- آرشیو اخبار 1
- ورزشی 2
اینکاره نبودید آقای خسرویوفا
محمود خسرویوفا، رئیس جدید کمیته ملی المپیک که بعد از سالها حضور در کمیته ملی پارالمپیک به این سمت رسید، با شعار اعزام کاروان کیفی به بازیهای هانگژو پا به میدان گذاشت. او وعده داد که میخواهد از ریختوپاشهای اضافی جلوگیری کند و کاروان کیفی، به معنی اعزام ورزشکاران شانس مدال به بازیهای آسیایی، به هانگژو بفرستند. درباره جلوگیری از ریختوپاشهای اضافی که نمیتوان با سند و مدرک صحبت کرد، چون تا زمانی که «همه» افراد اعزامی به این رقابتها و نوع تخصیص هزینه به آنها مشخص نشود، نمیتوان گفت که خسرویوفا به این وعدهاش عمل کرده یا نه، ولی درباره کاروان کیفی با قطع و یقین میتوان نظر داد که به غیر از شعارزدگی و شکست عایدی دیگری نداشته است.
به گزارش منیبان؛ روزنامه شرق نوشت: نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی در شرایطی چندروزی است به پایان رسیده که کاروان اعزامی ایران به این رقابتها که به میزبانی هانگژو در چین برگزار میشد، عملکرد بسیار ضعیف و تاحدودی دور از انتظار از خود به جا گذاشت. ورزشکاران ایران در این دوره از رقابتها ۵۴ مدال شامل ۱۳ مدال طلا، ۲۱ نقره و ۲۰ برنز گرفتند که ناگفته پیداست با ادعا و انتظار اولیه از آنها فاصله چشمگیری دارد.اگرچه تعدادی از رسانههای خاص سعی بر این داشته و دارند که این عملکرد را قابلانتظار جلوه دهند، ولی واقعیت این است که نتایج ثبتشده به غیر از شکست و عقبگرد برای ورزش ایران چیزی در پی نداشته است. مهمترین اتفاق رخداده در این زمینه تنزل جایگاه ایران در مقایسه با بازیهای ۲۰۱۸ جاکارتا است. در آن دوره ایران در رده ششم قرار گرفت، ولی در این دوره با سلام و صلوات در رده هفتم ردهبندی توزیع مدالی قرار گرفت. چرا؟ چون اگر دو کشور بحرین و تایلند که تا پیش از این محلی از اعراب در بازیهای آسیایی نداشتند، اگر یک مدال طلای دیگر میگرفتند احتمالا این جایگاه هفتمی ایران هم از کف میرفت. بحرین و تایلند در حالی به معنای واقعی کلمه در این دوره از بازیها پیشرفت کرده بودند که کاروان ایران تنزل زیادی داشت.
مسئله رتبه در مقایسه با دور قبل، تنها فاکتوری نیست که بشود از آن بهعنوان یک ناکامی نام برد؛ چراکه ایران در جاکارتا در مجموع ۶۲ مدال گرفت، ولی در بازیهای هانگژو این تعداد هم آب رفت و به ۵۴ مدال رسید. از همه بدتر و مهمتر افت محسوس مدال طلا در این دوره است. از آنجا که تعداد مدال طلای کسبشده هر کاروانی جایگاه آن کشور در جدول ردهبندی نهایی را مشخص میکند، این مدال از سایر مدالها ارزشمندتر است. ایران در بازیهای اخیر تنها ۱۳ مدال طلا به دست آورد، درحالیکه در جاکارتا ۲۰ مدال طلا گرفته بود. آبرفتن هفت مدال طلا آنهم با ادعای مطرحشده از سوی مسئولان، پیش از اعزام به این بازیها، یکی دیگر از شکستهای پیدرپی این عملکرد است.
با وجود این شاید هیچکدام از موارد مطرحشده به اندازه اظهارات مسئولان کمیته ملی المپیک، پیش از اعزام به این بازیها، درخور توجه نباشد. محمود خسرویوفا، رئیس جدید کمیته ملی المپیک که بعد از سالها حضور در کمیته ملی پارالمپیک به این سمت رسید، با شعار اعزام کاروان کیفی به بازیهای هانگژو پا به میدان گذاشت. او وعده داد که میخواهد از ریختوپاشهای اضافی جلوگیری کند و کاروان کیفی، به معنی اعزام ورزشکاران شانس مدال به بازیهای آسیایی، به هانگژو بفرستند. درباره جلوگیری از ریختوپاشهای اضافی که نمیتوان با سند و مدرک صحبت کرد، چون تا زمانی که «همه» افراد اعزامی به این رقابتها و نوع تخصیص هزینه به آنها مشخص نشود، نمیتوان گفت که خسرویوفا به این وعدهاش عمل کرده یا نه، ولی درباره کاروان کیفی با قطع و یقین میتوان نظر داد که به غیر از شعارزدگی و شکست عایدی دیگری نداشته است.خسرویوفا در این دوره تصمیم گرفت با حذف قریب به ۹۰ ورزشکار در مقایسه با دوره قبلی، به قول خودش کاروانی کیفی به این بازیها اعزام کند. نتیجه کاملا مشخص است؛ نهتنها کیفیت مدالهای ایران بالاتر نرفت بلکه بدتر هم شد و با تنزل جایگاه روبهرو شد. در مقیاس آماری هم میتوان این ادعای شکستخورده را بیشتر مورد بررسی قرار داد.
