یک بیماری مرموز که قلب شما از آن خبر ندارد!
بیماریهای قلبی به دستهای از عوارض اطلاق میشود که بر قلب اثر میگذارند؛ این آثار(از عفونت گرفته تا نقایص ژنتیکی و بیماریهای عروقی) در طول زندگی فرد یا در روزهای اولیهی تولد نوزاد، خود را نشان میدهد.
به گزارش منیبان به نقل از همشهری آنلاین، بیماریهای قلبی، در حال حاضر عامل اولیهی مرگومیر در کل جهان است اما برخی از این بیماریها با تغییر شیوهی زندگیقابل پیشگیری هستند. بیماریهای قلبی ـ عروقی در اثر تنگی، انسداد یا سخت شدن رگهای خونی ایجاد میشود و از رسیدن خون کافی به قلب، مغز یا سایر قسمتهای بدن ممانعت میکند.
سالانه بیش از ۲۵ هزار کودک با این نوع نواقص به دنیا میآیند. در برخی این نوع بیماری خفیف جلوه میکند و در برخی بلافاصله پس از تولد نیازمند جراحی است. هنوز پزشکان و محققین نتوانستهاند دلیل اصلی بروز این عوارض را بیابند اما معتقدند که عوامل ژنتیکی و محیطی تأثیر بسیاری روی نقص مادرزادی قلب دارد. بعضی از پژوهشها نشان میدهد که ابتلای مادر به سرخچه و بسیاری از بیماریهای ویروسی دیگر ممکن است در شکلگیری بیماری مؤثر باشد.
دور از جان، حواستان باشد شاید برای شما هم اتفاق بیافتد! ممکن است تا زمانی که شما به یک حملهی قلبی، سکتهی مغزی یا نارسایی قلبی دچار نشدهاید، علائم بیماریهای قلبی ـ عروقی تشخیص داده نشود. گاهی اوقات بیماریهای قلبی ـ عروقی را میتوان بهسادگی با معاینهی معمولی تشخیص داد؛ اما نداشتن علائم خاص در این بیماری، ما را از وجود آن غافل میکند. متأسفانه آمارهای رسمی وزارت بهداشت ایران نشان میدهد که بعد از تصادفات، باالاترین آمار مرگومیر در کشور ما سکتههای قلبی است. بر همین اساس به سراغ دکتر ریاض غیرتمند(متخصص قلبوعروق) رفتیم. در این گزارش او دربارهی بیماریهای پنهان قلب صحبت میکند.
افراد جامعه درگیر بیماریهای بسیاری هستند، اما ممکن است اهمیتی به علائم آن بیماری ندهند. در مورد بیماریهای پنهان قلبی چه علائمی وجود دارد تا بتوان از رخدادهای مرگآور آینده جلوگیری کرد؟
در روزگار ما بیماریهای بسیاری در کمین افراد جامعه است اما یکی از مهمترین آنها بیماریهای خاموشی است که فراگیر شده و در میان مردم و متخصصان اهمیت بسیار زیادی پیداکرده است. یکی از آنها، بیماریهای پنهان قلبی است. فردی را تصور کنید که دچار تنگی عروق یا نارسایی قلبی است؛ او تا زمانی که آزمایشهای لازم را انجام ندهد یادچار مشکل نشود، متوجه بیماریاش نخواهد شد؛ زیرا در برخی نارساییهای قلبی، علامتی وجود ندارد.
چطور ممکن است برخی از بیماریهای قلبی هیچ علامت بالینی نداشته باشد و یکباره بروز پیدا کند؟
اینگونه از مشکلات مشخصههای ظاهری خاصی ندارد اما فرد میتواند با مراجعه به پزشک متخصص مشکلات قلبی خود را بررسی کند و گر نه این عارضه ممکن است یکباره منجر به حادثهای مرگآور شود؛ اما میتوان گفت که افزایش سن یا ابتلا به دیابت، خطر بروز برخی از بیماریهای قلبی را افزایش میدهد.
