید، مجلس یا باید آن را قبول یا رد کند. مجلس حق اینکه بخواهد تغییری در مواد آن معاهده بدهد ندارد. لذا درباره برجام نمیشد نمایندگان پیشنهاد بدهند که بسیاری از این مواد تغییر کند. مجلس یا باید بگوید آری یا بگوید نه.
نیاز نبود برجام به مجلس بیاید
البته عدهای میخواستند تغییراتی در متن معاهده بدهند که این امر مقدور نبود. چون اگر تغییر میدادیم، دوباره گروه 1+5 و ایران باید مینشستند و راجع به این تغییرات مذاکره میکردند، در صورتی که دو سال کار کرده بودند و این متن را نوشتند در نتیجه فرآیند به هم میریخت. دولتهای طرف مقابل هم هیچکدام این توافق را به مجلسشان ارائه نکردند. یعنی نیازی نبود که به مجلس ارائه شود. برجام در واقع یک برنامه اقدام بین دولتها بود و اصلا حتی نیازی نبود که به مجلس ما بیاید. اتفاقا وقتی ما آن را در مجلس تصویب کردیم محکماش کردیم. یعنی ما میتوانستیم بگوییم مجلس دهم که تصویب نکرده بعدا این را بهانه کنیم و بگوییم بین دولتها بوده و مجلس ما تصویب نکرده همانطور که کنگره آمریکا هم تصویب نکرد، پارلمانهای انگلیس، فرانسه و آلمان هم تصویب نکردند. نمیدانم چرا تاکید این بود که به مجلس بیاید و در واقع به ضرر ما بود. وقتی مجلس تصویب میکند، محکمتر میشود و بعدا ما نمیتوانیم آن را بهم بزنیم اما مشاهده کردیم که دولت آمریکا به راحتی برجام را بهم زد در صورتی که اگر در کنگره تصویب شده بود نمیتوانست بهم بزند.
آتش زدن برجام کار بچگانهای بود
سؤال: البته یکی از نمایندگان هم برجام را آتش زد؟
- آتش زدن برجام حرکت نمادین بود. در حقیقت آمدند آتش زدند و کارهای بچگانه کردند. لذا این حرف که میگویند برجام در عرض 20 دقیقه تصویب شد حرف غلطی است. صدها ساعت روی آن کار شد، منتهی آنجایی که باید میگفتیم آری یا نه 20 دقیقه تمام شد، بیشتر از این نیازی به وقت نداشتیم حتی میشد در 10 دقیقه تمام شود.
سؤال: یکی از مواردی که در طول عمر مجلس دهم اتفاق افتاد اعتراضات دی ماه 96 و آبان ماه 98 بود. سال 1401 هم یکسری اعتراضاتی صورت گرفت و ناآرامیهایی بود ولی به عقیده کارشناسان جنس این اعتراضات با هم تفاوت داشت. آیا به نظر شما جنس این اعتراضات با هم تفاوت داشت؟
- اینکه جنس اعتراضات آبان 98 با اعتراضات اخیر متفاوت بود حرف درستی است. در آبان ماه 98 اعتراضات بیشتر جنبه اقتصادی داشت. واقعا یک قشری که احساس میکرد افزایش قیمت بنزین به زندگی آنها آسیب میزند بهطور طبیعی آمدند و اعتراض کردند. البته نحوه اجرای افزایش قیت بنزین هم بسیار بد بود و به نوعی بیاحترامی به مردم شده بود، به عبارت دیگر به دلیل اینکه به طور ناگهانی و بدون گفتگو با مردم و اقناع کردن آنها این اقدام را انجام دادند، نوعی بیاحترامی به مردم صورت گرفت اما اعتراضات اخیر فرق میکرد تا جایی که آغاز آن مقداری جنبه احساسی و عاطفی داشت و سپس به موضوع حجاب گره خورد و جنبه فرهنگی پیدا کرد، تا جایی که در حوادث اخیر شعار اقتصادی مطرح نشد. تیپی هم که به میدان آمده بودند متفاوت از تیپی بودند که در آبان 98 به خیابانها آمدند بنابراین اینها با هم تفاوت داشتند.
