اصلاً باورم نمی‌شد چنین اتفاقی افتاده است. با خودم گفتم حتماً اشتباهی شده، چند ساعت بعد آن مرد از خانه خارج شد و در کمال ناباوری دیدم که مرد دیگری آمد! من قبل از این تصمیم داشتم موضوع را با همسرم حل کنم، اما وقتی دیدم تا این حد فاسد شده به پلیس خبر دادم.

به گزارش منیبان به نقل از فرارو، زنی که به شوهرش خیانت کرده و با مردان غریبه در ارتباط بود از سوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.به گزارش اعتمادآنلاین، خیانت‌های این زن زمانی لو رفت که شوهرش در خانه دوربین مداربسته کار گذاشت و جزئیات خیانت را با چشمان خودش دید و آن را به دادگاه ارائه کرد.

یک سال قبل مردی به پلیس شکایت برد و گفت همسرش در خانه با مردی غریبه رابطه دارد. ماموران کلانتری همراه این مرد به محل رفتند و با ورود به خانه، زن جوان به نام ژاله را با مردی غریبه بازداشت کردند. ژاله که از دیدن شوهرش تعجب کرده بود تلاش کرد همه چیز را تغییر دهد و مدعی شد این مرد تعمیرکار است، اما دوربین‌های مداربسته واقعیت را نشان داد.

پیشنهاد ویژه

با ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان تهران پرونده به جریان افتاد. پرهام، شوهر ژاله، به قضات شعبه ۱۲ گفت: من و ژاله چهار سال پیش با هم ازدواج کردیم. من نصاب دوربین‌های مداربسته هستم و درآمد خوبی دارم و زندگی شیرینی با همسرم داشتم، اما فهمیدم او به من خیانت می‌کند. واقعاً نمی‌توانم بفهمم او چرا این کار را کرده است.

او در توضیح آنچه اتفاق افتاده است، گفت: چند ماهی بود که به همسرم مشکوک شده بودم. تصمیم گرفتم در خانه دوربین کار بگذارم. هنوز یک روز از نصب دوربین نگذشته بودم که در گوشی موبایلم که دوربین به آن وصل بود دیدم مردی غریبه وارد خانه شد.

اصلاً باورم نمی‌شد چنین اتفاقی افتاده است. با خودم گفتم حتماً اشتباهی شده، چند ساعت بعد آن مرد از خانه خارج شد و در کمال ناباوری دیدم که مرد دیگری آمد! من قبل از این تصمیم داشتم موضوع را با همسرم حل کنم، اما وقتی دیدم تا این حد فاسد شده به پلیس خبر دادم.

مرد شاکی گفت: همسرم چند بار در روز با من تماس می‌گرفت و می‌پرسید کی به خانه می‌روم. همین رفتارهایش من را مشکوک کرد.

وقتی نوبت به متهم رسید، گفت: من و پرهام چهار سال قبل ازدواج کردیم، اما اصلاً انگار نه انگار ازدواج کرده بودیم. او به طور مرتب به خارج از کشور و شهر‌های دیگر می‌رفت و من تنها می‌ماندم. وقتی به خانه می‌آمد خسته بود و به حرف‌هایم گوش نمی‌کرد. این‌قدر تنهایی کشیدم تا اینکه از فشار زیاد تنهایی خیانت کردم.

وقتی نوبت به مردی رسید که پرهام او را با همسرش دیده بود، او مدعی شد ژاله دروغ گفته است. این مرد گفت: ژاله به من گفته بود مربی ورزش است و تنها زندگی می‌کند. او به من گفته بود مطلقه است، من هم هیچ وقت نشانی از تأهل در او ندیدم و شک نکردم. من اگر می‌دانستم متاهل است به او نزدیک نمی‌شدم. از کاری که کردم پشیمان هستم، اما من واقعاً قصد رابطه با زن متاهل را نداشتم و از پرهام معذرت می‌خواهم.

کدخبر: 215420 تاریخ انتشار