چگونه ممکن است در برخی از افراد مبتلا، این مشکل نمود پیدا کند و در برخی دیگر تا پایان عمر، منجر به حادثه نشود؟
خیلی ساده این اتفاق رخ میدهد. گاهی فرد بهطور ناخودآگاه، با بیماریاش انطباق مییابد. به این صورت که فعالیتهای بدن خود را کنترل میکند. فردی را تصور کنید که نارسایی قلبی دارد: او بهطور ناخودآگاه از سرعت فعالیتش میکاهد و بالطبع، متوجه تنگینفس خود نمیشود. قلب بدون اینکه بخواهد، بدن را با خود تطبیق میدهد و زمانی که بیمار تحت بررسیهای پزشکی قرار میگیرد، نارسایی قلبیاش مشخص میشود؛ اگر از همین آدم بپرسید که آیا تنگی نفس دارد یا خیر، پاسخ میدهد که هیچ مشکلی ندارد! زیرا خود را با آن شرایط تطبیق داده است.
گفتیم که این بیماری دچار علامت خاصی نیست و در ظاهر، فرد کاملاً سالم است؛ بنابراین چگونه میتوان به بیماریهای پنهان قلبی پی برد؟
درست است که این بیماری پنهان است، اما آزمونهایی هست که با انجام آن، میتوان به مشکل پی برد. در حال حاضر بعضی از تستهای ورزشی میتواند وجود برخی از این بیماریهارا (مثل تنگی دریچهی میترال یا تنگی دریچهی آئورت) مشخص کند؛ اما شناخت نواقصی مثل بیماریهای مادرزادی قلبی یا نقص دیواره بین دو دهلیز با تست ورزشی ممکن نیست و باید اکو انجام شود.
امروزه روشهای بسیاری برای تشخیص این عارضه وجود دارد. شما به کسانی که نگران سلامتی خود هستند چه توصیهای دارید؟
برای پیشگیری از مشکلات پنهان قلبی، معمولاً دو رویکرد وجود دارد: رویکرد فردی و رویکرد اجتماعی. در رویکرد فردی، فردی که نگران سلامتی خود است به مراکز درمانی مراجعه میکند و میخواهد بداند که بدنش با مشکلی مواجه است یا خیر، پزشک متخصص به او کمک میکند تا تشویش ناشی از احتمال نارسایی کاهش یابد چون امروزه جوانمرگی نسبت به گذشته بیشتر شده است و پزشک حساسیت ویژهای برای شناخت مشکل موجود و ارزیابی میزان آن دارد؛ بر این اساس پزشک متخصص با پرسیدن برخی سؤالات متوجه میشود فرد دچار مشکل است یا خیر.
پزشک متخصص توجه دارد که سن ناراحتی قلبی زودرس برای زنان زیر ۵۰ سال و برای مردان زیر ۴۰ سال است. بر این اساس با توجه به پاسخهای فرد، در مورد شرایط موجود تصمیمگیری میشود. ضمنا پزشک با بررسی علائم حیاتی، معاینهی شکم (برای بررسی سرخرگهای حیاتی و گرفتن نبضهای محیطی مراجعهکننده) و سرانجام بررسی ضربان قلب او متوجه مشکلات قلبی احتمالی خواهد شد.
فرض کنیم که فردی به متخصص مراجعه میکند و پس از معاینه، پزشک متوجه ناراحتی قلبی فرد میشود؛ در این مرحله چه باید کرد؟
اگر ریسک بیماری قلبی عروقی برای فرد قابلتوجه باشد؛ علاوه بر کنترل فاکتورهای خطر، لازم است که اقدامات دیگری صورت گیرد. هر پزشک در مواجهه با مراجعهکننده، ابتدا برای مشخص شدن میزان خطر بروز حوادث قلبی ـ عروقی ارزیابی مشخصی انجام میدهد که بیانکنندهی میزان احتمال وقوع حادثهی قلبی در ۱۰ سال آینده است. اگر احتمال خطر قلبی کمتر از ۱۰ درصد باشد، وجود مشکلات آتی برای آن فرد، کمخطر عنوان میشود. اگر احتمال ریسک ناراحتی قلبی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد میزان احتمال ابتلا به مشکل قلبی متوسط است و اگر بیش از ۲۰ درصد احتمال ریسک ناراحتی قلبی وجود داشته باشد وجود آن عارضه برای فرد، پرخطر است. افرادی که بررسی خطر برای آنها بین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد باید تستهای ورزشی بدهند تا مشخص شود آیا واقعاً در خطرندیا نه؟ ولی اگر بیش از ۲۰ درصد باشد، درمان آنان شبیه کسی است که مبتلا به بیماری قلبی باشد.