برای این دوره از بازیها ۲۸۴ ورزشکار اعزام شده که با توجه به تعداد ۵۴ مدال کسبشده، چیزی نزدیک به ۱۹ درصد از کاروان اعزامی موفق به کسب مدال شدهاند. آیا این میزان با ادعای کاروان کیفی همخوانی دارد؟ ابدا! ماجرا وقتی بدتر میشود که همین کاروان کیفی درصد کسب مدال طلای بسیار پایینی داشته و تنها ۴.۵ درصد موفق به کسب مدال طلا شدهاند. حالا کافی است یک بار دیگر موضوع بهطور بسیار سادهای مورد ارزیابی قرار بگیرد؛ خسرویوفا وعده اعزام یک کاروان کیفی را داده که بسیاری از آنها قاعدتا باید شانس مدال باشند یا حداقل وقتی صحبت از اعزام کیفی میشود قریب به ۳۰ تا ۳۵ درصد باید کسب مدال کرده باشند. دوباره وقتی صحبت از کیفیت میشود، یعنی تمرکز بیشتر روی کسب مدال طلا گذاشته شده است. در هر دو سه پروژه این ادعا با شکست روبهرو شده، چون بهطور آشکاری در مقایسه با دوره قبلی که تعداد ورزشکاران بیشتر هم بوده، درصد کسب مدال طلا افت داشته است.البته که این تمام ماجرا نیست، چون مسئولان کمیته ملی المپیک چنان بر این ماجرای اعزام کیفی تأکید داشتند که گویی شقالقمر رخ داده است. ایران فقط در مقایسه با دوره قبلی تعداد ورزشکاران کمتری را اعزام کرده وگرنه برای بازیهای آسیایی ۲۰۱۴، کاروان ایران با ۲۷۶ نفر اعزام شد (این دوره ۲۸۴ نفر اعزام شدند) که نتیجه بسیار مطلوبتر بود؛ آن کاروان که ادعای کیفیبودنش هم مثل همین ادعای مسئولان سر به فلک نگذاشته بود، ۵۷ مدال کسب کرد که ۲۱ مورد آنها یعنی قریب به ۷.۶ درصد کل مدالها را طلا تشکیل داده بود. ضمن اینکه آن کاروان ایران هم درمجموع در رتبه پنجم قرار گرفت و در مقایسه با این کاروان اخیر که رتبه هفتم را کسب کرده عملکرد بهتری داشته است.
مورد مهم دیگری که مسئولان کنونی علاقه زیادی به برجستهکردن آن ندارند، وضعیت جایگاه و رتبه نهایی ایران است؛ ایران در شرایطی در هانگژو هفتم شد که بدترین نتیجه ۲۰ سال اخیر است! از این نتیجه بدتر فقط در بازیهای آسیایی سال ۲۰۰۲ رقم خورد که ایران در رده دهم ایستاد. گو اینکه آن کاروان اعزامی با ۱۵۰ نفر به بازیهای آسیایی رفته بود و این یکی با ۲۸۴ نفر. پس تازهترین دستاورد مسئولان کنونی، بازگشت به عقب عجیب و غریب است. ایران پس از رتبه نازل دهمی در سال ۲۰۰۲، در دورههای پس از آن در رتبههای چهارمی، پنجمی و ششمی قرار گرفته بود. این رتبه هفتمی تازه که بدترین نتیجه کاروان ایران در ۱۶ سال اخیر است نشان از تنزل ملموس ورزش و تفکرات مدیریتی در این عرصه در ایران دارد. ایران در سالهای ۲۰۱۰، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ به ترتیب چهارم، پنجم و ششم شده بود که در این دوره برخلاف ادعای کیفیبودن به تنزلش ادامه داد و هفتم شد.دیگر موضوعی که شاید بازهم مسئولان علاقهای به برجستهشدنش نداشته باشند، افت محسوس مدال طلا است؛ در سه دوره قبلی سابقه نداشته که تعداد طلای کاروان ایران از ۲۰ تا کمتر شود. در این دوره، ولی به لطف مدیریت جدید، این عدد هم کاهش پیدا کرد و به ۱۳ رسید.
حالا با مرور موارد بالا و بررسی سادهای که رخ داده مشخص است که محمود خسرویوفا هم مدیری که در ابتدا نشان میداد، نیست. او بهواسطه حضورش در کمیته ملی پارالمپیک توانسته بود به تعادلی برای اعزام کاروان کیفی برسد، ولی فراموش کرده بود که ورزش معلولان با توجه به کلاس و درجهبندی معلولیت آنها و رکوردهای ثبتشده با ورزش المپیکیها متفاوت است و نمیتوان از یک فرمول مشابه برای دو موضوع کاملا متفاوت استفاده کرد.ضمن اینکه او علاوه بر پرهیز از شعارهای عامهپسند بهتر است فکری جدی به حال و روز ورزش ایران در فاصله یک سال مانده به شروع بازیهای المپیک پاریس کند و دست از وعدهدادن بردارد، سروسامانی به تخلفات رخداده در فدراسیونهای مختلف دهد، تغییراتی در مشاورانش به وجود بیاورد، حرف رؤسا برای شانس مدالآوری را به این سادگیها باور نکند و اینکه اگر توانی داشت که بعید است، زمینه را برای تنبیه، توبیخ و تغییر تعدادی از آنها که مانند خود، شعار دادهاند، ولی در نتیجه شکست خوردهاند، مهیا کند.