به بهانه ضعف داوریها در هفته نهم لیگ/دیواری کوتاهتر از داور و خبرنگار پیدا نمیکنند
در فوتبال ما دیواری کوتاهتر از داوران و رسانهها نیست. هر کس بخود اجازه میدهد تمام ضعفها و کمبودهایش را به گردن این دو قشر بیندازد که دست بر قضا کمترین درآمد را از سفره فوتبال دارند.
به گزارش منیبان؛ حمله به داوری و اعتراض به قضاوتها تبدیل به جز اصلی برگزاری مسابقات فوتبال ایران ما شده و متاسفانه انگار هیچ راهکاری برای جلوگیری از این فرهنگ زشت نیست. هیچ کدام از قوانین فدراسیون فوتبال نتوانسته حاشیه امنی برای داوران ایجاد کند و کماکان بازیکنان و مربیان از لحظه اول بازی به خود اجازه حمله به داوران را میدهند.
در فوتبالی که بازیکن و مربی دستمزد میلیاردی میگیرند و در انجام وظایف اولیه خود عاجزند، خیال همه راحت است که تمام کمبودها را به گردن ضعف داوری میاندازند و کسی از آنها بازخواستی نمی کند. داورانی که از بدیهیترین امکانات اولیه محرومند، کمک داور ویدیویی که هیچ ما حتی هدست رادیویی هم نداریم تا داوران بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند. زمانی علیرضا فغانی وسایل شخصی خود را در قضاوتهای داخلی استفاده میکرد و حالا او هم دیگر نیست تا داوران مجبور شوند به روش هزار سال قبل برای همفکری و مشورت بازی را قطع کنند! در فوتبالی که دستمزد داوران پول آب معدنی یک تمرین تیمها هم نمیشود، داوران کوچکترین کلاس آموزشی یا امکانات رفاهی ندارند و هر کس باید با هزینه خود نسبت به پرورش استعدادش اقدام کند و تازه موقع انجام مسابقه همه جور توهینی را به جان بخرد.
این هفته داوران اشتباهات بزرگی مرتکب شدند اما کیست که نداند حتی در یک محیط امن خطای انسانی همیشه هست. وقتی محیط اینقدر ناامن باشد و برای هر سوت همه به شما هجوم میآورند، دیگر چه توقعی دارید که داور تمرکز خود را حفظ کند؟ بازیکن و مربی اشتباه میکنند اما همه خطاها به گردن داور میافتد. صاحبان دستمزدهای میلیاردی تفریحات آنچنانی دارند اما کافیست خبرش منتشر شود، همه گناهها به گردن رسانه میافتد!اینجا ما علت را رها کرده و معلول را میچسبیم. هیچ کس دنبال حل یک مشکل به شکل ریشهای نیست. اصلاً نان بعضیها در این است که مشکل باقی بماند تا بتوانند پشت آن مخفی شوند! شاید به هزار و یک دلیل ما امکان آوردن تجهیزات به فوتبال را نداریم اما میتوانیم با رفتار انسانی و فرهنگ درست کاری کنیم که با همین بضاعت موجود آدم ها بهترین کیفیت خود را نشان بدهند. پس اگر همین فهم ساده را انکار میکنیم یعنی منافعی وجود دارد که نمیخواهیم کار درست را انجام دهیم.