استقلال، تیمی که ساپینتو آن را نبست و قهرمان نشد!
از دست دادن بازیهای بزرگ از یکطرف و بدشانسی در بازیهای معمولی با تیمهای وسط و انتهای جدولی کار دست استقلال داد.
به گزارش منیبان؛ استقلال مدافع عنوان قهرمانی بود و با همین نیت پای به فصل بیستودوم گذاشت، فصلی که سرمربی تیم قهرمان فصل گذشتهاش را نداشت و بهدنبال سرمربی خارجی میگشت، سرمربی خارجیاش را زمانی شناخت که تیم توسط مدیرعامل بسته شده بود و تحویل او شد. به این خاطر سرمربی خارجی ناگزیر باید چند هفته برای شناخت بازیکنانش زمان میگذاشت و این زمان هفتههای حیاتی ابتدای فصل را از استقلال گرفت. هنوز به پایان نیمفصل اول نرسیده، مدیریت باشگاه هم به یکباره توسط وزارت ورزش تغییر داده شد؛ استقلال در این وضعیت گرفتار شکایت استراماچونی و مهلت پرداخت بدهی به او بود. از طرفی پنجره نقل و انتقالاتش هم بسته شده بود و اجازه جذب بازیکن نداشت، داستان مشکلات استقلال همینطور بزرگ و بزرگتر و پیچیدهتر شده بود تا حذف نهایی از حضور در لیگ قهرمانان سنگ آخر تمام بدشانسیهایش باشد. در همین مدت مدیریت بعدی استقلال هم برکنار شد تا سومین مدیرعامل در این فصل هم برای آبیپوشان رونمایی شود.
این چند سطر خلاصهای از داستان اتفاقات تلخ تیمی بود که مدافع عنوان قهرمانی بود اما قهرمان نشد. از دست دادن بازیهای بزرگ از یکطرف و بدشانسی در بازیهای معمولی با تیم های وسط و انتهای جدولی کار دست استقلال داد؛ استقلالی که دو بازی پایانی برایش حکم بازیهای تشریفاتی را داشت برای همین راحت برد اما بردهایش دیگر برای کورس قهرمانی فایدهای نداشت. استقلال این فصل به گفته ساپینتو اگر میخواست کمی وا بدهد و آنگونه که باید باشد نبود، به واقع حالا به جای رده سوم، باید در میانه جدول میایستاد اما جنگید و هر چند توانش به اندازهای نبود که همچنان در کورس قهرمانی بماند اما استحقاق رده سوم را داشت و حتی شاید نایب قهرمانی.
اینجا نمیخواهیم قهرمانی پرسپولیس را لوث جلوه دهیم اما استقلال این فصل سختیها و مشکلاتش آنقدر برایش مانع بهوجود آورد تا نتواند حواسش جمع باشد، تا نتواند دوباره صدرنشین باشد، تا نتواند دوباره آنقدر موی دماغ حریفان شود و نتیجه تیمی که نتوانست حواسش کمی بیشتر جمع باشد از دست دادن قهرمانی بود. استقلال این فصل لیاقت قهرمانی را داشت اما این لیاقت را نمیشود تنها در یک جمله زیبا نوشت و لیاقت واقعی سهم تیمی است که علاوه بر خوب بودن و زیبا بازی کردن، امتیازها را بهدست میآورد اما این فصل استقلال اینگونه نبود درست برعکس فصل گذشتهاش.
بزرگترین ضربه را استقلال از بازی برابر تیمهای صدرنشین خورد، از دست دادن ۶ امتیاز حیاتی در دو بازی رفت و برگشت برابر سپاهان و ۴ امتیاز برابر پرسپولیس آنقدر فاصله را زیاد کرد که وقتی میخواست جبران کند دیگر فرصتی برای آن نبود. فرصتی که گاهی آنقدر خوب لبخند میزند و گاهی آنقدر تلخ میشود که گویی اصلا وجود ندارد.زیبایی و جذابیت این فصل از آنجایی شروع شد که تعداد تیمهای مدعی قهرمانیاش به عدد ۳ رسید اما سه هفته مانده به پایان فصل، زمانی که استقلال از این مثلث مدعیان قهرمانی دور و خارج شد یکسوم از جذابیت قهرمانی هم کمتر شد.