زینب سلیمانی به مناسبت ماه مبارک رمضان خاطره ای را از پدرش سردار سلیمانی نقل کرد.

به گزارش منیبان، زینب سلیمانی در یادداشتی نوشت:

تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم افطار کردید؟ گفتند بچه‌ها برایم در قرارگاه افطار آماده کردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمنده‌ها سفره انداختیم و نان پنیر مختصری خوردیم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند «میترسم در غیبتم مظلومی با زبان روزه، اسیر و یا شهید شود».

کدخبر: 75640 تاریخ انتشار