اجازه ندادند مجلس دهم به اعتراضات آبان ماه 98 ورود کند
در مجلس دهم بعد از حوادثی که اتفاق افتاد با توجه به اینکه وزیر کشور مسئول اجرای افزایش قیمت بنزین بود که منجر به این حادثه شد و بیش از 200 نفر کشته شده بودند ما گفتیم رحمانی فضلی باید استیضاح شود و بسیار هم تلاش کردیم و 30 تا 40 نماینده امضا کردند البته عدهای هم امضاهای خود را پس گرفتند نهایتا 24 نفر بر امضای خودشان باقی بودند. اواخر مجلس هم بود ما تا آن آخر هم پافشاری کردیم، منتهی بالاخره اجازه ندادند که این کار انجام شود و با اینکه قانونا باید اعلام وصول و استیضاح انجام میشد ولی این کار انجام نشد و آن را هم باز موکول کردند به پیغامی که از طرف رهبری آمده که صلاح نیست و در نهایت نشد دیگر و دوره مجلس هم تمام شد و این استیضاح انجام نشد. البته هدف ما هم این نبود که حتما وزیر کشور برکنار شود بلکه میخواستیم بگوییم مجلس در مقابل چنین اتفاقی نمیتواند بیتفاوت باشد و مجلس باید وارد شود و اگر اینها اجازه میدادند مجلس همان ابتدا وارد میشد، به نظرم اعتراضات خیلی کمتر میشد چون مردم احساس میکردند مجلس دارد حرف ما را میزند ولی اجازه ندادند و این از اشتباهاتی است که گاهی انجام میشود. اما در فراکسیون امید برای آزادی زندانیان در سال 98، اقداماتی شده بود و پیگیریهایی و ملاقاتهایی با رئیس قوه قضاییه انجام شد.
سؤال: شما در مجلس دهم طرح اصلاح قانون جرم سیاسی را مطرح کردید، این طرح به کجا رسید؟ ضمن اینکه در حال حاضر قبل از اینکه عفو عمومی اعلام شود شاهد اعدام برخی معترضان بودیم که جرمهایشان هم گفته شد. نظر شما در رابطه با این اعدامها چیست؟
-به نظرم قانون جرم سیاسی ابتدا در مجلس نهم تصویب شد که قانون خوبی هم بود و در مجلس دهم هم اصلاح شد و کل حرفش هم این بود که مجرمان سیاسی باید در دادگاهی محاکمه شوند که هیات منصفه در آنجا حضور داشته باشد و هیات منصفه هم در واقع نماینده جامعه است که از اقشار مختلف، شخصی در آنجا حضور دارد و آنها هم نظر میدهند. البته نظر آنها مشورتی است در نهایت قاضی تصمیم میگیرد اما بالاخره نظر آنها هم همیشه در حکم قاضی موثر است و مزایایی برای متهمان سیاسی قائل شده بودند که به عنوان مثال این افراد لباس زندان نپوشند و مواردی از این قبیل. قانون خوبی بود و با اینکه قانون ابلاغ شده بود اما همچنان تا مدتی اجرا نمیشد. البته در اواخر دوره رئیسی در قوه قضائیه یک مورد اجرا شد و در دوره اژهای به صورت جدیتر ادامه پیدا کرد و چند مورد محاکمه با حضور هیات منصفه انجام شد. لذا این اقدام خوب بود که مجلس انجام داد چرا که باید تفاوتی میان متهمان سیاسی و متهمان غیرسیاسی وجود داشته باشد.
درباره حکم محاربه میان فقها اختلاف نظر وجود دارد
اما درباره اعدامهایی که اخیرا انجام شد این نکته مطرح است که در مواردی نظیر ارتکاب به قتل، این طبیعی است که مسئله قصاص حق اولیای دم است و این موردی نیست که حکومت بتواند از آن بگذرد بنابراین اگر اولیای دم رضایت ندهند متهم حتما باید قصاص شود اما اگر رضایت دادند ممکن است قصاص نشود اما حکومت از نظر حق عمومی به عنوان مدعیالعموم میتواند مجازاتی را برای او قرار دهد. ولی در مورد اعدامهای اخیر بعضی موارد بود که به روشنی معلوم بود که اینها مرتکب قتل شده و مستحق قصاص بودند و بعضیهایشان هم مصداق محارب بودند، به این ترتیب که با سلاح آمده بودند و باعث ارعاب و ترس مردم شده بودند اما در بین فقها اختلاف نظر است که آن کسی که باید اعدام شود حتما باید مرتکب قتل شده باشد یا صرف آن ارعاب و ترساندن مردم با سلاح، همان کافی است.
