عاقبت سوخته رابطه مثلثی/ قاتل: به خاطر علاقه به ملینا، آرشام را کشتم!
کشف جسد سوخته راز عاشقانه سه جوان تهرانی را فاش کرد.
به گزارش منیبان؛ از ماه سال گذشته، مردی مسن با مراجعه به اداره پلیس اعلام کرد که مدتی است از پسرش بی خبر است. او در اظهارات خود گفت: پسرم 33 ساله است و چند وقتی است که با دختری به نام ملینا روابط عاطفی دارد. ما در ارتباط با ملینا تحقیق کردیم و متوجه شدیم که او نمی تواند دختر مناسبی برای زندگی با پسرمان آرشام باشد به همین دلیل با ازدواج انها مخالف کردیم و همین امر مسبب آغاز اختلافات آرشام با ما شد. چند روز اخیر آرشام با حالتی عصبی از خانه خارج شد و تا امروز به خانه بازنگشته است. ما اطلاعی از او نداریم. حتی تلفن همراه او نیز خاموش است و ما نمی توانیم با او ارتباط بگیریم.
اواخر بهمن ماه سال گذشته جسدی سوخته در یکی از روستاهای شهرستان دماوند کشف شد. جسد کشف شده به پزشکی قانونی منتقل شد. پس از انجام آزمایش های dna هویت جسد با آرشام مطابقت داشت. با توجه به شواهد به دست امده این پرونده جهت ادامه بررسی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران ارجاع داده شد.
ملینا در قتل آرشام دست داشت
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند ملینا نیز همزمان با فقدان آرشام به محل سکونت خود مراجعه نداشته و تا پیش از کشف جسد آرشام، این فرضیه قوت پیدا کرده بود ملینا به همراه آرشام است.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن ملینا در قتل آرشام قوت گرفت. با اقدامات پلیسی انجام شده مشخص شد که ملینا چندی پیش با مردی 28 ساله به نام مینا ارتباط دارد. با مراجعه کاراگاهان به محل زندگی نیما مشخص شد نیما نیز از زمان ناپدید شدن آرشام و ملینا محل زندگی خود را رها کرده است.
با توجه به اینکه خانواده های ملینا و نیما از فرزندانشان بی خبر بودند، کاراگاهان توانستند مخفیگاه این دختر و پسر را در اسلامشهر شناسایی کنند. با هماهنگیهای انجام شده از سوی مقامات قضایی ملینا و نیما در تاریخ 29 فروردین ماه دستگیر و به اداره 10 پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
ملینا اعتراف کرد/ جسد را آتش زدیم و فرار کردیم
ملینا به کارآگاهان گفت: من و آرشام تصمیم داشتیم تا با یکدیگر ازدواج کنیم، اما خانواده آرشام مخالف ازدواج ما دو نفر بودند؛ زمانیکه به این اطمینان رسیدم که آشنایی من و آرشام منجر به ازدواج نخواهد شد، تصمیم گرفتم تا زندگی خود را از او جدا کنم
دوستی من با آرشام همچنان ادامه داشت و من از طریق اینستاگرام با نیما آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی با یکدیگر ملاقات کردیم؛ پس از مدت کوتاهی، آرشام متوجه ارتباط من با نیما شد و همین موضوع باعث بحث و جدل ما با هم شد؛ آرشام تصمیم گرفت با نیما صحبت کند تا ارتباطش را با من قطع کند و به همین بهانه با یکدیگر قرار ملاقات گذاشتند
روز حادثه، هر 3 نفر در داخل ماشین نیما (یک دستگاه خودرو پراید) در حال صحبت بودیم که با بالا گرفتن بحث، ناگهان نیما با چاقویی که بهمراه خود داشت، ضربات متعددی را به بخشهای مختلف بدن نیما وارد کرد و او را به قتل رساند.
جسد را با ماشین به بیایانهای دماوند منتقل و با ریختن بنزین به آتش کشیدیم. پس از آتش زدن جسد و مراجعت به تهران، تصمیم به ترک خانوادهها گرفتیم؛ به شمال رفتیم و مدتی را در یک ویلای استیجاری مخفی شدیم؛ بعد از مدت کوتاهی به مرزهای شمال غرب کشور رفتیم و تصمیم داشتیم تا به صورت غیرقانونی از کشور خارج شوم، اما وقوع زلزله در کشور ترکیه ما را از رفتن به آن کشور منصرف کرد و نهایتا با کمک یکی از دوستان نیما، خانهای در شهرستان اسلامشهر کرایه و در آنجا مخفی شده بودیم تا اینکه توسط پلیس دستگیر شدیم.
قاتل: به خاطر علاقه به ملینا، آرشام را کشتم
نیما نیز در اعترافات مشابه، اظهارات ملینا را تأیید کرد و عنوان کرد که به خاطر علاقه شدیدی که به ملینا پیدا کرده بود، حاضر به ترک او نبوده و به این انگیزه اقدام به ارتکاب جنایت نموده است.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمین و شواهد و قرائن بدست آمده در پرونده، قرار بازداشت موقت برای هر 2 متهم صادر و تحقیقات تکمیلی در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.