گفتید که سن ناراحتی قلبی زودرس در زنان زیر ۵۰ سال است و در مردان، زیر ۴۰. چرا؟
خانمها هورمونهای محافظتکننده دارند، بنابراین کمتر دچار تنگی عروق میشوند اما بعد از سن یائسگی، اوضاع فرق میکند و بروز مشکلات قلبی ـ عروقی شایع است. اگر خانمی زیر سن یائسگی دچار حملهی قلبی شود، یعنی: اطرافیان درجهی یک او در معرض خطر بیماری قلبی هستند و باید به پزشک متخصص مراجعه کنند.
آیا مرگهای ناگهانی ناشی از بیماری قلبی افزایش داشته؟
متأسفانه بله. تعداد زیادی از مرگهای ناگهانی در سنین ۳۰-۴۰ سالگی در کشور ما رخ میدهد اما هر کسی برای آن توجیهی میآورد؛ عدهای میگویند به علت مصرف موادمخدر و از این قبیل این اتفاق رخ داده است! یا آنکه سن شروع بیماری قلبی در کشور کاهش یافته اما پژوهش دقیقی در این زمینه انجام نگرفته است؛ فقط امسال در کشور انگلستان پژوهشی صورت گرفته نسبتا دقیق است و به آن استناد میکنم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که افراد سیگاری ۱۱ سال زودتر از بقیه دچار مشکلات قلبی و عروقی خواهند شد. عامل اصلی مرگومیر در سالهای اخیر مصرف سیگار بوده است. بر این اساس باید متولیان امر و رسانهها در مورد کاهش مصرف سیگار برنامهای مشخص داشته باشند. متاسفانه علی رغم فعالیتهای ضد دخانی، باز هم شاهد افزایش مصرف سیگار هستیم.
افتادگی دریچهی میترال جزو یکی از بیماریهای پنهان قلبی به شمار میرود. چه راهکارهایی برای درمان این نارسایی هست؟
افتادگی دریچهی میترال در تمام طول زندگی، همراه بیمار است واغلب مشکلی ایجاد نمیکند ولی به هر حال، برای اطرافیان بیمار عامل نگرانی است. این عارضه شامل نقصی در کلاژن دریچهی قلب است. یکی از انواع کلاژن، بهصورت مادرزادی تغییر ساختار میدهد و فرد دچار سستی سطح رفلکس دریچه یا فرورفتگی داخل دهلیز خواهد شد.
شنیده شده افرادی که دچار عارضهی افتادگی دریچهی میترال هستند، نباید ورزش کنند. به نظر شما این ادعا درست است؟
افتادگی دریچهی میترال به میزان خونی بستگی دارد که وارد قلب میشود. هر چه حجم خون داخل قلب افزایش یابد، میزان افتادگی آن بیشتر خواهد شد؛ بنابراین اگر کاری کنیم که حجم خون ورودی به قلب کمتر شود بیماران مبتلا وضعیت بهتری خواهند داشت؛ اما نمیتوان گفت که نباید ورزش کنند؛ باید ورزشهایی انجام دهند با حرکاتی خاص؛ ورزشهایی ساده و بدون اعمال فشار. به این نوع از ورزشها «ایزوتونیک» گفته میشود که در نتیجهی آن، حجم بالایی از خون به سمت دستوپا حرکت میکند که راه درمان مناسبی برای بیماران درگیر با افتادگی دریچهی میترال خواهد بود؛ اما این توصیه در مرحلهی ابتدایی باید مدنظر قرار بگیرد. در مراحل بعدی، اگر افتادگی دریچهی میترال تشدید شود با عمل جراحی درمان خواهد شد. با توجه به پیشرفتهای پزشکی در کشور ما، چنین عملهایی بهسادگی انجام میشود.