عدهای گفتند محسن شکاری مستحق اعدام نبود/ وحشیگری در شأن مردم ایران نیست
در مورد اعدامهایی که اخیرا در جریان اعتراضات 1401 صورت گرفت، فکر میکنم فقط در مورد محسن شکاری اختلاف بود که بعضیها میگفتند درست است که او با سلاح وارد صحنه شده اما مرتکب قتل نشده و باعث جرح یک مامور شده، عدهای میگفتند او مستحق اعدام نبوده ولی بالاخره نظرها مختلف است و اینجا نظر قاضی به این شکل بوده و انجام شده است. ظاهرا اعدامها در مورد اعتراضات اخیر چهار مورد هم بیشتر نبوده است. در آشوبهای اخیر هم متاسفانه برخی از افرادی که وارد شده بودند اقدامات بسیار خشنی انجام دادند که غیرقابل انتظار بود برای نمونه شهادت آرمان علیوردی یا آن بسیجی که در کرج شهید شد به صورت بسیار قصاوت آمیزی با آنها رفتار کرده بودند. نمیشود بگوییم که از اینها بگذرند، این جور خشونت و وحشیگری در شأن مردم ایران نیست.
متهمان سیاسی باید حق وکیل تعیینی داشته باشند
سؤال: سیستم قضایی در بحث اعدامها به ویژه در بحث محاربه نیاز به اصلاح دارد؟
- یک نقصی که وجود دارد مربوط به تبصره ماده 48 است که میگوید متهمان امنیتی که معمولا منظور همان متهمان سیاسی است در مرحله دادسرا از حق وکیل تعیینی محروم هستند و باید وکیلی داشته باشند که مورد رضایت قوه قضائیه باشد. به نظر بنده این تبصره مقداری با حق این متهمان منافات دارد و باعث میشود در آن ابتدا، بدون حضور وکیل اعترافاتی از اینها گرفته شود که بعدا طرف ممکن است احساس کند اشتباه کرده و نباید به این صورت اعتراف میکرده است. البته حتی خود قوه قضائیه هم میگوید ما این تبصره را قبول نداریم، حتی رؤسای قبلی قوه قضائیه هم میگفتند ما این تبصره را قبول نداریم و باید اصلاح شود و حتی مدعی بودند مجلس این تبصره را اضافه کرده و خود ما هم آن را قبول نداریم. اما اصلاح هم نمیشود، نمیدانم چگونه است با اینکه قبول ندارند ولی به نظر میرسد خیلی هم ناراضی نیستند. بنابراین تبصره ماده 48 باید اصلاح شود. اینکه به متهم سیاسی و امنیتی بگویند وکیل تو باید کسی باشد که ما میگوییم و خودت نمیتوانی وکیل انتخاب کنی، بد است و حق متهم ضایع میشود.
در برخی شرایط میتوان اعدام را حذف کرد
سؤال: امکان حذف اعدام از قانون مجازات اسلامی وجود دارد؟
- در برخی موارد میتوانند اعدام را حذف کنند به عنوان مثال در بحث مواد مخدر و بسیاری از مجازاتهای دیگر میتوانند مجازات اعدام را به چیزهای دیگر تبدیل کنند اما در مواردی که قصاص مطرح باشد، نمیشود مجازات اعدام را تبدیل کرد. حکم قصاص یک حکم قطعی قرآنی است، کسی که انسانی را به قتل رسانده باید قصاص شود مگر اینکه اولیای دم رضایت دهند که در این صورت باید دیه را به آن طرف بپردازند. اما اینکه به صورت کلی مانند اروپاییها و غربیها بگوییم که اعدام یک کار غلط است، خیر ما نمیتوانیم چنین حرفی بزنیم. قرآن هم میگوید «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ»، قصاص برای شما یک حیاتی است که باعث میشود دیگران عبرت بگیرند و قتل یک امر رایجی نباشد اما بعضی مجازاتهای اعدام را میشود تعدیل کرد.
