فاجعه بعدی کشور از زبان سید حسن خمینی
سید حسن خمینی گفت: یکی از فجایع بعدی که مسئولین باید برای آن فکری کنند بحث «فرار مغزها» است.
به گزارش منیبان، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی ظهر امروز در دیدار با مدیران و جمعی از کارکنان سازمان نهضت سوادآموزی در حرم مطهر امام خمینی، گفت: در پیامی که حضرت امام در تأسیس نهضت سواد آموزی مطرح کردند، یک عبارتی هست که در کنار عبارت های بسیار زیبای دیگر، حجم بسیار وسیعی از مطالب مختلف را در خودش مستتر دارد؛ اینکه «ملتی که علم و دانش را فرا بگیرد توانمند و قدرتمند می شود و کسی توان سلطه بر او پیدا نمی کند». این عبارتی است که ابن ابی الحدید در شرح خودش بر نهج البلاغه به امیرالمؤمنین(ع) نسبت داده و فرمایش امام به نوعی ترجمه همان مطلب است. بعدها در زبان بسیاری از متفکرین غربی هم مطرح شده که «دانش قدرت است».
یادگار امام تصریح کرد: حضرت می فرمایند «العِلمُ سُلطان»؛ تعبیر سلطان به معنای «برتری» و «چیرگی» است. یعنی علم قدرت، دست بالاداشتن و توانمندی است. جامعه ای که در آستانه انقلاب ۴۷ درصد باسواد داشته و حتما در میان خانم ها این آمار به مراتب پایین تر بوده، توانمند نیست. امروز به برکت انقلاب این رقم به بالای ۹۷ درصد رسیده است. این در همه سطوح و طبقات باعث قدرت می شود و قدرت ملی را بالا می برد.
وی افزود: واقعیت این است که ما امروز اگر ضربه می خوریم، از علم دشمنانمان ضربه می خوریم؛ اگر در ابعاد علمی شکست خوردید در همه ابعاد شکست خورده اید. اگر می خواهید در دنیا دست برتر داشته باشید و پرچم پیامبر(ص) را برافرازید، باید قدرت علمی داشته باشید. گام ابتدایی و پایه آن هم بحث سواد است. هر مسیری را باید از این منظر نگریست که چه مقدار در بالا بردن سطح دانش این کشور تأثیر دارد. البته یکی از فجایع بعدی که مسئولین باید برای آن فکری کنند بحث «فرار مغزها» است؛ اندیشمندانی که سر سفره این مردم تربیت می شوند، اما به عللی مهاجرت می کنند.
سید حسن خمینی با تأکید بر اینکه اگر قدرت نداشته باشید هیچ کاری از شما بر نمی آید، اظهار داشت: البته شما خدمت کنید و خداوند هم کمک می کند؛ نباید منکر این مسأله بود، ولی باید پایه را خودتان در وجود خودتان ایجاد کنید. نهضت سواد آموزی یکی از بنیادی ترین کارها برای وصول به این هدف بزرگ است. قدرت، ناشی از علم است. ما باید مراقب باشیم صرفا گرفتار علوم انتزاعی نشویم، بلکه علم باید متوجه روزگار خودمان باشد و به درد امروز جامعه بخورد. امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک تعبیر بسیار لطیفی که می فرماید، «...بر مملکت آباد آنچه را بار کنی تحمّلِ کشیدنش را دارد».
وی ادامه داد: عمران و آبادانی مانند ستونی است که هر چیزی را روی آن می توانید بسازید. مفهوم این امر آن است که اگر کشور را نساختید، نمی توانید چیزی را به جامعه تحمیل کنید و حرف شما بی اثر است. یعنی اگر می خواهید مردم حرف شما درباره آخرت را بشنوند، دنیای آنها را بسازید؛ ایشان به این مضمون می فرمایند که «آبادی زمین از تدبیرت در جمع آوری مالیات بیشتر باشد، زیرا مالیات جز با آباد کردن زمین به دست نمی آید، و هر کس بخواهد منهای آباد نمودن مالیات بگیرد شهرها را خراب کرده، و بندگان خدا را به هلاکت انداخته، و حکومتش جز اندک زمانی نماند. اگر مالیات دهندگان از سنگینی مالیات، یا برخورد به آفات، یا خشک شدن چشمه ها، یا کمی باران، یا تغییر زمین بر اثر آب گرفتگی، یا بی آبی شکایت کنند مالیات را به اندازه ای که اوضاع آنان بهبود یابد تخفیف ده». ایشان یک جای دیگر می فرمایند، این ها وظیفه توست و عین عدل است و اگر آن را انجام ندهی، ظلم است. به همین جهت است که قبلا هم گفته ام، دینداران وقتی متصدی دنیای مردم می شوند اگر دنیای مردم را خوب نسازند به دین مردم لطمه زده اند.
یادگار امام تأکید کرد: امیرالمؤمنین(ع) در ادامه می فرماید، «علّت خرابی زمین بی چیزی و تنگدستی اهل آن زمین است». دقت کنید که حضرت نمی فرمایند، حال مردم از خرابی زمین بد می شود؛ می گوید اول حالشان بد می شود و بعد زمین خراب می شود. جایی که حال جامعه خوب نیست، زمین خراب می شود. سپس حضرت تعبیری از این تندتر دارند و می فرمایند، چه زمانی حال مردم بد است؟ سه علت را برای آن برمی شمرند؛ یکی «زراندوزی والیان» است. یعنی اگر مسئولین به جمع مال و قدرت حریص شدند حال مردم بد می شود. دوم، «سوء ظن به بقاء حکومت» است؛ یعنی اینکه می گویند چند روزی که هستیم تا می توانیم برداریم(و بعضی شارحان هم گفته اند نمی دانند یک روزی باید همه را بگذارند و بروند). سوم، « کم بهره گیری آنان از عبرتها و پندها».
وی یادآور شد: معلمین اخلاق ما همیشه به سرگذشت انسان ها توجه می دهند و با تعابیر مختلف می گویند که عبرت بگیرید. چرا همه ی قرآن قصه است؟ تا شاید شما عبرت بگیرید. جمهوری اسلامی با قدرت آمد و توانمندی اش در اندیشه بنیانگذاران و نیروی ایمان مبتنی بر علم پایه گذارانش بود. این علم نباید انتزاعی باشد و باید متوجه حال عمران و آبادانی کشور باشد.