- آرشیو اخبار 1
- سیاسی 2
چرایی صفآرایی ارتش در مرزهای شمال شرقی کشور| پایان جنگ یا آتش زیرخاکستر؟
تحلیلگران روابط بینالملل نگراناند پایان جنگ غزه به معنای آغاز التهابات در قفقاز باشد جایی که اسرائیل از ظرفیت لازم برای برهمزدن تعادل سیاسی منطقه برخوردار است.
به گزارش منیبان، صفآرایی ارتش کشورمان در مرزهای شمال شرقی کشور بار دیگر تحلیلها درباره چیستی ظرفیتهای تهدیدآمیز علیه ایران را مطرح کرده است. فرمانده نیروی زمینی ارتش با تأکید بر این که این نیرو نگاه ویژهای به مناطق شمال شرق کشور دارد گفته: «نیروی زمینی ارتش در این مناطق یگانهای موشکی، پهپادی، توپخانه و متحرک هجومی را در آینده مستقر خواهد کرد.» اما تقویت مرزهای شمال شرق ایران در چه بستر تاریخی از تحولات ماههای گذشته رخداده است؟
از یک زاویه تاریخی، تصاحب قرهباغ کوهستانی توسط جمهوری آذربایجان، بستری از رقابتهای منطقهای را به راه انداخته که هر لحظه بر ظرفیت خصمانه شدن آن میافزاید. پس از سه دهه درگیری و چندین جنگ خونین، جمهوری آذربایجان در ۲۸ سپتامبر منطقه قرهباغ کوهستانی را تصاحب کرد.
پس از پیروزی آذربایجان، مهاجرت گسترده ارامنه از قرهباغ آغاز شد که انتشار تصاویر آن یادآور فرار ارامنه از امپراتوری عثمانی در طول سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۶ بود. چه آنکه عوامل بسیاری در پیروزی نهایی اذربایجان در درگیری طولانی مدت با ارمنستان بر سر قره باغ کوهستانی نقش داشت. برخی از این عوامل ریشه در تاریخ پیچیده قفقاز جنوبی به عنوان بخشی از ایران تا سال ۱۸۱۳ داشت که به دنبال سیاستهای شوروی و روسیه آن زمان جدا شده بود. عوامل دیگر نیز مربوط به اختلاف در جغرافیا، جمعیت و منابع ارمنستان و اذربایجان بود. بر خلاف ارمنستان که منابع طبیعی کمتری دارد، اذربایجان یک کشور غنی از انرژی است و بنابراین قادر به صرف مبالغ زیادی برای خرید اسلحه و تقویت قدرت ملی خود بود. از جمله عوامل دیگر که در نهایت به ضرر ارمنستان تمام شد، اختلافات سیاسی داخلی ارمنستان بود که در جهت گیری سیاست خارجی این کشور اثر داشت و رقابتها و اختلافات بین نخبگان سیاسی حول مسئله قره باغ بر آن دامن زد.
تأثیر جنگ اوکراین بر تحولات قفقاز
از زمان استقلال ارمنستان پس از فروپاشی شوروی، ارمنستان عمدتاً به حمایت روسیه وابسته بوده است. اما متأثر از جنگ روسیه در اوکراین، اولویتهای مسکو تغییر کرد و چرخش بهسوی آذربایجان و ترکیه به ضرر ارمنستان تمام شد. در چنین شرایطی هم ترکیه و هم آذربایجان برای مسکو اهمیت بیشتری یافتند و عدم حمایت کافی از ارمنستان، بهویژه با استقرار نیروهای حافظ صلح برای برچیدن محاصره، به نفع آذربایجان تمام شد. از سوی دیگر حمله به قرهباغ درست زمانی صورت گرفت که جنگ اوکراین برای غرب از اهمیت بیشتری برخوردار بود. این بدان معنی بود که نه اروپا و نه امریکا مایل به ریسک برای مهار باکو در آن برهه زمانی نبودند.
در نهایت، رقابتهای ژئوپلیتیکی بینالمللی و منطقهای و موقعیت ژئوپلیتیک آسیبپذیر ارمنستان به شکست نهایی آن کمک کرد. از جمله این عوامل، رقابت بزرگتر روسیه و غرب برای کنترل اوراسیا و تلاشهای ۳۰ساله واشنگتن برای مهار و منزوی کردن ایران بود. برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده و اروپا به طور مؤثر ایفای نقش نیابتی رهبری خود در قفقاز و آسیای مرکزی را به ترکیه بهعنوان شریک اصلی منطقهای غرب واگذار کردند.
شرایطی که در آن زمان ارمنستان اگرچه قصد داشت خود را بیشتر با غرب همسو کند و برای رهایی از فشار آذربایجان به دنبال نوعی سازش با ترکیه باشد؛ اما باتوجهبه تاریخ منازعه ارمنیها با عثمانیها و ترکیه، این کار آسان نبود؛ بنابراین ایروان تصمیم گرفت بهجای جان خود را به روسیه نزدیک کند. شرایطی که در بازی بزرگتر روسیه با ترکیه بر سر اوکراین به خالیشدن پشت ارمنستان و ازدستدادن قرهباغ ختم شد.