رئیسی ماجرای حذف ارز ترجیحی را خیلی ساده گرفته بود/ برجام در اسفند ماه 99 به جای خوبی رسیده بود اما گفتند خیر، بگذارید دولت بعد کار را انجام دهد
سؤال: حدود یک و نیم سال از عمر دولت سیزدهم میگذرد. ارزیابی شما از اقدامات دولت چیست؟
- به نظر میرسد دولت سیزدهم یک دولت کم تجربه است. تجربه کار اجرایی و دولتی ندارند. خود رئیسی واقعا این تجربه را نداشت و به نظر من بعضی کارهای ناپخته هم انجام شد. به عنوان مثال بدون اینکه برجام را به یک نقطه مناسب برسانند، طرح حذف ارز ترجیحی را به طور ناگهانی و با سرعت اجرا کردند که این باعث یک شوک اقتصادی به مردم و ایجاد تورم شدیدی شد و واقعا به مردم فشار آمد. در حقیقت ماجرا را خیلی ساده گرفته بودند، گفتند فقط چهار قلم کالا افزایش قیمت پیدا میکند و ما سعی میکنیم تاثیری در قیمتهای دیگر نداشته باشد اما وقتی قیمت چند کالای اساسی بالا میرود، خود به خود روی همه چیز اثر میگذارد و واقعاً به مردم فشار زیادی آمد. اینها باید ابتدا مسئله برجام را حل میکردند و در موضوع برجام اینقدر تعلل نمیکردند. کار برجام در اسفند ماه 99 به جای خوبی رسیده بود اما گفتند خیر بگذارید دولت بعد کار را انجام دهد.
ریشه اعتراضات 1400 به نارضایتی مردم از وضع معیشت برمیگشت/ به کف برجام هم نرسیدند
مدتی برجام تعطیل شد تا اینکه دولت جدید روی کار آمد اما چند ماهی تعلل کردند تا مذاکرات را شروع کنند. وقتی مذاکرات شروع شد، به خیال اینکه امتیازات بیشتری بگیرند، پیشنویس جدیدی دادند اما حتی به همان کف برجام هم نرسیدند. میشد در همان جایی که بود توافق را انجام دهند تا تحریمها از بین برود و گشایشی در کشور ایجاد شود و بعد طرح حذف ارز ترجیحی را انجام دهند و گام به گام جلو بروند که این مقدار فشار به مردم نمیآمد. بالاخره مقداری از ریشه این آشوبهای حوادث اخیر هم به نارضایتی مردم از وضع معیشت برمیگشت به این تریتب که بهانهای بود برای حضور عدهای در خیابان.
اینکه رئیسی مقامات و مدیران را فقط از یک گروه خاصی تعیین کند کار خوبی نبود
سؤال: بسیاری بر این باور هستند که حضور وزرا و چهرههای نزدیک به احمدینژاد یا پایداریها دولت را ضعیف کرده است، نظر شما در این مورد چیست؟
- درست است، اصرار بر اینکه فقط از یک تیپ خاصی در دولت باشد و اینکه به دلیل بینش متفاوت سیاسی از افراد متخصص استفاده نکنند باعث ضعف دولت شده است. لذا بسیاری از افراد متخصص در حاشیه قرار گرفتند و از نیروی اینها استفاده نمیشود به ازای آن از برخی افراد کم تجربه استفاده میشود و این آسیب میزند. آن کسی که پله پله بالا آمده تا وزارت رسیده و تجربه بسیار خوبی دارد با آن کسی که ناگهان از مدیرکل، وزیر میشود تا زمانی که بخواهد بر کار مسلط شود به وضع کشور آسیب میزند. به نظر میرسد رئیسی میتوانست انتخابهای بهتری داشته باشد. اینکه مقامات و مدیران را فقط از یک گروه خاصی تعیین کند کار خوبی نبود و هنوز هم دیر نشده و میتوانند از افراد متخصص استفاده کنند.