متخصصان تأکید دارند که پیشگیری از بیماریهای قلبی مهمترین گام برای کاهش عوارض ناشی از مشکلات پنهان قلبی است؛ شما چه توصیهای دارید؟
پیشگیری از بیماریهای قلبی باید در دو سطح فردی و اجتماعی صورت بگیرد. در سطح فردی نیاز است که افراد سبک زندگی خود را تغییر دهند؛ افراد چاق باید تغذیهی خود را کنترل کنند؛ اصلا همهی افراد جامعه باید در طول شبانهروز تحرک کافی داشته باشند. باید از برخی عادات بد غذایی حذر کرد؛ باید از مصرف بیشازاندازهی نمک و چربی پرهیز داشت و توصیه به ترک سیگاررا مدنظر قرار داد؛ اما در سطح اجتماعی، مسائل مهمتری هست هست و بهتنهایی از کسی کاری ساخته نیست. در سطح اجتماعی، فرد هیچ ارادهای در کاهش بروز مشکلات آتی نخواهد داشت.
با توجه به اینکه یکی از سطوح پیشگیری از عارضههای قلبی مسائل اجتماعی است؛ مردم در این حوزه چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
برخی مواد غذایی در کشور ما، فاقد برچسبهایی است که نوع مواد غذایی به کار رفته را مشخص کند؛ بنابراین فرد نمیداند چه نوع چربی در شیر وجود دارد یا آنکه میزان کیفیت گوشت و میوهی مصرفیاش چقدر است و آیا اصلاً این محصولات بهطور طبیعی تولید شده است یا آنکه محصولی تراریخته است. محصولات تراریخته این روزها با چالشهای بسیاری مواجه شدهاند. البته همهی این امور مربوط به مسئولین و متولیان جامعه است. درست است که همهی مسئولین به دنبال بهبودکیفیت غذای مردم هستند اما بهنظر میرسد که روشهای اتخاذشده فاقد کارآیی لازم بوده است. در کشور ما برنامهریزیهای بسیاری برای بهبود مشکلات قلبی شده اما تاکنون به آنها عمل نشده است! به عنوان مثال، در اهداف برنامهی پنجم توسعه مصوب شد که ۵۰ درصد بیماریهای قلبی و عروقی در کشور کاهش یابد. متأسفانه این اتفاق نیفتاد چون بیماریهای قلبی و عروقی با مسائل اجتماعی متعددی در ارتباط هستند. باید مواد غذایی تولید شده برچسب داشته باشند و مواد تشکیلدهندهی آنها باید کاملاً مشخص باشد. اگر مواد غذایی تولید شده توسط شرکتهای مختلف داخلی یا وارداتی بهطور تصادفی تست شود و نظارت دقیقی در مورد آنها اعمال شود، بر کاهش بیماریهای قلبی تاثیر محسوسی خواهد گذاشت. متولیان امر باید از طریق جرائم سنگین مالی با متخلفین شدیدا برخورد کنند. متاسفانه تا الان چنین اتفاقی رخ نداده استچون در کشور ما گردش آزاد وشفاف اطلاعات وجود ندارد و مشخصا اغلب مردم نمیدانند چه چیزی مصرف میکنند یا باید مصرف کنند!
علاوه بر انجام تستهای فیزیولوژی، چه توصیهای به افراد سالم در جامعه دارید؟
ضرورت دارد که مردم از خوردن چربیهای اشباعشده به میزان بیش از ١۰ درصد انرژی مورد نیاز روزانه خودداری کنندو در عوض از چربیهای غیر اشباع متکثر(polyunsaturated)استفاده کنند، توجه کنید که در روز باید کمتر از ٣٠٠میلیگرم کلسترول مصرف شود و اگر میزان مصرف چربی از این حد تجاوز کند، مشکل ایجاد میشود. ضمنا میزان مصرف چربی غیر اشباع ترانس مانند مارگارین در محصولات شیرینیپزی، بایستی کمتر از ١درصد باشد که متاسفانه مصرف کنندگان ما دقت و وسواس لازم را ندارند.