وقتی به خانه ناصر رفتم تازه فهمیدم ماجرا چیست و او چه شیطانی است!
هنوز زمان زیادی از آغازبهکار شعب دادسرای عمومی و انقلاب ناحیۀ٢ مشهد در اولین روز این هفته نگذشته بود که خانمی جوان با در دست داشتن شکوائیه به شعبۀ ویژۀ جرائم رایانهای دادسرا مراجعه کرد و از مردی جوان شکایت کرد.
به گزارش منیبان؛ این خانم ٣٧ساله در مواجهه با قاضی حقدادی از اقدام شوم فردی پرده برداشت که شش ماه سوهان روحش شده بود. شاکی در تشریح جزئیات شکایتش عنوان کرد: «شش ماه پیش در یک از پلتفرم های شبکۀ اجتماعی با آقایی جوان آشنا شدم و ای کاش آن روز دستم میشکست و با او چت نمیکردم.
آن اوایل، مرد باحجبوحیایی به نظر میآمد و ادعا میکرد که به دنبال زن زندگی است. از من خواست با او ازدواج کنم اما وقتی متوجه شد که من ازدواج کردهام گفت، اگر شخصی را میشناسم، به او معرفی کنم. من هم چند مورد را معرفی کردم و به او گفتم، اگر مصمم به ازدواج است، باید موضوع را از طریق خانوادهاش دنبال کند.».
این خانم جوان گفت: «او با حرفم هیچ مشکلی نداشت و از من خواست روزی که قرار شد او هماهنگ کند به خانهشان بروم و با مادر و خواهرش دربارۀ سه دختری که برای ازدواج با او پیدا کردهام صحبت کنم. خوشحال بودم و از اینکه موجب جوش خوردن یک وصلت شده بودم در پوست خودم نمیگنجیدم تا اینکه آن روز لعنتی فرا رسید.
نمیدانم مسیر را چگونه طی کردم. تا چشم باز کردم خودم را مقابل خانۀ آنها دیدم. زنگ آیفون را زدم و بعد از مدتی کوتاه ناصر پاسخ داد و از من خواست وارد خانه شوم. پلهها را بهآرامی بالا رفتم و وارد پذیرایی خانهشان شدم. سکوت حاکم در فضای پذیرایی و دیگر اتاقهای خانه حاکی از آن بود که غیر ناصر و من شخصی در محل نیست. او به سراغم آمد و من راه فرار نداشتم اما این همۀ ماجرا نبود. درخواستهای این مرد شیاد از فردای آن روز شروع شد.».
مخفیکاریهای زن فریبخورده
شاکی که سرش را پایین انداخته بود و مدام با دستمال کاغذی مچالهشده در دستش اشکهای خود را پاک میکرد ادامه داد: «نه راه پس داشتم، نه راه پیش.
از طرفی هم نمیتوانستم موضوع را به همسر و خانوادهام بگویم. ناصر بعد از آن ماجرا در تلگرام به من پیام داد که علاوهبر ضبط تصاویر آن روز و صدا، چندین عکس نیز گرفته است و اگر با او همراهی نکنم، آبرویم را خواهد برد. از آن روز به بعد پیامهای تهدیدآمیزش شروع شد و من مجبور بودم هر ١٠روز یکبار به منزل ناصر بروم. روزها یکی پس از دیگری سپری میشد و من هربار که به خانۀ این مرد شیطانصفت میرفتم او مجدداً از من فیلم و عکس میگرفت و هربار دامنۀ مدارکش علیه من را وسعت میداد.».
او ادامه داد: «مانند دیوانهها شده بودم و با کوچکترین مسئلهای با همسرم داد و فریاد میکردم. زندگیام رو به نابودی بود. مدام خودم را سرزنش میکردم که چرا پا به خانۀ مردی که اصلا او را نمیشناختم گذاشته بودم. کارم شده بود چشمانتظاری که نکند ناصر به تلفنم پیام بدهد و به واسطۀ تأخیر در پاسخم از او کار احمقانهای سر بزند.