جای خالی ناطق نوری و لاریجانی احساس می شود/ آیا اجازه ورود به ناطق نوری و لاریجانی میدهند؟
سؤال: با توجه به اینکه به عقیده کارشناسان عقلانیت حلقه گمشده است، جای خالی افرادی نظیر لاریجانی و ناطق نوری که در سپهر سیاسی کشور نماد عقلانیت و اعتدال هستند تا چه اندازه محسوس است؟
- به دلیل اینکه افرادی نظیر لاریجانی و ناطق نوری افراد معتدل و عاقلی هستند، اگر در صحنه سیاسی حضور داشته باشند حتما موثر خواهند بود اما اگر به این افراد اجازه ورود بدهند. اگر اینها بخواهند در انتخابات آینده داوطلب شوند، آیا اجازه میدهند یا مثل گذشته ردصلاحیت میکنند؟ آیا نظام به طور کلی و شورای نگهبان به طور خاص اراده دارد که همان روند سابق را در پیش بگیرد یا میخواهد تغییراتی ایجاد کند؟ همه چیز بستگی به رفتار نظام دارد که چگونه میخواهند انجام دهند. آیا میخواهند انتخابات آزاد انجام دهند یا همین انتخابات ساختگی و فرمایشی را پیش ببرند و بعد هم بگویند همین 40 درصد مشارکت هم خوب است. اگر فضا را باز کنند ورود افرادی نظیر لاریجانی و ناطق نوری میتواند مفید باشد چرا که هم عاقل و هم معتدل هستند و میتوانند کشور را در مسیر اعتدال، توسعه و پیشرفت قرار دهند و جای خالی آنها احساس میشود.
در ملاقاتی که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان دو بار گفتند اگر آقای مطهری زنده بود قطعا رهبر بودند
سؤال: شما استاد دانشگاه هستید و از طرفی یکی از سیاستمداران با تجربه کشور محسوب میشوید، اگر شهید مطهری زنده بودند آیا به سرنوشت افرادی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی دچار میشدند و به آن شکل تخریبشان می کردند؟
- شهید مطهری شخصیتی بود که بیشتر جنبه علمی داشت و جنبه اجرایی نداشت و خودش هم مایل به کارهای اجرایی نبود و اگر هم در ابتدای انقلاب رئیس شورای انقلاب بود با دستور امام بود که ایشان را مامور کرده بود تا شورای انقلاب را تشکیل دهد اما خود شهید مطهری شخصیت علمی بود که تصمیم خودش بر این بود کمکم به قم برود و به تربیت طلاب بپردازد البته نظر امام هم همین بود. بنا بود شهید مطهری بعد از چند ماه کار شورای انقلاب را رها کند و به قم برود چون نیاز بود روحانیت تقویت شود. لذا اگر شهید مطهری زنده بود شرایط او با هاشمی رفسنجانی فرق میکرد چرا مرحوم هاشمی یک نیروی اجرایی بود. اگر شهید مطهری حضور داشت احتمالا بعد از امام، او رهبر میشد چون از بین شاگردان امام، شهید مطهری و آیتالله منتظری برجستهتر بودند اما با این وجود شهید مطهری مزایایی داشت که شاید در آقای منتظری نبود و شاید نظر خود آیت الله منتظری هم بر شهید مطهری بود و به احتمال قوی شهید مطهری رهبر میشد همانطور که در ملاقاتی که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان هم دو بار گفتند اگر آقای مطهری بود قطعا رهبر بودند.
میخواهم بگویم اگر شهید مطهری بودند و رهبر هم نبودند ولی کنار زدن او به این آسانیها نبود چون شهید مطهری جایگاه ویژهای میان روحانیت، قشر روشنفکر و مردم داشت و کار آسانی نبود. ایشان پختگی داشت. به عنوان مثال آیتالله منتظری از نظر علمی و فقاهت، حد بالایی داشت اما آن پختگی شهید مطهری را نداشت و باعث شد که به او ضربه بزنند. ولی همه چیز قابل پیشبینی است. انقلاب و مسئله قدرتطلبی به شکلی است که احتمال همه چیز میرود.
