جنایت در دوئل عشقی به خاطر دختر لباس فروش
تحقیقات جنایی برای دستگیری قاتل فراری که در پی دوئل عشقی مرتکب قتل رقیب خود شده است، آغاز شد.
به گزارش منیبان به نقل از سایت جنایی، ماجرای این قتل هفته گذشته به بازپرس کشیک قتل پایتخت اطلاع داده شد. جسد جلوی مغازهای در جنوب تهران پیدا شده بود.
شاهدان عینی ماجرا به پلیس گفتند: ما مقتول را نمیشناسیم فقط دیدیم که جسد او از پشت بام یک مغازه به پایین سقوط کرد. برخی از ما در زمان این حادثه جلوی در مغازههایمان ایستاده بودیم و برخی دیگر با دیدن این صحنه و هیاهوی ایجاد شده از مغازههای خود بیرون آمدیم.
شاهدان همچنین گفتند: پس از سقوط پیکر خون آلود از پشت بام دیدیم که ابتدا دختر جوانی که ترسیده بود از ساختمان بیرون آمد و فرار کرد. بعد از آن هم مردی از ساختمان خارج و او هم بلافاصله از محل دور شد. برای همین موضوع را به اورژانس پزشکی ۱۱۵ و مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام کردیم.
کارآگاهان با توجه به گفتههای شاهدان دستگیری دو مظنون فراری را در دستور کار قرار دادند و دختر جوان که مشخصاتش در اختیار ماموران قرار داشت شناسایی و در همان حوالی دستگیر شد.
این در حالی بود که کارشناسان پزشکی قانونی در معاینه اولیه جسد ضربات جسم سخت به سر و صورت مقتول را تشخیص دادند. پس از آن پیکر مقتول به اداره پزشکی قانونی انتقال یافت تا معاینات دقیقتر انجام شود.
این در حالی بود که دختر جوان که در بازداشت ماموران اداره دهم پلیس آگاهی قرار داشت، در بازجوییها به ماموران گفت: من ۲۳ ساله هستم و در همین حوالی بساط لباس فروشی دارم. مدتی قبل با متوفی آشنا شدم. اوایل فقط مراودات مالی و کاری داشتیم. او گاهی لباسهایی از من میخرید و گاهی هم لباسهایی به من میداد تا برایش بفروشم. کم کم او به من ابراز علاقه کرد و به مرور نوع رابطه ما عوض شد.
این دختر جوان در ادامه گفت: در زمان حادثه او مرا دعوت کرده بود که با هم صحبت کنیم و بیشتر آشنا شویم، او کلید مغازه یکی از دوستانش را گرفته بود و به آنجا رفته بودیم. در آنجا برای دیدن برج میلاد به پشتبام رفتیم که ناگهان یک نفر دیگر که در همان محدوده ضایعات جمع کن بود و به من ابراز علاقه میکرد اما من روی خوشی به او نشان نمیدادم، از راه رسید. قبلاً به مقتول گفته بودم ضایعات جمع کن مزاحمم شده است. مقتول هم چند بار به او اخطار داده بود، اما او به مزاحمت ادامه میداد و زمان حادثه هم با یک چوب به سراغمان آمد. نمیدانم چطور توانسته بود به پشت بام بیاید. او با چوب به دوست پسر من حمله کرد و چند ضربه به سر و صورت او زد بعد هم او را به پایین هل داد. من که ترسیده بودم به من هم حمله کند از ساختمان خارج شدم و او هم دنبالم آمد.
با این اظهارات دختر جوان دستورات قانونی از سوی بازپرس جنایی صادر شد و دستگیری مظنون فراری در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.