24 ساعت بعد از وداع پرسپولیس با جام حذفی، استقلال هم با همان سناریو از گردونه این بازی‌ها کنار رفت. در خانه و جلوی چشم تماشاگران خودی برابر رقیبی که روی کاغذ باید می‌باخت.

به گزارش منیبان، نمایش استقلال برابر نساجی در جام حذفی، کپی برابر اصل اجرای آبی‌ها در دو بازی رفت و برگشت بود: انبوهی موقعیت، ستاره‌ای به نام علیرضا حقیقی و یک سری بازیکن خودخواه بسیار بی‌دقت با حضور امیرحسین حسین‌زاده در صدر این فهرست. وداع با جام حذفی آنهم بعد از 2 تساوی برابر پرسپولیس و پیکان در لیگ و زدن تنها یک گل در 300 دقیقه آخر، زنگ خطر را برای استقلال به صدا درآورده و 6 بازی باقیمانده نشان خواهد داد که مجیدی و کادر فنی‌اش، چنین صدایی را شنیده‌اند یا اینکه برای چندمین بار هوادار استقلال باید خاطرات دوران مرفاوی و مظلومی را این بار با مجیدی، زنده شده ببینند. 

* ترکیب عجیب 

پیشنهاد ویژه

 ترکیب مجیدی برای استقلال بیشتر از اینکه برای الهامی و نساجی عجیب باشد، هواداران و خودی‌ها را شگفت‌زده کرد. ترکیبی پر ایراد که تا دقایق پایانی، مجیدی مجبور بود برای ترمیمش تلاش کند. سوال اصلی و مهم این بود که چرا چیدمان 2-5-3؟ مگر همین آرایش در دربی امتحان نشده و نمره مردودی نگرفته بود؟ زوج خط حمله یامگا و حسین‌زاده فاقد المان‌های لازم برای داشتن شروط لازم و کافی یک ترکیب هجومی کامل هستند. دو بازیکن خودخواه و بسیار بی‌دقت بخصوص حسین‌زاده. در جناحین هم، دو ترکیب شگفت‌انگیز تشکیل شده بود: جلالی و سلمانی در چپ که دقیقا دو بازیکن شبیه هم هستند با یک تفاوت عجیب؛ هیجان جلالی برای بازی کردن و ستاره شدن بسیار بالاست و آرامش اعصاب خردکن سلمانی هم بسیار آزاردهنده. در سمت راست، غفوری مثلا پیستون راست بود و خاقانی در نقش هافبک بازوی راست. غفوری دیروز آشکارا روی فرم نبود و خاقانی فقط در استقلال می‌تواند فیکس بازی کند و در تیم‌های دیگر، حتی آنهایی که قعرنشین هستند، هم بعید است جایی در ترکیب ثابت داشته باشد. او حتی به آخرین اردوی تیم ملی امید هم دعوت نشد.

* این سوالات بی‌پاسخ 

 استقلال چطور با داشتن 3 مهاجم بلندزن یعنی ژستد، مطهری و رمضانی، تصمیم گرفت از هر 3 نفر در ترکیب اصلی استفاده نکند؟ بخش زیادی از این فصل، استقلال روی قدرت بالای ژستد در نبردهای هوایی حساب کرد و نتیجه گرفت. حتی در دربی هم، نسخه ژستد جواب داد ولی برابر نساجی ناگهان همه چیز از ذهن کادر فنی استقلال رفت.  

 چرا حتی یک بازی و یا برای چند دقیقه، ترکیب حردانی و غفوری امتحان نمی‌شود؟ برتری غفوری در دفاع بر حردانی و برتری خاقانی در هجوم بر غفوری چیست؟ چند بازیکن که در دربی فیکس بودند چه کرده بود که می‌بایست در این بازی هم فیکس باشند؟ حردانی چرا ناگهان به نیمکت تبعید شده است؟ خاقانی دارای چه پتانسیل نشکفته‌ای است که کادر فنی استقلال به بازی دادنش این همه علاقه دارد؟ 