درباره انتخابات با لاریجانی صحبت نکردم
سؤال: درباره انتخابات آینده با ناطق نوری و لاریجانی جلسه داشتید؟
- خیر، البته لاریجانی داماد ماست و گاهی او را میبینیم و صحبتهایی میکنیم اما در خصوص انتخابات صحبتی نکردهایم. ناطق نوری را هم اگرچه قبلا هر چند وقت یک بار می دیدم اما مدتهاست او را هم ندیدهام. در حال حاضر آدم فکر میکند اصلا کاری نمیشود کرد. راجع به چه صحبت شود؟
اگر شرایط به همین منوال باشد در انتخابات شرکت نمی کنم
سؤال: با توجه به چالشهایی که در انتخابات مجلس یازدهم با شورای نگهبان داشتید، در انتخابات مجلس دوازدهم به عنوان داوطلب شرکت میکنید؟
- الان که فکر میکنم خیلی بعید است به عنوان داوطلب در انتخابات مجلس دوازدهم شرکت کنم مگر اینکه حوادث به شکل دیگری پیش برود، مثلا یک ضرورت خاصی باشد و واقعا یک تکلیفی باشد ولی همین جوری با همین شکل باشد، بسیار بعید است که من شرکت کنم.
در پایان چند عبارت گفته میشود که پاسخ یک کلمهای به آنها کفایت میکند:
سؤال: اعتراضات 1401؟
- شورش کور.
سؤال: بانیان وضع موجود؟
- بیشتر دولت و مجلس فعلی و کمتر دولت و مجلس قبلی.
سؤال: خودتان را از بانیان وضع موجود ارزیابی میکنید؟
- یک مدت که نماینده بودم و یک مدت نایب رئیس مجلس هم بودم ولی نماینده در کارهای اجرایی نمیتواند کار زیادی انجام دهد ولی در حد خودمان بله از بانیان وضع موجود هستم.
سؤال: حاکمیت یکدست؟
- به ضرر مردم.
سؤال: مجلس انقلابی؟
- یک تعبیر نادرست. مجلس انقلابی و غیرانقلابی ندارد.
سؤال: سید محرومین؟
- شاید با توجه به اینکه مدتی در آستان قدس رضوی بودند و به محرومین توجه هم دارند اشکال ندارد این تعبیر را به کار ببریم.
سؤال: دلار 5 هزار تومانی؟
- آرزوی مردم.
سؤال: طلب از کره جنوبی؟
- ناشی از رفتارهای غلط خود ما به نظر میآید.
سؤال: گشت ارشاد؟
- عملکرد نامناسب.
مذاکره مستقیم با آمریکا ضروری است
سؤال: مذاکره مستقیم با آمریکا؟
- یک امر ضروری.
آرزوی تغییر برخی روشها از طرف حکومت را دارم
سؤال: مردم سال سختی را پشتسر گذاشتند، اعتراضات را تجربه کردند، تورم چند برابری بر آنها فشار آورد و در حال حاضر نیز از نظر اقتصادی در شرایط نامناسبی هستند، پیام نوروزی شما به مردم ایران چیست؟
- آرزوی بهبود وضع اقتصاد و زندگی مردم را داریم، آرزوی وحدت و اتحاد بیشتر بین مردم، آرزوی تغییر برخی روشها از طرف حکومت و بالاخره آرزوی یکدستی و همراهی بیشتر مردم با هم. إنشاءالله که در سال جدید توفیقات خوبی داشته باشیم، گشایش اقتصادی ایجاد شود، در سیاست خارجی روشهای بهتری را اتخاذ کنیم و بالاخره مردم یک رفاهی را از انقلاب اسلامی تجربه کنند. مردم ایران واقعا مردم مقاوم و خوبی هستند. هر کشور دیگری تحت این فشارها بود واقعا تا الان سرنگون شده بود ولی ایران به خاطر اینکه مردم روی ایمان خودشان مقاومت میکنند تا حالا برقرار است و إنشاءالله برقرار خواهد بود اما بالاخره مردم باید یک روزی پیشرفت، توسعه و رفاه را احساس کنند. إنشاءالله زودتر به چنین روزی برسیم.