روزهایی که به خانۀ شوم این مرد شیطانی نمیرفتم او از من میخواست با حالتهایی خاص از خودم عکس بگیرم و برایش ارسال کنم. من که چارهای جز تن دادن به درخواستهای شیطانی این مرد نداشتم به حرفش گوش میدادم و با این رفتار هرروز بیشتر در باتلاق تباهی و بیآبرویی فرو میرفتم.
از این ماجرا شش ماه گذشت و رابطۀ ما روزبهروز به جاهای بدتری ختم میشد تا اینکه این اواخر ناصر از من خواست از شوهرم طلاق بگیرم و با او ازدواج کنم و بردهاش شوم. راهی دیگر برایم نمانده بود. برای همین، بیآبرویی را به جان خریدم و به دادسرا آمدم تا قانون حق شش ماه آزار و اذیت و بردگی جنسی مرا از این مرد شیطانصفت بگیرد.».
تکذیب اظهارات زن جوان
با اعلام این شکایت دستور جلب متهم از سوی قاضی حقدادی صادر گردید و تیمی از مأموران پلیس فتای خراسان رضوی مسئول رسیدگی به این پرونده شد. تیم رسیدگیکننده به این پرونده با در دست داشتن نشانی محل سکونت متهم به مکان موردنظر مراجعه کرد و در اقدامی غافلگیرانه این مرد شیاد را دستگیر و به دادسرا منتقل کرد.
متهم پس از انتقال به دادسرا از موضوع شکایت فردی که به مدت شش ماه بازیچۀ او بود مطلع شد. او در حالی که دیگر راهی برای کتمان حقیقت نداشت ضمن رد کردن اظهارات شاکی پرونده به قاضی حقدادی گفت: «من و این زن جوان در شبکۀ اجتماعی با هم آشنا شدیم. او آن روزها میگفت که از زندگیاش ناراضی است و به دنبال بهانهای برای طلاق گرفتن از همسرش است. من بههیچوجه کاری را با توسل به زور و تهدید انجام ندادهام و همۀ اعمال انجامشده با رضایت شاکی بوده است.».
دادیار شعبۀ ٢٣٣ دادسرای عمومی و انقلاب ناحیۀ٢ مشهد بعد از پایان جلسۀ بازجویی متهم این پرونده گفت: «درحالی که متهم این پرونده در اظهاراتش ادعا کرده بود که رابطۀ او با شاکی با رضایت وی بوده است اما مدارک کشفشده از جمله دستگاه شنود جاسوسی، دوربین کار گذاشتهشده در سوئیچ خودرو، عکسها، فیلمهای ضبطشدۀ این رابطه و چتهای دو طرف حکایت از آن دارد که متهم ٢۶ساله به صورت ارادی قصد سوءاستفادۀ جنسی از شاکی را داشته است. با این حال، تحقیقات این پرونده ادامه دارد.».
قاضی مهدی حقدادی افزود: «علاوه بر این شاکی پرونده از ابتدا با اعتمادنابجا و خلاف شرع ناشی از سرخوردگی در زندگی زناشویی مشترک با متهم ارتباط دوستانه برقرارکرده و تمامی اتفاقات و جریان زندگی مشترک خود را برای او بازگو کرده است که درهمین راستا ادعای حضوراو درمنزل متهم برای ازدواج متهم با گزینه های مدنظر ادعایی پوچ و بیاساس می باشد.».
او ادامه داد:«این مرد جوان، به اتهام تهدید و نگهداری تصاویر مستهجن به قصد افساد، وسیلۀ تهدید قرار دادن محتویات مستهجن به منظور سوءاستفادۀ جنسی و تهیۀ وسیله برای ارتکاب جرم، با قرار متناسب راهی زندان شد.».