- آرشیو اخبار 1
- سیاسی 2
ویژه نوروز ۱۴۰۲؛
گرامی مقدم: یکدست شدن قدرت چیزی غیر از زیان و خسارت به بار نخواهد آورد
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی میگوید: با یکدست شدن قدرت توقع این بود که مسئله پرونده هستهای حل و فصل شده و تحریمها برچیده شود.
اسماعیل گرامی مقدم، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، ضمن تاکید بر اینکه یکدست شدن قوا مشکلات را حل نمیکند، گفت: به استناد آمار و ارقام بانک مرکزی و سازمان آمار، هیچ کدام از آن وعده و وعیدها و افقی که از سوی نامزدهای جریان سیاسی به مردم نشان داده میشد و میگفتند با یکدست شدن قدرت بسیاری از اختلافات در حوزه مالی و اقتصادی حل فصل خواهد شد، محقق نشد و مشاهده کردیم که مشکلات مردم حل نشد. اگر نگاهی به نرخ رشد اقتصادی بیندازیم میبینیم که این نرخ همچنان پایین است و نسبت به گذشته تغییری نکرده، اگر تغییر اندکی هم داشته به دلیل افزایش صادرات گاز و نفت ما بوده و اتفاقی در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات نیفتاده است. علاوه بر این تورم در مورد کالاهای مواد غذایی تا بالای 64 درصد هم افزایش پیدا کرده و تورم کلی در مورد همه کالاها بالای 42 درصد است. این آمار و ارقام نشان میدهد که آن کارایی که تصور میشد یکدست شدن قدرت در جهت رفع و رجوع مشکلات مردم ایجاد خواهد کرد اتفاق نیفتاده است.
او افزود: بنابراین شاید از ابتدا هم نظریه و تئوری یکدست شدن قوا یک اشتباه محض در عالم سیاست بود چرا که عالم سیاست از قانون رقابت در اقتصاد تبعیت میکند و به همین دلیل نظامهایی که به روش رقابتی، ارکان قدرت را به دست میآورند به دلیل اینکه همیشه بتوانند در عرصه رقابت باقی بمانند و در عرصه سیاست حرفی برای گفتن داشته باشند، این رقابت باعث ارتقا و بهبود عملکرد مدیران و مسئولان یک جامعه میشود. لذا کشورهایی که از روش دموکراتیک برای انتخاب مدیران خود تبعیت میکنند، همیشه توانستهاند در عرصه اقتصاد موفقیتهای قابل ملاحظهای را برای مردم خود رقم بزنند. این قانون استثنابردار نیست. در کشور ما هم هرگاه رقابت وجود داشته و قدرت یکدست نبوده، به بیشترین توفیقات در عرصه اقتصادی دست پیدا کردیم که مهمترین آن نیز در دوره هشت ساله خاتمی اتفاق افتاد چرا که در آن دوران مخالفان اصلاحات همه تلاش خود را انجام میدادند که اتفاق نیفتد، بنابراین دولت آن روز به سمت پیشرفتهای اقتصادی شیفت پیدا کرد و در حوزه اقتصاد به کمک مجلس توانست تغییرات مهمی در قانون تجارت ایجاد کند و بتواند برای اولین و آخرین بار به نرخ رشد هشت درصد دست پیدا کند. بنابراین هم تئوریها و هم تجربیات نشان میدهد که یکدست شدن قدرت، چیزی جز زیان و خسارت به بار نخواهد آورد چون جناح حاکم بدون رقیب در حقیقت از مواجه شدن با رقیب در مصونیت میماند و به کاهش راندمان عملکردش منجر خواهد شد.
گرامی مقدم در پاسخ به اینکه رئیسی در ابتدای روی کار آمدن اعلام کرد به صورت فراجناحی از نظرات نخبگان استفاده خواهد کرد آیا این امر اتفاق افتاد، تصریح کرد: پاسخ این سوال منفی است. در حقیقت هیچجا مشاهده نکردیم رئیسی از توان و تجربه مدیران اصلاحطلب که بههرحال سرمایه این کشور هستند استفاده کند. واقعیت امر این است که رئیسی نه تنها از ظرفیت اصلاحطلبان استفاده نکرد بلکه یک نوع رقابت در جهت استفاده از مدیران کمتجربه و ناتوان وجود داشت و این موضوع را در مدیریتهای مختلف شاهد بودیم. اگر بخواهیم مقایسه دقیق از میزان تجربه و مهارت مدیرانی که بر سر کار آمدند با مدیران دولت قبلی داشته باشیم فاصله بسیار زیادی وجود دارد بنابراین تا وقتی مدیران فعلی اموری را تجربه کنند و اینکه متوجه شوند آیا از دانش و سواد کافی برای تسلط بر حوزه خود برخوردار هستند زمانبر است و این زمان، اتلاف منابع را دربر خواهد داشت، به همین دلیل مشاهده میکنیم که بسیاری از امور تقریبا قفل شده است. برای مثال در حوزه قیمتگذاری خودرو با مشکلات عدیدهای مواجه هستیم در حالی که قولهای دیگری دادند، در عرصه قیمتگذاری در بورس نیز سرمایههای مردم همچنان با مشکل مواجه است در حالی که رئیسی قول داده بود که این مشکل را یک هفتهای حل و فصل خواهد کرد.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: این قسمت قضیه که رئیسی از مدیران اصلاحطلب استفاده نکرد، طبیعتا حق هر دولتی است که همفکران خودش را در مسند امور بگذارد اما اشکال اساسی و مهم که به رئیسی وارد است مربوط به این قضیه میشود که چرا از مدیران اصولگرا که دارای سابقه و تجربه فراوانی هستند و موفقیتهایی را در کارنامه خود دارند استفاده نکرد. یکی از نکاتی که بیشتر تبلیغاتی شد این بود که شاخصترین شعار رئیسی این بود که تحریمها تاثیری ندارند و ما نباید همه اقتصاد را به تحریمها گره بزنیم و با این شعار بر سر کار آمدند.
گرامی مقدم در پایان یادآور شد: اما به عقیده بنده نه تنها اقتصاد ما بلکه اقتصاد کل دنیا همینطور است که وقتی یک کشور را تحریم کنند اقتصادش خواه ناخواه به آن تحریمها گره میخورد و نمیتواند کمر خود را راست کند و اکنون بعد از یک سال و اندی از دولت رئیسی، همین اتفاق افتاد. یعنی با یکدست شدن قدرت توقع این بود که مسئله پرونده هستهای حل و فصل شده و تحریمها برچیده شود. بنابراین رئیسی با یک اشتباه یا به عبارت دیگر با توهم به مسائل بینالملل و اقتصاد نگاه میکرد و به همین دلیل مشاهده کردیم که آن شعار اشتباه بود و در نهایت باید این تحریمها را از ریشه حل میکرد که نکرد.