 با توجه به اینکه استقلال در صورت برتری بر نساجی، در نیمه‌نهایی بایستی برابر مس کرمان لیگ یکی در ورزشگاه آزادی قرار می‌گرفت، بهتر و معقول‌تر این بود که مهدی‌پور در این بازی، حاضر می‌شد و سپس استراحت می‌کرد نه اینکه یک نیمه، فشار عجیب و غریبی بابت نبودن او و درخشش! سلمانی و جلالی و غفوری و خاقانی روی نیک‌نفس بیاید؟ 

 برنامه استقلال برای استفاده از ضربات آزاد چه بود که آن همه کرنر و ایستگاهی به راحتی از دست رفت؟ واقعا استقلال روی این ضربات در تمریناتش کار می‌کند؟ چطور بیشتر کرنرها روی سر بازیکنان نساجی فرود می‌آمد؟ برنامه استقلال برای استفاده از ضربات سوم چه بود؟ دوباره ارسال کردن توپ؟ 

 مجیدی در مقطع پایانی حضورش در استقلال، استاد زدن ضربات نهایی بود و حالا تیمی دارد که پاشنه آشیلش، زدن ضربات نهایی است. این دو گزاره اصلا هیچ سنخیتی با هم ندارد. آیا مجیدی در تمرینات، ضربه نهایی زدن را به یامگا و حسین‌زاده و آمانوف یاد نمی‌دهد؟ 

* آمار تکان‌دهنده 

 استقلال 25 ضربه به سمت چارچوب دروازه حقیقی زد ولی فقط 6تایش احتمال گل شدن داشت؛ این یعنی 75 درصد ضربات بازیکنان استقلال برای آماده‌سازی و شکافتن فضای بالا و اطراف دروازه نساجی بود. در تمام طول بازی، یک یارانه معیشتی در حساب بازیکنان استقلال بود تا شوت‌ها و ضربات بی‌کیفیت‌شان را روانه دروازه حقیقی کنند بدون اینکه او به هیچ خطری بیفتد. جز 2 ضربه حسین‌زاده (یکی بعد از دریبل دوطرفه طاهرخانی و دومی در دقایق پایانی)، حقیقی هیچ خطر خاصی روی دروازه‌اش احساس نکرد. درباره فیکس نشدن سید حسین حسینی هم بهتر است چیزی نگوییم. فلسفه نوبتی دروازه بانی کردن در استقلال و پرسپولیس مدتهاست منسوخ شده است.

* افت؟ 

 ستاره‌های استقلال در حساس‌ترین مقطع فصل وارد افت شده‌اند؟ برابر نساجی، یامگا چندان دیده نشد؛ حسین‌زاده و مهدی‌پور هیچ نشانی از خودشان نداشتند؛ از همان اندک حرکات مورب سلمانی خبری نبود، آمانوف دیگر پاس‌های ریسکی و رو به جلو نمی‌دهد و بدتر از همه، مدافعان استقلال هیچ تلاشی برای گرفتن توپ بازیکن حریف نمی‌کردند و بسیار آسان‌گیر بودند (محض نمونه، صحنه دقیقه 5+90 که پنالتی اعلام نشد و نمایش عجیب چشمی و غلامی در آن). چرا این اتفاق افتاده؟ فرهاد مجیدی و کادر فنی‌اش که کمترین انتقادی را در طول فصل پذیرفته‌اند، بهتر می‌توانند در این خصوص توضیح بدهند. بازیکنان استقلال یا تمرکز ندارند و یا از نظر بدنی، کم آورده‌اند و یا اینکه خوب تمرین نمی‌کنند (بخصوص برای دادن پاس نهایی که همگی‌شان خودخواه محض هستند و البته در ضربه نهایی زدن که بسیار ناشی شده‌اند)؛ و علت همه این دلایل احتمالی، کادر فنی است که شاید حواسش نیست. وقتی معاون حقوقی، درباره داوری اظهارنظر می‌کند (و البته حرف‌هایش هم اشتباه است)، احتمالا کادر فنی به جای تمرین دادن مربوط به رتق و فتق امور حقوقی است. 

کدخبر: 77204 تاریخ انتشار