فرجام جبهه اصلاحات

جبهه اصلاحات ایران در حالی دور جدید فعالیت خود را آغاز کرده است که درخصوص دستاوردهای دوره گذشته آن اطلاعاتی به افکار عمومی یا هوادران گفتمان اصلاحات ارائه نشده است به دیگر سخن اگر گفتمان اصلاحات یکی از شعارهای اصلی و محوری آن شفافیت است و افکار عمومی و هواداران خود را محرم می دانند لاجرم جریانی که این گفتمان را راهبری می کند باید در عمل به این شعار پایبند باشد به همین دلیل شایسته بود هیات رئیسه دوره گذشته جبهه اصلاحات در نشست با اصحاب رسانه گزارشی از فعالیت‌های خود را ارائه می کرد‌ کاری که در دوران فعالیت شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در چندین نوبت صورت گرفت ولی متاسفانه هیات رئیسه جبهه اصلاحات بدون ارائه گزارشی به هواداران خود فعالیت خود را پایان داد.

علت تاکید بر ارائه گزارش به افکار عمومی این است که مشخص شود اهدافی که جبهه اصلاحات بر اساس اساسنامه خود فعالیت خود را آغاز کرد آیا به آن اهداف رسیده است یا نه. قاعدتا یکی از اهداف محوری تشکیل جبهه اصلاحات انسجام بخشی به جریان اصلاحات بود آیا اکنون این جریان از انسجام خوبی برخوردار است؟ قاعدتا نگارنده پاسخ به این سوال را می داند ولی بهتر بود اعضای هیات رئیسه دور قبل جبهه اصلاحات صادقانه و شفاف درباره دستاوردهای خود اطلاع رسانی می کردند. 

اگر بخواهیم مقایسه ای با فعالیت چند دوره فعالیت شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان داشته باشیم مطمئنا شورای عالی که در دهه ۹۰ شکل گرفت با معطوف کردن فعالیت های خود به انسجام بخشی این جریان در درجه اول و نیز پیروزی در انتخابات های مختلف در درجه دوم پایه گذاری شد و در قضاوتی منصفانه علی رغم برخی محدویت ها در نیل به دو هدف ذکر شده کارنامه قابل قبولی گرفت البته اینکه شورای عالی می بایست در بعد نظارتی بر نهادهای انتخابی که از طریق حمایت این شورا  افرادی وارد این نهادها شدند هم موفق عمل می کرد بحث دیگری است که قاعدتا می بایست در اساسنامه شورای عالی این گزاره دیده می شد. 

از سوی دیگر وقتی قرار است جبهه اصلاحات  تمامی امورات این جریان را راهبری کند(جدای از اینکه همین مقوله همیشه مورد مناقشه بوده است) می بایست از هرگونه فعالیتی که تلقی موازی کاری با جبهه اصلاحات را دارد پرهیز کرد تشکیل جلسات مشابه حول محور رهبر اصلاحات به نظر می رسد در طی سالیان اخیر کمکی به جبهه اصلاحات نکرده است و حتی بعضا شائبه موازی کاری با جبهه اصلاحات مطرح بوده است .چرا که اگر  زعمای جریان اصلاحات به دنبال انسجام این جریان هستند هرگونه فعالیتی که تلقی موازی کاری با جبهه اصلاحات را تداعی کند قاعدتا باید متوقف شود .

نکته مهم درخصوص فعالیت جبهه ای در یک جبهه سیاسی فرهنگ کار جبهه ای است افرادی که در هیات رئیسه جبهه اصلاحات حضور دارند اگر فرهنگ کار جبهه ای را ندانند و بخواهند منویات حزب خود را بر جبهه اصلاحات تحمیل کنند قاعدتا چه بخواهند و چه نخواهند در شکست این جبهه سهم بسزایی دارند .دوره فعلی فعالیت جبهه اصلاحات دوره آزمون و خطا نیست و می بایست با درک تحولات جامعه و نیز اعتقاد عمیق به فرهنگ کار جبهه ای به گونه ای عمل کرد که در پایان این دوره از فعالیت جبهه اصلاحات در برابر هواداران گفتمان اصلاحات سربلند باشند. 

تجربه نشان داده است که در فعالیت‌های سیاسی بویژه در فعالیت های جبهه ای باید مراقبت کرد که افراد و چهره ها را به خاطر بعضا بلند پروازی های آنان از دست ندهیم و بدور از هیجان زدگی و با کمک همه اعضای یک جبهه سیاسی به خوبی فعالیت های جبهه سامان داده شود .امید آنکه جبهه اصلاحات ایران در دور جدید فعالیت خود بتواند موفق و تاثیر گذار عمل کند.