- آرشیو اخبار 1
- اجتماعی 2
مروری بر حوادث تاریخی؛
دختر جوان: موقع تجاوز من فقط ۱۴ سالهم بود!+فیلم
دختر ایزدی که به شدت متأثر شده بود پس از گفتن این سخنان، از حال رفت و افتاد.
به گزارش منیبان؛ گفته می شود که اشواق در سال ۲۰۱۴ در منطقه سنجار به اسارت داعش درآمده بود و در همان سال، مبلغ ۱۰۰ دلار به ابو همام فروخته شد. سپس به سوریه منتقل شد. اشواق می گوید ابو همام به مدت ۱۰ ماه به او تجاوز می کرد. اشواق سرانجام توانست از دست داعش فرار کند و به آلمان پناهنده شود. پس از بازداشت ابو همام، دستگاه اطلاعات ملی عراق، با اشواق تماس گرفت و از او خواست به بغداد بیاید تا مجرم را شناسایی کند.
«چرا این کار را با من کردی، چرا؟ چون ایزدی هستم؟ وقتی به من تجاوز کردی فقط ۱۴ ساله ام بود. سرت را بالا بگیر. تو خواهر داری؟ تو احساس داری؟ تو شرف داری؟ فقط ۱۴ ساله ام بود؛ من هم سن دختر، پسر یا خواهرت بودم. تو زندگی من را نابود کردی. همه آن چیزی که آرزو می کردم را از من گرفتی.» این ها سخنانی است که «اشواق حجی حمید» با چشمانی گریان در مقابل «ابو همام الشرعی» بیان کرد. همان فردی که تقریبا پنج سال پیش به او تجاوز کرده بود.
تلویزیون دولتی عراق در اقدامی تاثیرگذار، یکی از اسرای داعش که قبلا مورد تجاوز قرار گرفته بود را رو در روی متجاوز داعشی قرار داد. در فیلمی که از این برنامه تلویزیونی منتشر شده، ابو همام الشرعی، از فرماندهان داعش، دیده می شود که روبروی دختر ایزدی ایستاده و سرش را پایین انداخته است.
اشواق با چشمانی گریان او را سرزنش می کند، ولی متجاوز داعشی حتی نمی تواند سرش را بالا بگیرد. به همین دلیل، دختر ایزدی از او می خواهد که سرش را بالا بگیرد.
اشواق در ادامه، خطاب به متجاوز داعشی می گوید: «روزی از روزها، من در دست تو، در دست داعش بودم. ولی الان تو (در بازداشت هستی). طعم عذاب، طعم شکنجه و طعم تنهایی را بچش. اگر تو ذره ای احساس داشتی، به من تجاوز نمی کردی؛ وقتی که من فقط ۱۴ ساله بودم.»
دختر ایزدی که به شدت متأثر شده بود پس از گفتن این سخنان، از حال رفت و افتاد. گفته می شود که اشواق در سال ۲۰۱۴ در منطقه سنجار به اسارت داعش درآمده بود و در همان سال، مبلغ ۱۰۰ دلار به ابو همام فروخته شد. سپس به سوریه منتقل شد. اشواق می گوید ابو همام به مدت ۱۰ ماه به او تجاوز می کرد. اشواق سرانجام توانست از دست داعش فرار کند و به آلمان پناهنده شود. پس از بازداشت ابو همام، دستگاه اطلاعات ملی عراق، با اشواق تماس گرفت و از او خواست به بغداد بیاید تا مجرم را شناسایی کند.
اشواق می گوید: «اصلا توقع نداشتم که ابو همام را بار دیگر در عمرم ببینم.»