- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
راز کودک 18 ماهه رها شده در امامزاده عقیل اسلامشهر توسط مادربزرگش فاش شد!
پسر 18 ماههای که از سوی مادرش در محوطه یک امامزاده در اسلامشهر رها شده بود با کمک خادمان امامزاده به خانوادهاش تحویل شد.
به گزارش منیبان، روز جمعه گذشته در حالی که جمعیت زیادی در صحن امامزاده عقیل اسلامشهر در حال برگزاری نماز ظهر عاشورا بودند خادمان حرم متوجه پسر بچهای شدند که تنها در گوشهای نشسته و یک ساک کوچک نیز کنارش بود.
دقایقی که گذشت کودک به راه افتاد انگار در میان جمعیت به دنبال مادرش میگشت اما پسرکوچولو وقتی نتوانست مادرش را پیدا کند به یک باره زیر گریه زد.
زنان حاضر در محل که متوجه پسرک شده بودند هرکدام سؤالی از او میپرسیدند. کم کم همگی به جست و جوی مادر این کودک پرداختند اما هرچه بیشتر میگشتند کمتر به نتیجه میرسیدند.
وقتی موضوع به خادمان حرم اعلام شد کودک را در آغوش گرفته و او را به دفتر امامزاده بردند. در همین حین یکی از خادمان به محض مشاهده کودک او را شناخت و گفت: من در یک هفته اخیر این کودک را همراه مادرش زیاد دیدهام. مادرش زنی لاغر اندام است که ظاهر چندان مناسبی هم نداشت و دراین مدت چند باری به امامزاده آمده بود.
سپس خادمان به بررسی محتویات کیف کوچکی که همراه کودک بود پرداختند و دستنوشتهای پیدا کردند که نشان میداد مادر کودک به دلیل ناتوانی در نگهداری از طفل وی را رها کرده و رفته است.
پیدا کردن مادربزرگ پسر گمشده
محمد علی اکبری مدیر فرهنگی آستان امامزاده عقیل در تشریح این ماجرا به «ایران» گفت: وقتی نامه مادر کودک را خواندیم با اطمینان از اینکه وی پسرک را به عمد در صحن رها کرده است بلافاصله موضوع را به کلانتری محل خبر دادیم.
سپس با اورژانس اجتماعی هم تماس گرفتیم و با اعلام موضوع از آنها خواستیم به امامزاده بیایند و به وضعیت این کودک رسیدگی کنند .
دقایقی بعد مأموران کلانتری از راه رسیدند و بعد از شرح ماجرا صورت جلسهای تنظیم و امضا شد. در ادامه نیز امدادگران اورژانس اجتماعی به محل آمدند اما با توجه به صورتجلسهای که امضا کرده بودیم ما طفل را به مأموران کلانتری تحویل دادیم و آنها نیز بچه را به بهزیستی سپردند.
مدیر فرهنگی امامزاده عقیل در ادامه گفت: در ادامه این ماجرا چند نفر از خادمان اظهار داشتند مادربزرگ این کودک را که از ساکنان همان منطقه است چند بار همراه این کودک دیدهاند.
بنابراین در یک جست و جوی محلی سرانجام موفق شدیم عصر روز بعد خانه مادربزرگش را پیدا کنیم و خبر پیدا شدن نوهاش را به او اعلام کردیم.
زن میانسال که از شنیدن ماجرای رها کردن نوهاش در امامزاده از سوی عروسش شوکه شده بود در حالی که گریه میکرد و بر سر و صورتش میکوبید، اظهار داشت که پسر و عروسش به دلیل اعتیاد و مشکلات مالی توانایی نگهداری از بچه را نداشتند و از دو ماه قبل وی نوهاش را به خانه خود برده و از بچه نگهداری میکرده است اما عروسش یک هفته قبل به خانه وی رفته و با اصرار کودک را تحویل گرفته و با خود برده است.
وی که از شنیدن خبر پیدا شدن نوهاش خدا را شکر میکرد پس از انجام هماهنگیهای لازم کودک را از بهزیستی تحویل گرفت و به خانه برد.