از سوی دیگر اگرچه ارمنستان روابط خود را با غرب حفظ کرد و حتی به برنامه مشارکت برای صلح ناتو پیوست. بااینحال، با وجود پیوندهای مذهبی و فرهنگی با غرب، سابقه روابط نزدیکتر ایروان با مسکو منجر به بیاعتمادی طولانی غرب نسبت به ارمنستان شد. این معادله از آنجا برای ارمنستان پیچیدهتر شد که ارمنستان در محاصره ترکیه و آذربایجان، ایران را که پس از استقلال با آن روابط سازندهای برقرار کرده بود، بهعنوان وزنه تعادل بالقوه در مقابل آذربایجان میدید. درعینحال، مسکو نیز برای افزایش وابستگی ارمنستان به روسیه تلاش کرد و توسعه روابط اقتصادی و انرژی نزدیکتر با تهران موقعیت بازی در قفقاز را بیشازپیش برای ایروان دشوار کرد. در چنین شرایطی ارمنستان خودبهخود از تکیهگاههای سیاسی در برابر ترکیه و آذربایجان محروم شد.
چگونه اسرائیل تعادل سیاسی قفقاز را بر هم زد؟
در همین حال؛ دخالتهای منطقهای اسرائیل، مسائل را پیچیدهتر کرده است. اگرچه اسرائیل از لحاظ نظری باید وابستگی طبیعی به ارمنستان داشته باشد؛ اما در این سالها تمایل بیشتری به گسترش روابط دیپلماتیک با کشورهای مسلمان برای جذب منابع و بازارهای انرژی و تقویت خصومت آنها با ایران دارد. برایناساس باگذشت زمان، اسرائیل به یک تأمینکننده کلیدی سلاح برای باکو تبدیل شد تا آنجا که ۶۹ درصد از کل واردات اسلحه این کشور را بدست آورد. به همین دلیل جمهوری آذربایجان برخی از پیشرفتهترین سیستمهای تسلیحاتی خود را بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ از اسرائیل تامین کرد، تا ترکیه نیز در کنار آن با انتقال مزدوران سوری به باکو، این کشور را به آمادگی حداکثری برای جنگ قره باغ برساند.
ترکیه بازیگر نیابتی غرب در قفقاز
رجب طیب اردوغان مدتهاست که قصد دارد یک پل زمینی بین ترکیه و آذربایجان و پس از آن از طریق شمال ایران به آسیای مرکزی ایجاد کند. بهاینترتیب، ترکیه امیدوار است با پیوستن مسیرهای زمینی ترکیه و آذربایجان و با حذف ایران از این مسیر، یک جاده زمینی مستقیم برای اتصال تمام مردم ترک ایجاد کند. در همین راستا فتح قرهباغ توسط آذربایجان اولین گام برای تحقق این هدف بود. در حال حاضر، ترکیه بر ایجاد یک کریدور زمینی بین آذربایجان و نخجوان که یک منطقه آذربایجانی که بین ارمنستان، ایران و ترکیه است، اصرار دارد. بهعبارتدیگر این به معنای ادغام سرزمینی است که ارمنیها سیونیک و آذربایجانیها زنگزور مینامند و در نتیجه ایران را دور خواهد زد.
سیاستی که ایران را نگران کرده و درحالیکه روابط بین باکو و تهران از زمان استقلال آذربایجان رو به گرمی گذاشته بود، تقویت ارتباط آذربایجان و اسرائیل روزبهروز بر سردی روابط این دو کشور همسایه افزود. ایران مدتهاست که نگران است که آذربایجان به سکوی پرتاب تهدیدات اسرائیل و امریکا علیه خود تبدیل شود.
چه آنکه ایران بهوضوح گفته است که مخالف هرگونه تغییر جغرافیای کشورها در شمال خود است اما به نظر میرسد ترکیه و جمهوری آذربایجان بیشازپیش با همکاری اسرائیل به دنبال ایجاد مسیری زمینی برای اتصال بدون واسطه ایران با یکدیگر هستند. در چنین شرایطی ناظران سیاسی تأکید میکنند که هنوز التهاب در قفقاز به پایان نرسیده و احتمال هرگونه درگیری در ابعاد وسیعتر وجود دارد. موضوعی که به نظر میرسد اگر باکو همسو با تلاش برای عادیسازی روابط دوجانبه با باز کردن یک مسیر ترانزیتی جدید از طریق ایران به نخجوان حرکت کند، میتوان امیدوار بود برخی از نگرانیهای تهران کاهش پیدا کند. بااینحال، تحلیلگران روابط بینالملل نگراناند پایان جنگ غزه به معنای آغاز التهابات در قفقاز باشد جایی که اسرائیل از ظرفیت لازم برای برهمزدن تعادل سیاسی منطقه برخوردار است.
منبع: خبرآنلاین